۱۳۹۸ فروردین ۴, یکشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۸)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی

 از سطل ننه ات طلبیسم تا سر - تن ـ ات طلبیسم (فدائیسم، مجاهدیسم، لیملامیسم ـ دیمدامیسم، حزب اللهیسم و غیره)

۱
مشخصه مشترک اصلی این دو جریان وطنی
خریت خارق العاده آنها ست

۲
سطل ننه ات طلبیسم
مزید بر خریت
دارای خصیصه لاشخوریت است.

۳
شکست انقلاب اکتبر
قابل مقایسه با شکست انقلاب سفید
در
پله ای نازلتر
است
و
گربه چوب و یلسین و چارق و چکمه و پوتین
قابل مقایسه با خمینی و خامنه ای و موسوی و کروبی و لاسخورهای دیگر اند.

۴
لاشخور و خر ولی خبر ندارند.

۵
شکست دولت شوراهای زحمتکشان
را کسی تواند داند که از روندهای تاریخی باخبر باشد.

۶
بدبختی سطل ننه ات طلبیسم این است 
که 
حتی از شکست انقلاب سفید
تحلیلی ندارد.

۷
شکست انقلابات اجتماعی
که
دال بر حقانیت عنگلابات ارتجاعی نیست.

صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
تا توانی سیرت زیبا بیار

۱
سنجد زمان شاه
شیرین تر از خرمای زمان شیخ بوده است.
بیشتر به نفع جامعه بوده است.

۲
فریب سنجد و خرما را ساده لوحان می خورند.

۳
فاشیسم هم بسان فوندامنتالیسم
رفاه سطحی به همراه می آورد
و
خرما در آخور خلایق خر می ریزد
ولی جامعه را به جنگل مبدل می سازد و دار و ندار مردم را بر باد می دهد.

۴
انقلاب سفید
انقلاب به معنی واقعی بوده
و عنگلاب سیاه اسلامی
ضد آن انقلاب بزرگ و بدترین فاجعه بوده است.

۵
ابعاد تخریب مادی و فکری و علمی وفنی ناشی از عنگلاب اسلامی
وقتی روشن خواهد شد
که بازسازی این طویله آغاز شود.

هی دل غافل

۱
کمون پاریس
اگر دیکتاتوری پرولتاریا بود که شکست نمی خورد.

۲
تز دیکتاتوری پرولتاریا
نتیجه ی نتیجه گیری تئوریکی مارکس و انگلس
از
شکست کمون پاریس
بوده است.

فرق تضاد با تناقض

۱
تضاد و نه تناقض.

۲
تناقص
به تضاد منطقی اطلاق می شود
که
ممنوع است.

۳
جملات متناقض = جملاتی که تضاد منطقی با همدیگر دارند.

۴
بدون حزب انقلابی
جنبش انقلابی وجود ندارد.

۵
حتی اگر خلایق
بسیج شوند و به عرش اعلی هجوم برند.

یکی به نعل
یکی به میخ

۱
هر تضادی در جهان
فقط و فقط در دیالک تیک داخلی و خارجی (درونی و برونی)
قابل حل است.

۲
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن قطب داخلی (درونی) است
بی آنکه قطب خارجی (برونی) هیچ کاره و هیچ واره باشد.

۳
مردم
هم
همگون نیستند.

۴
توده های مولد و زحمتکش
متحد خارجی دارند:
متحد خارجی و یا جهانی توده های مولد و زحمتکش
یا به صورت دول سوسیالیستی
سازمان یافته اند
و
یا
به صورت سازمان های توده ای وجود دارند.

۵
طبقات دیگر جامعه
مثلا جناح طبقه حاکمه نشسته بر اریکه قدرت و یا جناح طبقه حاکمه منتظر نشستن بر اریکه قدرت
نیز متحد جهانی
در هیئت دول امپریالیستی ـ ارتجاعی
و
در هیئت جنبش ارتجاعی سازمان یافته دارد.
جایزه دادن دول امپریالیستی و اتحادیه اروپا به اسماعیل خویی و شیرین عبادی و نسرین ستوده
بی دلیل نیست.

۶
بدون حمایت ارتجاع جهانی
مرده های هفتصد کفن پوسانده
اصلا به قبضه قدرت نایل نمی آمدند
و
  بدون حمایت ارتجاع جهانی
حتی هفته ای نمی توانند ادامه حیات دهند.

اندکی اندر باب دیالک تیک خودپویی و آگاهی

۱
درک ما از کلمه عصیان؟

۲
عصیان فرمی از عمل خودپو و بی نصیب از آگاهی است.

۳
به همین دلیل عصیان و شورش کورکورانه و غیره
کسب و کار خر است.

۴
بی دلیل نیست که فلاسفه امپریالیسم
مفهوم طغیان و عصیان و شورش و غیره
را
مورد تجلیل قرار می دهند و به خورد خلایق خر می دهند.

مراجعه کنید به آثار البر کاموی لاشخور

۵
هدف آنها
بازداشتن توده از تحزب و سازمان یابی و آگاهی و انقلاب است.

۶
شورش و عصیان نتیجه رسیدن کارد به استخوان است
و
نه عمل مبتنی بر آگاهی.

۷
عصیان از مفاهیم فرماسیون اقتصادی فئودالی است

مراجعه کنید به اوپرای کوراوغلی
که عصیان مفهوم مرکزی حرکت ضد فئودالی کوراوغلی است.

۸
لنین و بلشویسم
مخالف سرسخت خودپویی در جنبش کارگری بوده است.

۹
عصیان
واکنشی عصبی، نسنجیده و خرکی است.
جانوران هم واکنش های عصیانی از خود نشان می دهند.

۱۰
عصیان و شورش کورکورانه عملی ضد انقلابی است

طنز عصر عرعر

۱
مردم با قلت وقت مواجه اند.

۲
کسی
فرصت خواندن دقت مند حتی دو جمله را ندارد.
چه رسد به خواندن دو صفحه.

۳
طنز عصر عرعر همینه.

۴
چون توسعه مادی و علمی و فنی جامعه
وقت کلان بیکرانی در اختیار آدمیان قرار داده است.

اندکی اندر باب طنز

۱
طنز
طرز تبیین فلسفی ژرف اندیشه است.

۲
طنز دست به ریشه می برد.

۳
طنز کار هر کس نیست.

۴
مثال:
دو چیز لایتناهی اند:
کاینات و خریت آدمیان.
من البته در لایتناهیت کاینات هنوز مطمئن نیستم.
البرت اینشتین

۵
مثال دیگر:
همه چیز در هستی در حال تغییر است.
به استثنای قانون تغییر که لایتغیر است.
مارکس

۶
آثار مارکس مملو از طنز اند.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر