۱۳۹۸ فروردین ۷, چهارشنبه

معیار امپیریستی معنا (برای جملات حکمی)





پروفسور دکتر گئورگ کلاوس

برگردان
شین میم شین
  
۱
·      معیار امپیریستی معنا (برای جملات حکمی) معیاری است که بنا بر آن تنها آن جملات حکمی از لحاظ سمانتیکی معنامند محسوب می شوند که قابل تصدیق امپیریستی (تجربی) مستقیم و یا غیرمستقیم باشند.

۲
·      در مبالغه نئوپوزیتیویستی بر این معیار، ادعا می شود که تنها آن جملات حکمی معنامند محسوب می شوند که بتوان آنها را در نهایت در احساس ها و اشراق های (روانگذشت های) ذهنی انسان شناسنده خلاصه کرد.

۳
·      معیارامپیریستی معنا در این فرم مبالغه آمیزش از لحاظ علمی بی ارزش است و به اشکالات منطقی منجر می شود.
·      برای اینکه احکامی را که حاوی مفاهیم عام اند، یعنی احکام قانونی و امثالهم را نمی توان از احکام مربوط به اشراق ها و ادراکات حسی  «استخراج» کرد.

۴
·      چنین احکامی را اغلب به مدد تجرید از جملات امپیریستی  می گیرند.

۵
·      این روند تجرید اما هیچ دستاویزی برای «استخراج» از جملات امپیریستی بدست نمی دهد.

۶
·      استخراج راستین تنها زمانی می تواند ممکن باشد که احکام حاوی مفاهیم عام، احکام قانونی و غیره چیزی جز کونیونکسیون های احکام مفرد نباشند
·       
    مراجعه کنید به حکم 

۷
·      اما از کونیونکسیون احکام مربوط به حرکت سیارات معینی (زمین، مریخ، عطارد و غیره) هرگز نمی توان قوانین حرکت سیارات کپلر را استخراج کرد.  

۸
·      و لذا نمی توان این قوانین را با کونیونکسیون جملات امپیریستی جایگزین ساخت.

۹
·      از این رو معیار امپیریستی معنا به معنی ساده کردن افراطی و توأم با ناپیگیری های منطقی مسئله معنا ست.

۱۰
·      معنامندی و یا بی معنائی هر جمله حکمی را ـ در تحلیل نهائی ـ  فقط می توان در پراتیک به محک زد و ضمنا باید توجه داشت که مشاهده و ادراک حسی فقط گشتاوری از پراتیک را تشکیل می دهد.
·      آنهم نه مهمترین گشتاور پراتیک را.

۱۱
·      هر علم منفرد نیز معیارهای معنوی (معنایی) خاص خود را به وجود می آورد.

۱۲
·      هر معیار معنوی عام که هیچ قرابتی با معیار امپیریستی معنا ندارد، می بایستی به متا زبان، به زبان مجموعه زبان های علمی و زبان محاوره ای تعلق داشته باشد.

·      مراجعه کنید به معیارمعنا

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر