۱۳۹۸ بهمن ۱۲, شنبه

هماندیشی با باران میرزایی (۶)


ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
 
۱
باران میرزایی
 
شايد 
علت يافتن اين تشابهات غير متشابه بين اسلام و ماركسيسم يا مسيحیت
 اين
 باشد 
كه 
هم 
محمد 
(حداقل در شروع رسالت خود)
 و 
هم 
عیسی مسيح، 
يك 
مبارزه طبقاتي
 را 
شروع كرده بودند:
محمد يتيم چوپان 
در 
مقابل سران قريش و روابط و مناسبات طبقاتي 
 طغيان مي كند 
همانطور 
كه 
عیسی مسيح، 
  مقابل طبقه حاكمه يهود
 انقلاب مي كند.
 
باران 
به
قول دهاقین فقیر ایران،
رحمت الهی
است.
 
باران از نوادر روزگار فقیرو حقیر ما ست
که
در
آن
هماندیشی
محال
است
و
خوداندیشی
کیمیا و کمیاب
است.
 
نعمت و اهمیت و ندرت باران
در
خوداندیشی او ست.
ما
این اندیشه باران
را
مورد تأمل قرار می دهیم
تا
بیندیشیم.
 
۱
هم 
محمد 
(حداقل در شروع رسالت خود)
 و 
هم 
عیسی مسيح، 
يك 
مبارزه طبقاتي
 را 
شروع كرده بودند:
وجه مشترک مهم اسلام و مسیحیت با مارکسیسم
به
نظر باران
ماهیت مشترک همه آنها ست:
به
نظر باران
اسلام و مسیحیت و مارکسیسم
تئوری های مبارزه طبقاتی اند.
 
نمی توان به  باران حق نداد.
 
بحث
اما
 بر سر تفاوت ماهوی آنها ست.


مسیحیت
نافی دیاک تیکی یهودیت بوده است.

نفی دیالک تیکی یهودیت
یعنی
نقد جنبه های منفی آن 
ضمن حفظ و توسعه و تکامل و تکمیل جنبه های مثبت آن است.
 
اسلام
هم
نافی دیالک تیکی زرتشتیت، مزدکیت، مانویت، یهودیت و مسیحیت بوده است.
همسر رسول اکرم
خدیجه خرپول
یهودی 
بوده است.
 
ما
در
دیالک تیک کهنه و نو
با
دیالک تیک گسست و پیوست
(قانون نفی نفی) 
سر و کار پیدا می کنیم:
کهنه در نو
هم
مضمحل، منهدم و منحل می شود
و
هم
ادامه حیات می دهد.
مثال:
مادر و پدر در فرزند
 
۲
محمد يتيم چوپان 
در 
مقابل سران قريش و روابط و مناسبات طبقاتي 
 طغيان مي كند 
همانطور 
كه 
عیسی مسيح، 
  مقابل طبقه حاكمه يهود
 انقلاب مي كند.  
 
ایراد این سخن باران
مفاهیم مبهم «سران قریش و مناسبات طبقاتی» و «طبقه حاکمه یهود» او ست.
 
باران
این مفاهیم مبهم
را
احتمالا
از
لاطائلات اجامر جماران
دارد.
 
ماهیت طبقاتی سران قریش چه بوده است؟
 
مناسبات طبقاتی حاکم در جامعه ماقبل اسلام
چه بوده اند؟
 
ماهیت طبقاتی طبقه حاکمه کذایی یهود
چه بوده است؟
 
۳
ماهیت طبقاتی طبقه حاکمه کذایی یهود
چه بوده است؟
 
همبود یهودی 
همبود مقاومت انقلابی
در
مقابل امپراطوری برده دار روم
بوده است.
 
سرزمین یهودیان
مدت های مدیدی 
تحت محاصره سپاهیان روم قرار داشته است
و
تلفات مهمی
تحمل کرده است.
 
مسیحیت
به
احتمال قوی
در
ویرانه های همبود مقاومت یهودیان
شکل می گیرد.
 
مسیحیت 
تریاک لازم برای تخدیر و تسکین توده های سرکوب گشته و برده گشته
بوده است.
انجیل باید تحلیل شود تا ماهیت طبقاتی مسیحیت روشن گردد.
مسیحیت
مبلغ تسلیم 
بوده است
و
مخالف مقاومت و مبارزه.
 
در
رهنمودهای اساسی مسیحیت
مثلا
در
«اگر کسی سیلی بر سمت راست صورتت زد،
سمت چپ صورتت را هم برای سیلی دیگر
در
اختیارش
قرار بده»
دعوت مسیحیت به تسلیم
انعکاس می یابد.
 
می توان گفت
که
مسیحیت 
ایده ئولوژی اشرافیت برده دار و روحانی 
بوده است.
 
مسیحیت
مناسبات تولیدی برده داری 
را
(و بعدها فئودالی، بورژوایی و غیره را)
تئوریزه 
(تئولوژیزه)
و
توجیه مذهبی ـ فقهی
کرده است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر