۱۴۰۳ فروردین ۲۳, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جدال بر سر مفاهیم عام (یونیورسال ها) (۳) (بخش آخر)


پروفسور  دکتر مانفرد بور

برگردان 

شین میم شین
 

۲۲

 

الف

راه حل نومینالیستی مسئله مفاهیم عام

 

۱

·    راه حل نومینالیستی، مبنی بر این بود که عام، به مثابه نام (کلمه، علامت) صرف، بعد از منفرد وجود دارد.

 

۲

·    این به معنی سلب اعتبار از مبانی ایده ای کلیسای کاتولیکی بوده است.

 

ب

راه حل رئالیستی مسئله مفاهیم عام

 

۱

·    راه حل رئالیستی، مبنی بر این بود که عام، به مثابه واقعیت حقیقی (واقعیت راستین)، قبل از منفرد وجود دارد.

 

۲

·    این تلاشی درجهت توجیه فلسفی بی حد و مرز مبانی ایده ای کلیسای کاتولیکی بوده است.

 

۲۳

·    از این رو، زمانی می توان از «جدال بر سر مفاهیم عام» سخن گفت که چالش ها بر سر مسئله مفاهیم عام خصلت مبارزات جهان بینانه به خود گیرند.

 

۲۴

·    این امر با استعمال فرمی از نومینالیسم در مورد تثلیث (دگم اساسی کلیسای کاتولیکی) از سوی روشلین انجام می گیرد.

 

۲۵

·    بدین طریق، می توان شروع جدال بر سر مفاهیم عام را دهه های آخر قرن یازدهم و دهه های اول قرن دوازدهم میلادی دانست.

 

۲۶

·    تنها با آموزه روشلین، که نتیجه  تئولوژیکی اش تری ته ئیسم می شود، معنی و اهمیت تئولوژیکی، یعنی جهان بینانه جدال بر سر مفاهیم عام ـ به طورکلی ـ آشکار می گردد.

 

۲۷

·    از این لحظه به بعد، هر موضعگیری نسبت به مسئله  مفاهیم عام برای کلیسای کاتولیکی به معنی موضعگیری بر وفق و یا بر ضد کلیسا محسوب می شود.

 

۲۸

·    از این لحظه به بعد، کلیه راه حل ها برای مسئله مفاهیم عام که مخالف با رئالیسم بوده اند، از سوی کلیسای کاتولیکی رسما محکوم و صاحب نظران مربوطه مجبور به توبه می شوند.

 

۲۹

·    جدال بر سر مفاهیم عام در قرون وسطی ـ ماهیتا ـ یکی از فرم های نمودین مبارزه میان ماتریالیسم و ایدئالیسم بوده است.

 

۳۰

·    به قول لنین، «در مبارزه نومینالیست ها و رئالیست های قرون وسطی آنالوژی مبارزه میان ماتریالیست ها و ایدئالیست ها دیده می شود.»

 

۳۱

·    فونکسیون فلسفی و جامعتی عینی ئی که جریانات نومینالیستی و رئالیستی شرکت کننده در جدال بر سر مفاهیم عام به دوش کشیده اند، به لحاظ محتوای نهائی اش ضد هم بوده اند:

 

الف

·    نومینالیسم با پیشرفت تفکر بشری، با دینامیسم (پویایی) جامعتی همراه بوده و عملش پیشرفت طلبانه و مترقی بوده است.

 

ب

·    رئالیسم ـ اما برعکس ـ از قرون وسطای آغازین تا قرن های متمادی ـ به لحاظ فلسفی و جامعتی ـ نقش پیشرفت ستیز و ارتجاعی بازی کرده است و به مثابه آموزه اساسی متافیزیکی ـ معرفتی ـ نظری نئواسکولاستیک، هنوز هم بازی می کند.

 

·    مراجعه کنید به نومینالیسم، رئالیسم.

 

نومینالیسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3910

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر