احسان طبری
(۱۲۹۵ ـ ۱۳۶۸)
(۷۳ سال)
فیلسوف، نویسنده، شاعر، نظریهپرداز برجستهٔ مارکسیسم-لنینیسم، ایدئولوگ و عضو کمیتهٔ مرکزی و هیئت سیاسی حزب توده ایران
ویکی پیدیا
درنگی
از
شین میم شین
پائیز،
پلی است از زوال تا زایش
دانشمند فرزانه، رفیق احسان طبری
آذر فراهانی
۱
پائیز،
پلی است از زوال تا زایش
معنی تحت اللفظی:
پاییز
پلی است که زوال را به زایش مرتبط می سازد.
سؤال این بود که اگر تصورات طبری راجع به پاییز،
غیر عقلی و غیر علمی اند،
پس تصور علمی و عقلی از پاییز چیست؟
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش،
باید اندکی بیولوژی (زیست شناسی) دانست.
اگر طبری از بیولوژی خبر می داشت،
عنوان دیگری برای این نثر شعر گونه بر می گزید و شعر دیگری می سرود.
پاییز
فصل تدارک طبیعت به استقبال از زمستان و برف و بوران و سرما و یخبندان است.
ادبا و شعرا در کشور ما بی اعتنا به علم الاشیاء و بی خبر از علم الاشیاء هستند.
ولی عوضش تخیل حاصلخیزی دارند.
یوهان ولفگانگ فون گوته
(۱۷۴۹ ـ ۱۸۳۲)
شعرای آلمانی و قبل از همه گوته، اما بر عکس،
شاعری دانشمند بوده است.
همیشه استثنائی هست.
درختان در پاییز
از ارسال آب به شاخه ها و برگ ها خود داری می ورزند.
در نتیجه برگ ها زرد می شوند و می ریزند و کارخانه خود را تعطیل می کنند.
در غیر اینصورت،
درختان در سرما و یخبندان زمستان، منفجر می شدند.
امتحانش آسان است:
بطری کوکا کولا را پر آب کنید و در فریزر بگذارید تا شاهد انفجار بطری شوید
و
به خردمندی درختان و قانونمندی روندهای طبیعی پی ببرید
و
پاییز شناسی تان رشد کند.
پاییز
نه پلی از زوال تا زایش،
بلکه فصل تدارک خواب و استراحت طبیعت است.
طبری
بر زانوهائی خسته از سالیان،
در این بامداد نیلی مهرماه،
به سوی باغ های شوریدۀ خزانی می روم و جالیزهای مَتروک.
معنی تحت اللفظی:
پیر شده ام.
در نتیجه، زانوانم درد می کنند.
با زانوان خسته سحرگاهان از خانه خارج می شوم
مهرماه است.
به باغ شوریده از خزان و جالیزهای متروک می روم.
جالیز و یا پالیز
به
کشتزارهایی اطلاق می شود که محصولاتشان خربزه و هندوانه و خیار و کدو و بادمجان و گوجه فرنگی و غیره اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر