درنگی
از
میم حجری
«مرگ خیلی آسان می‌تواند الان به سراغ من بیاید،
اما من تا می‌توانم زندگی کنم
نباید به پیشواز مرگ بروم.
البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم
– که می‌شوم –
مهم نیست،
مهم این است
که
زندگی یا مرگ من
چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد …»
۱
مرگ خیلی آسان می‌تواند الان به سراغ من بیاید
همانطور که ذکرش گذشت،
محتوای این جمله صمد، تحقیر مرگ است.
در تحقیر مرگ،
طرفداری حضرات از نیهلیسم (پوچ انگاری زندگی)
عرض اندام می کند.
نیچه
(فیلسوف کج و کوله فاشیسم و خاتم الفلاسفه امپریالیسم)
شیفته نیهلیسم، به ویژه نیهلیسم عملی بود.
به همین دلیل، به تجلیل از نیهلیست های روس می پرداخت.
محتوای تحقیر و «تسهیل» (آسان انگاری) مرگ،
در تحلیل نهایی،
تحقیر مرگ
اما فقط یک روی مدال دیالک تیکی مربوطه،
توسط این جماعت خود فریب و عوامفریب است.
روی دیگر این مدال دیالک تیکی،
تجلیل از مرگ
است،
که
از ویژگی های بارز فاشیسم (نازیسم) و اولیگارشیسم و استالینیسم بوده و است.
فاشیسم ژاپن
خلبان های کامیکازه را که کشتی ئی از دشمن برای انتحار عنقلابی پیدا نمی کردند و زنده برمی گشتند،
مورد تحقیر و بدرفتاری قرار می داد.
صمد و دار و دسته های فدایی و مجاهد و دیمدام و لیملام
از
مرگ در زندان، تحت شکنجه و میدان
فضیلتی می ساختند.
کثرت طرفداران این دار و دسته ها
به همین دلیل هم بود.
مرگ در ایده ئولوژی فئودالی
به درجه معیار شهامت، صداقت، حقیقت، حقانیت ارتقا داده می شد و می شود.
اکنون مدت ها ست که فوندامنتالیسم اسلامی شیعی و سنی نیز مرگ را ایدئآلیزه می کند و عوامفریبانه به تجلیل از انتحار عنقلابی اعضای بدبخت و بیشعور خود می پردازد.
مفاهیم فئودالی ـ فوندامنتالیستی شهید و شاهد و شهادت و ایثار و رشادت و غیرهمن برگ را سرودی کردم
سر سبز تر ز بیشه
من موج را سرودی کردم
پرنبض تر ز انسان
من عشق را سرودی کردم
پر طبل تر زمرگ
سر سبز تر ز جنگل
من برگ را سرودی کردم
پرتپش تر از دل دریا
من موج را سرودی کردم
پر طبل تر از حیات
من مرگ را
سرودی کردم
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر