۱۴۰۲ مهر ۲۶, چهارشنبه

درنگی در دیالک تیک سمتگیری ها و رویارویی های طبقاتی ـ سیاسی (۶)


درنگی

از

یدالله سلطانپور

 

همانطور که ذکرش گذشت،
پیروزی انقلاب بورژوایی فرانسه و اشاعه شعار برنامه ای آن (آزادی، برادری، برابری)
به ایمانسیپاسیون (رهایش) خلق یهود منجر و معروف می شود.
 
اما همین رهایش خلق یهود
یهودی ستیزی جدیدی را به همراه می آورد.
 
بشریت با پیروزی انقلاب بورژوایی فرانسه وارد دوران تاریخی نوینی می شود:
دوران تاریخی سرمایه داری.

لغو انقلابی مناسبات تولیدی فئودالی، رهایش رعایا از قید وبند فئودالیسم و روند دشوار پرولتریزاسیون رعایا
و
  انباشت بی رحمانه سرمایه
از
سویی
و
اشاعه شیوه تولید سرمایه داری در کلیه کشورهای جهان توسط طبقه ضد فئودالی 
سرمایه دار (بورژوازی)
به
لشگرکشی های ناپلئون به کشورهای فئودالی و غیره
 بدبختی های جدیدی را به دنبال می آورد
که
پاسخ درخور می طلبند.
 
توده های چه بسا بی خبر در به در دنبال باعث و بانی بدبختی های جدید می گردند
و
همه کاسه ها و کوزه ها را بر سر خلق یهود خرد و خراب می کنند.

جنبش لاشخوریستی ئی به نام «هپ هپ» اوج می گیرد
و
پروگروم جدیدی در سال ۱۸۱۹ میلادی در کلیه شهرهای آلمان و هلند و لهستان و غیره
 شروع می شود:
مساکن و دکاکین خلق یهود مورد حمله لاشخورها قرار می گیرد
و
دار و ندارشان غارت می شود.

هپ هپ
مخفف خرافه زیر است:
اورشلیم (قدس) از دست رفته است.

شعار لاشخورها
پایان دادن به برابرحقوقی خلق یهود با مسیحیان
است.

این شعار لاشخوریستی مورد حمایت «جنبش ملی» جدید مد روز قرار می گیرد 
که خواهان تشکیل دولتی ملی بنا بر زبان و فرهنگ واحدی است.
 
«جنبش ملی»
خلق یهود
 را
حائز این شروط نمی داند.
این خرافه مورد حمایت فلاسفه ای از قبیل فیشته قرار می گیرد.
 
یهودیت به نظر حضرات
 دولتی در دولت ها ست 
و 
خطر مهیبی برای ملت آلمان است.
 
این تئوری خرافی
در اواخر قرن ۱۹ به صورت «آموزه نٰژادها» در می آید.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر