۱۳۹۷ اردیبهشت ۲۳, یکشنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۳۵)


پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین
 

فصل سوم
توسعه و تکامل طبقه کارگر چین و تبدیل گشتن آن به فاکتور سیاسی و اجتماعی اصلی جامعه
به مثابه مسئله اجتماعی هسته ای (مرکزی، اصلی)

پ

۱
·    در مطابقت با ساختار صنعتی عقب مانده کشور، به هنگام تأسیس جمهوری خلق چین، بخش نسبتا بزرگی از  کارگران تولیدی در صنایع نساجی (پارچه بافی) و غذایی متمرکز بود.

۲
·    بخش اعظم پرولتاریا از کارگران حمل و نقل تشکیل می یافت.

۳
·    تعداد بیشماری از کارگران غیر متخصص و فصلی وجود داشتند که به انجام کارهایی برای مدت محدود اشتغال داشتند.

۴
·    بخش اعظم پرولتاریای صنعتی در کارخانه های کوچک و متوسط با وسایل کار عقب مانده کار می کردند.

۵
·    مشخصه دیگر پرولتاریای چین تمرکز آن در مناطق اندک بود.
·    (ففر، شوبه، شولتسه، «توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه کارگر در جمهوری خلق چین»، در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۴۳) 

ت

۱
·    سطح فرهنگی پرولتاریای چین نازل بود.

۲
·    در سال ۱۹۴۹ (سال تأسیس جمهوری خلق چین)، در نتیجه ستم و سرکوب و استثمار نیمه فئودالی ـ نیمه مستعمراتی، سه چهارم کارگران و کارمندان چین بیسواد بودند.
·    یعنی توان خواندن و نوشتن نداشتند.
·    (همانجا، ص ۴۴)

۳
·    لنین تأکید بر آن دارد که آنجا که بیسوادی حاکم باشد، به دشواری می توان در آنجا از روشنگری سیاسی سخن گفت.

۴
·    «این وظیفه سیاسی نیست.
·    این پیش شرط لازم است.
·    این پیش شرطی است که بدون آن نمی توان از سیاست حتی دم زد.
·    بیسواد در خارج از حیطه سیاست قرار دارد.
·    به بیسواد ـ قبل از هر چیز ـ باید الفبا یاد داده شود.
·    بدون کسب سواد، سیاست نمی تواند وجود داشته باشد.»
·    (لنین، «راجع به فرهنگ و هنر»، ۱۹۶۰، ص ۴۱۸)

ث

۱
·    در سال ۱۹۴۹ (سال تأسیس جمهوری خلق چین)، اکثریت عظیمی از طبقه کارگر چین به لحاظ سیاسی سازمان نیافته بود.

۲
·    ۹۰ در صد از ۳ ـ ۴ میلیون  عضو حزب کمونیست چین در سال های ۱۹۴۸ ـ ۱۹۴۹ منشاء دهقانی داشته اند.
·    (ففر، شوبه، شولتسه، «توسعه اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی ـ ایده ئولوژیکی طبقه کارگر در جمهوری خلق چین»، در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۴۸) 

۳
·    به همان سان که مجله «رنمین ژیائو» می نویسد، پرولتاریای چین توسط پیشاهنگ آن، یعنی حزب کمونیست چین، به طرز ناقص و نارسا تربیت شده بود.
·    («رنمین ژیائو»، ۱۹۵۰، شماره ۱، ص ۱۴
·    از «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۴۸)

۴
·    فقط در شمال شرقی کشور (آنجا که رابطه حزب کمونیست چین با طبقه کارگر پس از آزادی این خطه توسط ارتش سرخ اتحاد شوروی و با حمایت حزب کموینست شوروی شروع به تحکیم کرده بود) سهم کارگران در میان اعضای حزب کمونیست رشد کرد و در اواخر سال ۱۹۴۹ به ۷.۲ درصد رسید.

۵
·    اما می توان به جرئت گفت که سهم کارگران در مقیاس کلی بسیار نازل بوده است.
·    (همانجا)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر