۱۴۰۰ اردیبهشت ۶, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) اسکولاستیک (۲)

    

 پروفسور دکتر مانفرد بور

برگردان

شین میم شین
 

مارتین گرابمن

(۱۸۷۵ ـ ۱۹۴۹)

فیلسوف، تئولوگ، دگماتیسین و تاریخدان آلمانی

پژوهشگر برجسته فلسفه و تئولوژی قرون وسطی

دگماتیسین کسی است که آموزش عقیدتی ـ مذهبی را به طور علمی توضیح می دهد.

تاریخدان کسی است که تاریخ شناس است و روندهای تاریخی را به طور علمی مورد پژوهش قرار می دهد.

 

۱

·    اسکولاستیک ـ به قول مارتین گرابمن ـ سودای انجام کارهای زیر را بر سر داشت:

 

الف

·    اسکولاستیک می خواست «با پیاده کردن عقل و فلسفه بر حقایق وحیی، فهم مضامین عقیدتی را امکان پذیر سازد.

 

ب

·    اسکولاستیک می خواست حقیقت ماورای طبیعی را برای ارواح متفکر دسترس پذیر سازد.

 

پ

·    اسکولاستیک می خواست تصویر کلی سیستماتیک و به طور ارگانیک جمع بندی شده از حقایق الهی به وجود آورد.

 

ت

·    اسکولاستیک می خواست حتی الامکان به حل مسائل ناشی از برخورد عقلی بر مضامین وحیی نایل آید.»

·    (گرابمن، «تاریخ»، پیشگفتار)

 

۲

·    اسکولاستیک در جریان تلاش برای انجام این وظیفه به تدوین متدهای خاص آموزش، بررسی و تشریح اقدام کرد که تحت عنوان «متد اسکولاستیکی» وارد تاریخ فلسفه شده اند.

 

۳

·    تاریخ نگاری فلسفی بورژوائی وظیفه مرکزی اسکولاستیک را مبنی بر دفاع از عقاید مذهبی دگماتیکی خشک با استفاده از استدلالات فلسفی و تعمیم عقلی درک نمی کند و متد اسکولاستیکی را به مثابه تعریف واقعی اسکولاستیک قلمداد می کند.

 

۴

·    شاخص اسکولاستیک، عبارت بود از وابستگی کامل به تئولوژی.

 

۵

پطروس دامیانی

(۱۰۰۶ ـ ۱۰۷۲)

از متنفذترین کشیشان کاتولیک قرن یازدهم میلادی

 

·    اسکولاستیک (به مثابه آموزه فلسفی نیز) می خواست به قول دامیانی «کلفت تئولوژی» باشد و بود.

 

۶

·    در چنین رابطه مبتنی بر سرسپردگی و کلفتی، تئولوژی  بررسی های (تئولوژیکی ـ) فلسفی را و سمت و سو و حد و مرز آنها را تعیین می کرد.

 

۷

·    در قاموس تئولوژی، آنچه «حقیقی» است (بهتر است بگوییم، آنچه باید حقیقی تلقی شود)، باید از دگم های کلیسا نشئت گیرد.

 

۸

·    فلسفه باید به نوبه خود و با وسایل خود «حقیقت» دگم ها را از نو تأیید کند و سپر و قلخانی باشد در مقابل حملات آموزه های «کفرآمیز»

 

۹

·    شاخص های دیگر اسکولاستیک از همین جا سرچشمه می گرفتند و به شرح زیر بوده اند:

 

الف

·    تحقیر تحقیقات تجربی، به لجن کشیدن و بی اعتبار ساختن آنها.

 

ب

·    درجا زدن در عملیات مفهومی صرف.

 

پ

·    اندیشه بازی واقعیت گریز مبتنی بر حدس و گمان راجع به عامترین و انتزاعی ترین مفاهیم.

 

ت

·    علاقه وافر به سیستماتیزه کردن فراگیر ولی تک بعدی.

 

ث

·    پیشه کردن خصلت خصمانه و عدم مدارا.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر