۱۴۰۰ اردیبهشت ۶, دوشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۴۵۰)

Ist möglicherweise ein Bild von Carrick-a-Rede Hängebrücke in Nordirland und Natur

 میم حجری

 

۵۶۵۴

سنگ سخنگو


هر از گاهی
برای آنان که دوستشان داری
نشانه‌ای بفرست
تا به یادشان آوری
که هنوز برایت عزیزند

شکسپیر


سگ سخن جو

 

دیله مای زمانه و زمان
ویلیام جان
این است که علیرغم توسعه غول آسای وسایل کومونیکاسیون و ارتباطات جمعی (هواپیما و قطار سریع السیر و تلفن و ای میل و غیره)
وقت اندک است.
حتی برای خاراندن سر.
وسایل و وسائط رفتن فراوانند،
اما امکان رفتن و دیدن، اندک.
چه کسی فکرش را می کرد.
 

۵۶۵۵

سنگ سخنگو

 

شما تنها زمانی می توانید کمونیست شوید که حافظه خود را با دانش تمام ثروتهایی که بشریت ،طی ادوار مختلف تاریخ کشف کرده است ، غنی سازی کنید.
ولادیمیر لنین


سگ سخن جو

 

با انباشت خورجین ذهن از دانش مرده
شق القمر نمی شود.
فقط
مغز
تنبل و عاطل و باطل می شود
و
از کار می افتد
و
آدمی به ماشین نشخوار دانش مرده مبدل می شود.
سیاوش گفته است:
چه کسی باور داشت
دل غافل
اینک
تویی و یک بغل اندیشه که نشخوار کنی
در تماشا گه پاییز که می ریزد برگ


مغز
ارگان تفکر است و باید به کار افتد
کار مغز اندیشیدن اکتیو است نه تکرار پاسیو افکار این و آن
 

۵۶۵۶

سنگ سخنگو

در تماشاگه پاییز
 
برگ ریزان همه خوبی هاست
می بریم از هم پیوند قدیم
می گریزیم از هم
سبک و سوخته برگی شده ایم
در کف باد هوا چرخنده
از کران تا به کران
سبزی و سرکشی سروری نیست
وز گل یخ حتی
اثری در بغل سنگی نیست
این همه بی برگی ؟
این همه عریانی ؟
چه کسی باور داشت
دل غافل اینک
تویی و یک بغل اندیشه که نشخوار کنی
در تماشا گه پاییز که می ریزد برگ
 
سیاوش کسرایی



۵۶۵۷

سنگ سخنگو

ایران ، و ایران

معمولا پس از ، حرف ربط دیگری به کار نمی رود


۵۶۵۸

سنگ سخنگو

ما نگفته ایم سیاوش فیلسوف بوده.
ما گفته ایم:
سیاوش شاعرفیلسوف و یا فیلسوفشاعر بوده.
چون شعر سیاوش
شعر خشک و خالی نیست.
در شعر سیاوش،
شناخت و شعور هنری
با
شناخت و شعور فلسفی
و
چه بسا با شناخت و شعور میتولوژیکی (علم الاشاطیری)
عجین شده است.
سیاوش،
فردوسی در پله توسعه نوینی و حتی طراز نوینی بوده است

۵۶۵۹

سنگ سخنگو

 
افراد
در
دیالک تیک افراد و افکار
هیچ واره نیستند
ولی
نقش فرعی دارند.
سوبژکتیویسم
افراد را مطلق می کند و افکار را نادیده می گیرد
و
کیش فردپرستی را رواج می دهد.
در
دیالک تیک افراد و افکار
تعیین کننده افکارند.
برای اینکه افراد فانی و متغیرند.
افکار اما باقی و ثابت اند.

۵۶۶۰

سنگ سخنگو

در کشور ما (و نه فقط در کشور ما)
مفاهیم را دلبخواهی معنی می کنند.
مثلا
یکی
شعور را به معنی ادب به کار می برد.
دیگری به معنی علم و دانش
آن دیگری به معنی آگاهی

این معانی
غلط نیستند
اما دقیق هم نیستند.
چون مفهوم فلسفی روح و یا شعور (Bewusstsein)
از تجرید همه اینها و حتی خرافات تشکیل شده است.
یعنی نادان کذایی هم شعور خود را دارد.
حتی حشرات و حیوانات پیشفرم های شعور را دارند که به صورت ژنه تیکی از نسلی به نسلی منتقل می کنند.
مورچه ها
به عنوان مثال
برگ می برند و به مشقتی به لانه می برند.
برگ خوار نیستند.
با برگ ها
قارچ تولید می کنند
بعد
از
قارچ
هم
تغذیه می کنند
و
هم
آنتی بیوتیک می گیرند
و لانه پهناور و نوزادان (تخم های) خود را
ضد عفونی می کنند
 

۵۶۶۱

سنگ سخنگو

لازم است گاهی در زندگی،
بعضی آدم ها را گم کنید،
تا خودتان را پیدا کنید.
ژان پل سارتر


سگ سخن جو

 

 در دیار ما
ژان پل جان
کسی برای خودیابی
به گم کردن این و آن خطر نمی کند.
یک تک پا می رود بازار گمرک
و
آیینه ای
به پشیزی
می خرد
و 

به مدد آیینه
خود را
و
حتی
منجی خود را
پیدا می کند.
فروغ فیلسوف ما
پیشاپیش
می دانست.

۵۶۶۲

سنگ سخنگو

 
مسئله
سود و زیان
نیست.
مسئله
کیفیت روح و یا شعور
است.
مذهب از میتولوژی بهتر بوده است
و میتولوژی
از هنر بهتر بوده است.
بهتر از مذهب
فلسفه
است
و
بهتر از فلسفه
فلسفه علمی است


۵۶۶۳

سنگ سخنگو


روح این اندیشه فاطمی لنینی است.

۱
در زمان لنین دولت امپریالیستی در جهان هنوز به وجود نیامده بود


پس ج. ج. اول
جنگ بین شیاطین بود؟
صفت سوسیال ـ امپریالیست به سوسیال ـ دموکرات های آلمان
مگر از همین لنین تیزبین نبود؟

۲
و یکی از خلاقیت های لنین پیش بینی امپریالیستی شدن کشورهای سرمایه داری در آخرین مرحله پیشرفت شان است !


امپریالیسم پلکان توسعه کاپیتالیسم است
لنین با استفاده از فاکت های عینی و علمی
گذار از پله رقابت آزاد به پله انحصارات را اثبات می کند و تئوری حلقه ضعیف در زنجیر سرمایه را تئوریزه می کند.

۵۶۶۴

سنگ سخنگو

والله ما غریب مادرزادیم. 

دلیل این غربت لدنی ما چیست؟


۵۶۶۵

سنگ سخنگو

گِله‌ها را بگذار!
ناله‌ها را بس كن!
روزگار گوش ندارد
كه تو هی شِكوه كنی!
زندگی چشم ندارد
كه ببیند اَخمِ دلتنگِ تو را...
فرصتی نیست
كه صرف گِله و ناله شود!
تا بجنبیم تمام است تمام!!
این شتابِ عمر است...
من و تو باورمان نیست كه نیست!


۵۶۶۶

سنگ سخنگو

آره. 

خلایق در حسرت ذره ای صداقت اند.

 از بس دروغ گفته اند و دروغ شنیده اند و تزویر کرده اند و تزویر دیده اند. 

به قول خواجه: 

چون نیک بنگری همه تزویر می کنند

۵۶۶۷

سنگ سخنگو

همه حرف های کلاسیک ها که دقیق و درست نیستند.

 مثال: 

مارکس در ایام بیماری تب داشته و هذیان نوشته. 

اجامر به عنوان مارکسیسم ترجمه اش کرده اند


۵۶۶۸

سنگ سخنگو

مفاهیم مثل ادم ها منحصر به فردند. 

بیش از یک سارا وجود ندارد. 

فریب اسامی را نباید خورد. 

عیب اصلی فرهنگ لغات همین جا ست. 

فهم تعریف دیگری دارد. 

شعور و یا روح تعریف دیگری. 

ما تعریف مفاهیم مهم را ترجمه و منتشر کرده ایم و می کنیم

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر