
پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
۱
· ماهیت به پیوند درونی و ضرور (جبری) و نسبتا ثابت پدیده ها اطلاق می شود.
۲
· ماهیت تعیین کننده وحدت (یکپارچگی) و برجستگی کیفی پدیده ها ست.
۳
· ماهیت ضد دیالک تیکی پدیده است.
· دیالک تیک پدیده و ماهیت، ظاهر و ذات، نمود و بود (سعدی)
۴
· مناسبت (رابطه) دیالک تیکی پدیده و ماهیت حاکی از آن است که ما دروجود چیزها و روندهای واقعی ـ عینی (رئال ـ اوبژکتیو)، با دو جنبه وابسته به یکدیگر و متنفذ و مؤثر در یکدیگر سر و کار داریم.
۵
· پدیده و ماهیت به طور عینی با همدیگر وحدت دارند.
· (وحت دیالک تیکی عینی دارند.
· با هم اند و بر هم اند.
· همبا و همستیزند.
· مترجم)
۶
· وظیفه علوم عبارت است از نفوذ در رابطه دیالک تیکی پدیده و ماهیت و کشف ماهیت موضوع بررسی.
۷
· ماهیت را اما نمی توان به طور بیواسطه (مستقیما) شناخت.
۸
· ماهیت را فقط با توجه به فرم های نمودینش می توان شناخت.
· (ماهیت هر چیز در اعماق است.
· از دیده نهان است.
· ماهیت همان آب حیات است که در ظلمات است.
· برای شناخت ماهیت باید از پدیده و نمود معلوم و مرئی و محسوس به راه افتاد و از پلکان های مفهومی پایین رفت و ماهیت را در ظلمات پیدا و کشف و تعیین و تعریف کرد.
· مترجم)
۹
· برای کشف ماهیت پدیده های اجتماعی، باید به مناسبات اساسی مادی جامعه نفوذ کرد.
· مراجعه کنید به مناسبات، مناسبات جامعتی، مناسبات تولیدی
مناسبات تولیدی
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3156
۱۰
· برای اینکه تعیین کننده کلیه روابط بشری و شیوه های رفتار انسان ها، خصلت مناسبات تولیدی و سطح توسعه نیروهای مولده است.
· مراجعه کنید به دیالک تیک مناسبات تولیدی و سطح توسعه نیروهای مولده
۱۱
· این بدان معنی است که هر رخداد اجتماعی منفرد نیز فقط در پیوند با شناخت این خصلت عام جامعه و با در نظر گرفتن این خصلت عام جامعه (دیالک تیک مناسبات تولیدی و سطح توسعه نیروهای مولده) می تواند کاملا درک شود.
۱۲
· وابستگی هر کدام از پدیده های اجتماعی به مناسبات جامعتی مادی اساسی به واسطه روابط متنوع مادی و ایده ئولوژیکی انسان ها تعیین می شوند.
۱۳
· حوادث اجتماعی منفرد، از این رو، برای شناخت روابط ماهوی کل جامعه، فاقد خصلت کلیدی اند.
۱۴
· حوادث اجتماعی منفرد، اما نقطه تجربی (امپیریکی) آغازین برای شناخت ماهیت اند.
· وظیفه پژوهش سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) به شرح زیر است:
الف
· کشف وساطت های (میانجیگری های) ماهیت در بغرنجیت ساختارها و روندهای اجتماعی
ب
· شناخت ماهیت در بغرنجیت ساختارها و روندهای اجتماعی
۱۶
· مواد و مصالح آغازین بیواسطه پژوهش امپیریکی (تجربی) را پدیده های اجتماعی تشکیل می دهند.
· پدیده های اجتماعی ئی که تجزیه و تحلیل تجربی (امپیریکی) شان به تعیین (تعریف) عام های امپیریکی منجر می شود.
۱۷
· در تئوری سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) بر مبنای نتایج امپیریکی درونی و ضرور (جبری)، کشف پیوند عرصه اجتماعی مورد بررسی، میسر می شود.
۱۸
· شناخت ماهیت پدیده های اجتماعی به صورت فرمولبندی احکام قانونی میسر می شود.
۱۹
· به قول لنین، «ارگو عبارت است از قانون و ماهیت مفاهیم نظام واحد (مفاهیم متعلق به نظام واحد) و به عبارت بهتر، ظرفیت (پوتانسیل) واحد.»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۱۴۲)
۲۰
· جامعه شناسی امپیریستی منکر این پیشرفت مداوم و پیگیر شناخت از پدیده ها به ماهیت است که در پیوند تئوری و تجربه (امپیری) جامه عمل می پوشد.
· (دیالک تیک تئوری و پراتیک در جامعه شناسی به صورت دیالک تیک تئوری و تجربه بسط و تعمیم می یابد. مترجم)
۲۱
· جامعه شناسی امپیریستی، غیرقابل شناخت بودن پیوندهای ماهوی و یا عدم وجود پیوندهای ماهوی را فرضیه بندی می کند.
· پیوندهایی که به طور بیواسطه در تجزیه و تحلیل تجربی (امپیریکی)، وضوح کسب نمی کنند.
۲۲
· جامعه شناسی امپیریستی خود را به شناخت تجربی آنچه که به طور بی واسطه موجود است، محدود می سازد.
· آنچه که مجزا از پیوند جامعتی کلی در نظر گرفته می شود.
۲۳
· نتیجه حاصله عبارت است از پرهیز از احکام مربوط به کل جامعه و فرار به توصیف سطحی اجزاء.
۲۴
· فلسفه اجتماعی اسپه کولاتیو (گمان ورز) اما برعکس، بدون در نظر گرفتن پدیده های مشخص پیوندهای ماهوی، به اثبات «ماهیت انتزاعی جامعه» کمر برمی بندد.
۲۵
· فلسفه اجتماعی اسپه کولاتیو (گمان ورز) هم جدایی قطعی (فصل بی وصل) ماهیت و پدیده را مبداء قرار می دهد که با تکیه بدان پژوهش و تئوری تجربی (امپیریکی) نمی توانند به راه پیگیر واحدی گام بگذارند.
۲۶
· جامعه شناسی اسپه کولاتیو (گمان ورز) هم با طرح تئوریکی انتزاعی و ایدئالیستی، مثل جامعه شناسی پوزیتیویستی که خود را با کله شقی به شناخت امپیریکی محدود می سازد، از فهم واقعی مناسبت ماهیت و پدیده و لذا از شناخت پیوندهای ماهوی حیات اجتماعی عاجز می ماند.
۲۷
· کلیه تلاش های جدیدتر جامعه شناسان بورژوایی در جهت نزدیک سازی این نقطه نظرات یکجانبه به یکدیگر، باید هم ناکام بمانند، اگر کشف مناسبات اساسی مادی را، یعنی مناسبات تولیدی را مبنای اساسی این گرایشات قرار ندهند.
· مراجعه کنید به پدیده
نمود (پدیده)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3862
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر