۱۳۹۷ خرداد ۶, یکشنبه

به استقبال دیالک تیکی از سعدی (شیخ شیراز) و کانت (حکیم شاهکوه) (۶)



سعدی
صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
تا توانی سیرت زیبا بیار


کانت

دیالک تیک پدیده و چیز در خود
(فنومن و نومن)

تحلیلی
 از 
میم نون 
 
الف
  اگر آموزش چیز در خود را بنا بر ماهیت آن مورد توجه قرار دهیم 
و
 ناپیگیری استفاده از آن را در فلسفه کانت نادیده بگیریم، 
متوجه خواهیم شد 
که
 این مفهوم حاکی از نوسان کانت میان ایدئالیسم و ماتریالیسم است.

۱
منظور از نوسان میان ماتریالیسم و ایدئالیسم چیست؟
۲
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش
باید پرسید:
فرق و تفاوت و تضاد ماتریالیسم با ایدئالیسم  چیست؟ 
معیار تمیز جهان بینی ماتریالیستی از جهان بینی ایدئالیستی چیست؟

۳
معیار تمیز جهان بینی ماتریالیستی از جهان بینی ایدئالیستی
طرز حل مسئله اساسی فلسفه و یا طرز پاسخ بدان است.

 مسئله اساسی فلسفه
 چیست؟

۴
 
مسئله اساسی فلسفه
این است که «آیا ماده (وجود، واقعیت عینی) بر روح (شعور، فکر) مقدم است و یا برعکس؟»
 فریدریش انگلس

الف
اگر کسی ماده را مقدم بر روح بداند، 
دارای جهان بینی ماتریالیستی است.
ب

اگر کسی روح را مقدم بر ماده بداند، 
دارای جهان بینی ایدئالیستی است. 

۵
نوسان کانت میان ایدئالیسم و ماتریالیسم
بدان معنی است که کانت، به مسئله اساسی فلسفه،
نه، پاسخ ماتریالیستی صریح می دهد و نه پاسخ ایدئالیستی صریح.

سؤال این است که چرا و به چه دلیل؟

ب
کانت با قبول وجود چیز در خود در خارج از شعور
 به 
فلسفه خود چرخشی ماتریالیستی می دهد،
 اما با غیر قابل شناسائی اعلام کردن چیز در خود و با محدود کردن شناخت به عرصه پدیده ها
 به آموزش معرفتی خود چرخشی اگنوستیسیستی می دهد 
و 
به فلسفه خود ـ بطور کلی و در تحلیل نهائی ـ خصلت ایدئالیستی ـ ذهنی می بخشد،
 لنین می گوید.

لنین چرا و چگونه به این نتیجه رسیده است؟

کانت کجا به مسئله اساسی فلسفه، پاسخ داده تا لنین به این نتایج برسد؟

بهتر است که این جمله لنین را نخست تجزیه و بعد تحلیل کنیم:

۱
کانت با قبول وجود چیز در خود در خارج از شعور
 به 
فلسفه خود چرخشی ماتریالیستی می دهد.
 
مگر معیار تمیز جهان بینی ماتریالیستی از جهان بینی ایدئالیستی قبول و یا رد وجود چیزها در خارج از شعور است؟

این با معیار انگلسی تمیز جهان بینی ها 
(طرز راه حل مسئله اساسی فلسفه و یا طرز پاسخ بدان)
جور در نمی آید.

قبول و رد وجود چیزی مستقل از شعور دال بر چیست؟

۲
معیار تمیز ایدئالیسم سوبژکتیو (ذهنی) از ایدئالیسم اوبژکتیو (عینی)
قبول و رد وجود چیزها در خارج از شعور است.


منظور لنین هم به احتمال قوی به شرح زیر بوده است 
(و به زبان آلمانی، غلط ترجمه شده است و یا به زبان روسی غلط تایپ شده است):

کانت
 با قبول وجود چیز در خود در خارج از شعور
 به 
فلسفه ایدئالیستی ذهنی خود خود 
چرخشی ایدئالیستی ـ عینی 
می دهد.

۳
 اما با غیر قابل شناسائی اعلام کردن چیز در خود 
و
 با محدود کردن شناخت به عرصه پدیده ها
 به آموزش معرفتی خود چرخشی اگنوستیسیستی می دهد.

این سخن لنین نیز درست نیست.

کانت
  با غیر قابل شناسائی اعلام کردن چیز در خود 
به
تئوری شناخت خود 
چرخش ایدئالیستی می دهد.

چرا و به چه دلیل؟

۴
مسئله اساسی فلسفه
در عرصه تئوری شناخت این است که 
«آیا جهان قابل شناخت است و یا نیست؟»

الف
اگر کسی  جهان را قابل شناخت بداند، 
دارای جهان بینی ماتریالیستی است.
ب
اگر کسی  جهان را غیرقابل شناخت بداند، 
دارای جهان بینی ایدئالیستی است. 
 
۵
کانت
 با محدود کردن شناخت به عرصه پدیده ها
 به آموزش معرفتی خود چرخشی اگنوستیسیستی می دهد 
 این نظر لنین هم درست نیست.

اگر کسی شناخت بشری را به شناخت پدیده ها  محدود سازد،
به تئوری شناخت خود
چرخش فنومنولوژیستی (مبتنی بر پدیده شناسی، نمودشناسی، ظاهرشناسی)
می دهد.

تئوری شناخت سعدی
فنومنولوژیستی 
است.

۶
اگنوستیسیسم
هم منکر شناخت ‍ظاهر چیزها ست و هم منکر شناخت ذات آنها ست.

تئوری شناخت حافظ
اگنوستیسیستی

است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر