۱۳۹۸ فروردین ۱۰, شنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۱۳)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی

فرمالیسم جهانگیر جهانفرما

عجب بدبختیه.
به عوض پرداختن به محتوای شعر
دنبال چیزهای بند تنبانی
مثلا پرستو در شعر ایران ویران
می گردند.

۱
آره.
منافع طبقه حاکمه
درجا زدن در سطح چیزها و پدیده ها و روندها را ایجاب می کند.

۲
فرمالیسم رایج در جهان بی سامان
همین است.

۳
امروزه
خلایق برای تصحیح جنبه های ظاهری خود و زندگی خود
دار و ندار خود را خرج می کنند.

۴
زنان و نران جوانی پس انداز چندین ساله خود را
مثلا برای بزرگتر کردن چند سانتیمتری قد خود، برای تزیین اندام خود و برای خرید کالایی و غیره به جیب طبقه حاکمه می ریزند

۵
ظاهر فریبای فوق العاده زیبا کسب می کنند

۶
ولی کمترین فکری به خروج از خریت خود و همنوعان خود نمی کنند تا کسی بتواند با آنها لحظه ای همنشینی کند
هماندیشی و همزیستی پیشکش

جانان من البلاد الجماران

در هیچ طویله دیگر از این معجزات رخ نمی دهد.

اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور دارای مدرک کارشناسی ارشد با موضوع پایان نامه "نقش محراب در تمدن اسلامی" می‌باشد.
محراب يا نمازگاه، محلي در مسجد است كه پيش‌نماز برای نماز خواندن در آن مي‌ايستد.

همکاری تخریبی طبیعتخدا با طبقه حاکمه ـ خدا

۱
طبیعتخدا دست در دست با طبقه حاکمه ـ خدا
دمار از روزگار بشریت زحمتکش در می آورد.

۲
در افریقا
موزامبیک و مالاوی و غیره
چندین میلیون نفر
یکشبه بی خانه و بی خانمان و بی همه چیز گشته اند و تعداد کشته ها هنوز مشخص نیست

از انقلاب تا عنگلاب

۱
شما
همشیره
انقلاب نکرده اید.

۲
خمینی و طبقه حاکمه مربوطه
عن
گلاب کرده اند.

۳
انقلاب را ممد رضا شاه کرده بود.

۴
خمینی
ضد انقلابی بوده است:

۵
عنقلابی بوده و عنگلاب کرده است.

۶
انقلاب
یعنی گذار از پله نازل توسعه جامعه ای به پله بالاتر.

۷
انقلاب سفید = گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم.

۸
انقلاب اکتبر = گذار از کاپیتالیسم به سوسیالیسم

۹
عنگلاب اسلامی به نیت برگشت از پله کاپیتالیسم به پله فئودالیسم و حتی بدتر به پله صدر اسلام (برده داری) بوده است

۱۰
ولی عملا به ادامه وصایا و وظایف انقلاب بورژوایی سفید و توسعه همه جانبه کاپیتالیسم منجر شده است.

۱۱
طنز تاریخ همینه:
انقلاب سفید به سبب جانسختی روبنای ایده ئولوژیکی (مذهب و سنت و روحانیت کثافت) دچار بحران شده بود.

۱۲
تاریخ طناز
به دست بدترین دشمنان کاپیتالیسم
به توسعه هرچه بیشتر و عمیقتر آن
نایل آمده است.

۱۳
اشرافیت فئودالی ـ روحانی
دیری است که بورژوا شده است.

۱۴
حتی دختر و پسر و خواهر و مادر خود را و این و آن را در خانه های عفاف به زوار حرم امامان عرضه می کنند و خرانه و خردستیزانه خرمن دلار درو می کنند.

۱۵
هر آجر زرین قصر علی اکبر ولایتی و روحانیت با و بی عمانه
نتیجه بهره کشی جسمی و جنسی و روحی و روانی از مردم این ویرانه است.

۱۶
عنگلاب اسلامی بدترین بلایی است که بر سر جامعه یک زمان موجود آمده است.

۱۷
در اثر عنگلابات
جامعه
جنده خانه می شود

زندگى آن چيزى است که براى تو اتفاق مي‌افتد، در حالى که تو سرگرم برنامه‌ريزي‌هاى ديگرى هستى.
جان لنون

۱
اولا این خرافه را بر چه اساسی اختراع کرده ای؟

۲
به چه دلیل تجربی و یا منطقی
زندگی از مجموعه اتفاقات (تصادفات) تشکیل می یابد؟

۳
تصادف
فقط فرم جامه عمل پوشی ضرورت (جبر) است.

۴
در دیالک فرم و محتوا نقش تعیین کننده از ان محتوا ست.

۵
ظرف تعیین کننده نیست.

۶
تعیین کننده مظروف است.

۷
مثال:
تو زهر را در استکان و یا لیوان و یا کوزه بخوری
تأثیر تعیین کننده ای در هلاکت تو نخواهد داشت.

۸
در دیالک ضرورت و تصادف نیز نقش تعیین کننده از آن ضرورت است.

۹
هلاکت باری زهر
یک ضرورت است
و
تعیین کننده همین است.

و
نه
طرز دخول زهر در اندام تو

۱۰
ضمنا
فرق آدم با جمادات همینه.
مش لئون پخمه

۱۱
آدم زندگی اش را برنامه ریزی می کند.

۱۲
حتی حشره و پرنده و حیوان طبق برنامه از قبل تعیین شده
زندگی می کند.

۱۳
لاک پشت ها
پس از بلوغ
به همان کرانه دریا می آیند و تخمگزاری میکنند که اجدادشان نسل اندر نسل تخمگزاری کرده اند.

۱۴
حشرات مثلا پروانه ها
برنامه برای زندگی خود دارند.

۱۵
کفشدوزک می تواند حتی دمای ۶ ماه بعد را پیش بینی کند و برای زندگی اش برنامه ریزی کند.

۱۶
تو کجایی تا شویم ما چاکرت
چارقت دوزیم کنیم شانه خرت؟

آن کجا و این کجا؟

۱
حضرت محمد و علی
شخصیت های انقلابی بوده اند.

۲
آدم بوده اند.

۳
روحانیت شیعه و سنی
اما
لاشخورند.

۴
تا مغز استخوان مرتجع اند.

۵
حضرت علی به عوض دینار در کف دست عقیل
سیخ داغ می نهاد
ولی
این لاشخورها
برای خود و اذناب خود
کاخ می سازند و بدتر از فراعین عیش و نوش می کنند.

۶
در حالیکه توده در حسرت نان و پنیر و امنیت و امان به سر می برد.

۷
شرم شان باد از این شیوه دیرینه خویش

برای اندیشیدن به عیران
باید
در
کاسه سر
مغز اندیشنده
داشت.

سطل ننه ات طلب ها
بی مغز ترین بخش اوپوزیسیون جماران اند.

اندکی اندر باب نعمات الهی

۱
سیل هم مثل جنگ
نعمت الهی است.

۲
شنا کردن در سیل
بسان استقبال از سل و سیلی و جنگ
کیف خر
دارد.

۳
ضمنا
چرا
نه؟

۴
مش جفر چه کم از مش پوتین و مش ترامپ دارد؟

۵
تظاهر توانگر کند فرد را
به کاخ آورد لات ولگرد را

انتقادات بند تنبانی به مثابه بدیلی برای انتقادات انقلابی

۱
آره.
در جاهای دیگر که از سیل خبری نیست.

۲
فقط در طویله جماران است که سیل و سل و سیلی توأم اند

ترویج توهم دموکراسی "تمام‌عیار" فراطبقاتی
به‌جای حزب انقلابی پیشاهنگ طبقه‌ی کارگر

پاسخ به مقاله‌ی دکتر مالجو با عنوان "از کودتای انقلابی تا انقلاب اجتماعی"
مسعود امیدی

۱
من ـ زور از مفهوم «حزب انقلابی پیشاهنگ طبقه‌ی کارگر» چیست؟

۲
من ـ زور مش مسعود
این است که حزب انقلابی
واحد پیشقراول طبقه کارگر است؟

۳
و یا من ـ زور
حزب انقلابی طبقه کارگر است که پیشاهنگ توده است؟

۴
ضمنا
مگر بدیل دموکراسی
حزب است؟

۵
تحزب قاعدتا
بدیل آنارشی است.

۶
بدیل دموکراسی
دیکتاتوری (استبداد) است.

۷
بعید است که مش مه زید نداند.

۸
همه می دانند.

۹
نکند مش مه زید از مفهوم دیکتاتوری هراس دارد؟

دکتر مال جو
از کودتای انقلابی تا انقلاب اجتماعی

۱
دکتر مال جو
از فرط حواس پرتی
عاجز از تشخیص و تمیز فرم از محتوا (ظرف از مظروف) است

۲
بدبخت بی سوادی است.

۳
کودتا
می تواند یکی از فرم های انقلاب اجتماعی باشد
به همان سان که قابلمه می تواند یکی از ظرف های لازم برای پلو باشد.

۴
چون
انقلاب اجتماعی
می تواند در فرم های متنوع پیروز شود:

الف
در فرم خیزش توده ای

ب
در فرم جنگ رهایی بخش ملی ـ دموکراتیک (ویتنام، چین) = انقلاب ضد فئودالی و ضد استعماری

ب
در فرم کودتا

ت
در فرم انتخابات پارلمانی

ث
در فرم اعتصاب عمومی
و
غیره

بهار
به هزار و یک دلیل
قلم به قلم
درخت را با شعر و شکوفه می پوشاند
باکی ندارد از باد
که با جیب پر از سنگ
در راه است

رضا عابد

۱
بهار
قاعدتا
نه
با
باد ولگرد سنگپاره در جیب
بلکه
با
نسیم دلنواز آشتی جوی آشتی بخش
همراه است.

۲
به همین دلیل
در ادبیات شرق
از نسیم بهاری سخن در میان است

۳
البته
به برکت تخریب محیط زیست
اکنون
بهار هم دیگر بهار سابق نیست.

۴
بهار توفان (سیکلون) ویرانگر افریقا ستیز است که دهها میلیون فقیر افریقایی را بی همه چیز می سازد
و
دهها هزار قربانی می گیرد.

۵
بهار مهیب سیل انگیز است که توده ها را بی بهار می سازد.

۶
در اخرالزمان
بشریت با تخریب مضاعف
تخریب طبیعی و تخریب طبقة الحاکمتی (به تقلید از واژه عقیدتی)
دست به گریبان است.
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر