فرازی
از
جبهۀ ضدديکتاتوری - مخالفت‌ها و پرسش‌ها
دنيا
ـ نشريۀ سياسی و تئوريک کميتۀ مرکزی حزب تودۀ ايران ـ
(سال سوم (دوره سوم) شمارۀ ١٠، آذر ۱٣۵۵)
منوچهر بهزادی
از
صفحه فیسبوک روزبه نوید
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور
۱
آنها
با هم متحد نمی شوند
که
بر
روی اختلافات ایده ئولوژیکی، سیاسی و سازمانی
سرپوش نهند
و
استقلال ایده ئولوژیکی، سیاسی و سازمانی
خود
را
از بین ببرند.
منوچهر بهزادی
۱
وقتی از متد انشاء نویسی منوچهر بهزادی سخن می رود،
به همین دلایل است.
۲
این جمله او جفنگی بیش نیست.
۳
چون
کسی برای سرپوش نهادن بر اختلافات ایده ئولوژیکی، سیاسی
و سازمانی
با
کسی متحد نمی شود.
بلکه
درست بر عکس
برای پیشبرد ایده ئولوژی، روش سیاسی و فرم سازمانی خود
و
چه بسا
حتی
برای تحمیل ترفندمند آنها به حریف ضعیف
وارد اتحاد و یا وحدت با او می شود.
۴
نمونه اش
وحدت حزب کمونیست آلمان دموکراتیک با حزب سوسیال ـ
دموکرات آن کشور
بوده است.
حزب کمونیست آلمان دموکراتیک
حزب آنتی فاشیست های سلحشور
تحت حمایت ارتش سرخ اتحاد شوروی مستقر در آن کشور
حائز هژمونی بی چون و چرا بود
و
بقیه احزاب و دار و دسته های سیاسی
چاره ای جز رقصیدن به ساز آنتی فاشیست ها
نداشتند.
۵
هم
وحدت با حزب سوسیال ـ دموکرات
و
هم
اتحاد با حزب
دموکرات مسیحی و حزب لیبرال و غیره آلمان دموکراتیک
به
آنها
دیکته و تحمیل می شود.
آنها
عملا
به لحاظ ایده ئولوژیکی، سیاسی و سازمانی
استقلال زدایی می شوند.
به همین دلیل
هم
پس از بند و بست گربه چف با امپریالیسم و سرکوب آنتی
فاشیست های آلمان
همه این احزاب و دار و دسته های سیاسی
به
ریشه های امپریالیستی خود برمی گردند:
یعنی با احزاب سیاسی همسان خود در آلمان امپریالیستی
مجددا به وحدت می رسند.
آنها
به این نتیجه رسیده اند
که
اولا
دارای هدف مشترک معینی هستند
ثانیا
هیچکدام به تنهایی نمی تواند به این هدف مشترک معین
برسد.
منوچهر بهزادی
۱
فلاکت دامنگیر حزب توده
در
همین «هدف مشترک معین» انتزاعی است.
۲
این «هدف مشترک معین» انتزاعی
در
زمان شاه نور به گور
سرنگونی نظام
اجتماعی برخاسته از انقلاب بورژوایی سفید
یعنی
ممانعت از اجرای پیگیر مفاد ضد فئودالی برنامه حزب خسرو
روزبه و یاران
بود.
۳
«هدف مشترک معین» انتزاعی
رستاوراسیون
(احیای شرایط ماقبل انقلاب سفید)
یعنی
برگرداندن مجدد جناح فئودالی حاکمیت مرداد
به
قدرت بود.
۴
واقعیت این بوده
که
کودتای ۲۸ مرداد
در
نتیجه وحدت عمل
بورژوازی و اشرافیت فئودالی ـ روحانی
پیروز شده بود.
در نتیجه
طبقه حاکمه به قدرت رسیده از کودتای ۲۸ مرداد
ترکیبی از بورژوازی سنتی و مدرن و اشرافیت فئودالی ـ
روحانی بوده است.
دربار پهلوی
هم
جزو و عضو اشرافیت فئودالی بوده است.
۵
پس از پیروزی انقلاب بورژوایی سفید
دربار و وابستگان
ترک فئودالیته می کنند و بورژوا می شوند
و
به تنهایی
کلیت حاکمیت
را
تسخیر می کنند
و
اشرافیت فئودالی ـ روحانی و بورژوازی سنتی کثافت بازاری
را
سرکوب می کنند
و
عملا
به
اوپوزیسیون ضد کاپیتالیستی می رانند.
۶
مارکسیست ـ لنینیست های شعورمند حزب توده
به
حمایت از انقلاب سفید
می پردازند
و
چه بسا
حتی
به مقامات عالیه می رسند.
این حقیقت امر
در
اشعار سیاوش کسرایی نیز انعکاس یافته است.
۷
تشکیل «جبهه ضد دیکتاتوری»
معنایی جز سقوط حزب توده به منجلاب ارتجاع فئودالی و
روحانی نداشته است.
این خریت برای حزب توده
هم
به لحاظ آبرو و اعتبار معنوی
و
هم
به لحاظ سازمانی
بسیار گران تمام شده است.
حزب توده با تشکیل یکطرفه «جبهه ضد دیکتاتوری»
برنامه ضد فئودالی خود
را
زیر پا نهاده است.
البته دربار پهلوی هم به نوبه خود خردگراتر از حزب توده
نبوده است.
شاه
با اعدام سران مارکسیست ـ لنینیست حزب توده
که
به قصد حمایت از انقلاب سفید
از
غربت به میهن
برگشته بودند،
بزرگ ترین خریت ممکنه
را
مرتکب شده
و
بقایای بیسواد سران حزب توده
را
به
دامن فئودالیسم
کثافت انداخته است.
آنها
به این نتیجه رسیده اند
که
اولا
دارای هدف مشترک معینی هستند
ثانیا
هیچکدام به تنهایی نمی تواند به این هدف مشترک معین
برسد.
منوچهر بهزادی
۱
منوچهر بهزادی
کلی بافی می کند
تا
خود
را
و
خواننده جفنگ
خود
را
گول بزند.
۲
او
به همین دلیل
از
ذکر محتوای طبقاتی «هدف مشترک معین» انتزاعی پرهیز می ورزد.
محتوای «جبهه ضد دیکتاتوری»،
فئودالی
و
ضد انقلابی
(ضد بورژوایی)
بوده است.
۳
اصولا
کلیه نیروهای ضد سلطنتی
پس از پیروزی انقلاب بورژوایی سفید و طرد اشرافیت
فئودالی ـ روحانی از قدرت
مرتجع بوده اند.
مفهوم «ارتجاع سرخ و سیاه»
انعکاس رئالیستی و راسیونالیستی ماهیت طبقاتی نیروهای ضد
سلطنتی بوده است.
۴
ترفند دیگر منوچهر بهزادی
سرپوش نهادن به دوره پس از سرنگونی دیکتاتوری کذایی است.
حزب توده
اگر حزب توده باشد
باید بداند که پس از سرنگونی رژیم انقلاب سفید
فاتحه ای بر «جبهه ضد دیکتاتوری» بندتنبانی خوانده می
شود
و
قبل از همه
حزب توده
زیر ضربه ارتجاع فئودالی ـ روحانی قرار می گیرد.
۵
اکنون
هم
دار و دسته های مدعی حزب توده
خرافه «جبهه ضد دیکتاتوری» (جبهه ضد استبداد ولایی)
را
به طور کلی و انتزاعی نشخوار می کنند.
محتوای طبقاتی این خرافه
اما
کمافی السابق
مبهم و ناروشن می ماند.
حزب توده با طرح این خرافه
به هیچ دلیل منطقی نمی تواند با شازده رضا پهلوی و اجامر
جمارانی کثافت سابق
(میرحسین و عبدالکریم و غیره)
متحد نشود.
۶
سؤال
این است
که
چرا
حزب توده
از
خرافه «جبهه ضد دیکتاتوری» (جبهه ضد استبداد ولایی)
دل برنمی کند؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر