۱۳۹۸ بهمن ۲۰, یکشنبه

متانقدی بر متد نقدی (۳۰)


جامعه باز و بسته
انسان شناسی و فرهنگ
 
 
جيانكارلو بوستي
(۱۹۴۶) 
روزنامه نگار ایتالیایی
 ۱۳۷۸ ، ص ۱۵۷ ـ ۱۵۸)  
 
۱
 
وقتي كه مي گوييم بهترين راه حلي كه در اختيار ما قرار دارد 
تدوين يك قانون اساسي است 
كه
 اجازه مي دهد
 حكومت  با استفاده از رأي اكثريت
 كنار گذارده شود،
مقصودمان اين نيست 
كه 
اكثريت
 همواره بر حق است 
حتي اين را نيز نمي گوييم 
كه 
اكثريت 
معمولاً بر حق است 

تنها 
مي گوييم
 كه 
اين روش غير كامل 
 بهترين چيزي است 
كه 
تاكنون ابداع شده است...
 
طرز استدلال پوپر
از سر تا پا
کودکانه 
است.
 
مفاهیم در پوپریسم 
نه
تعریف،
بلکه مبتذل می شوند
و
به
گند کشیده می شوند.
 
دموکراسی
به
زعم پوپر
یعنی
تدوین قانون اساسی.
 
پوپر
به
محتوای طبقاتی قانون اساسی 
پرده می کشد.
 
از
قانون اساسی پوپریستی
فقط
انتخابات مهندسی شده
یعنی
انتخابات مبتنی بر عوامفریبی
باقی می ماند.
 
انتخابات
برای
نصب و عزل نمایندگان طبقه حاکمه انگل و استثمارگر
است
و
نه
برای دموکراسی 
(توده فرمایی)
 
پوپر
  این معرکه بازی
را
بی شرمانه
رنگ می زند و به عوض بلبل دموکراسی تدریس می کند.
 
 
اگر همین اکثریت مردم
سالوادور النده و یا پاتریس لومومبا
را
انتخاب کنند،
پوپر
خواهد گفت 
که
جامعه بسته ای
تشکیل شده 
و
 باید
 پینوچه و چومبه
را
برای تشکیل جامعه باز
مورد حمایت همه جانبه قرار داد.
 
زمینه فکری لازم
را
هم
پوپر
پیشاپیش
فراهم آورده است:
 
اكثريت
 همواره بر حق 
نیست 
اكثريت 
حتی
معمولاً بر حق 
نیست 

ضمنا
اين روش 
غير كامل 
است.
 
۲
 
هر كس كه تا به حال تحت نوع ديگري از حكومت 
زندگی کرده باشد 
يعني تحت يك حكومت ديكتاتوري 
كه 
نتوان بدون خونريزي تغييرش داد 
مي داند كه نظام دموكراسي هر چند كه با يك نظام كمال مطلوب
 فاصله زيادي دارد 
اما
 اين ارزش را دارد
 كه 
آدمي
در
 راه استقرارش 
مبارزه كند 
و 
حتي جان خود را در اين راه بگذارد.
 
پوپر
از
انتخابات مهندسی شده
معیاری فرمال  و صوری برای تمیز دموکراسی از دیکتاتوری
سرهم بندی می کند:
در 
قاموس پوپر
اگر 
توده
(اکثریت مردم)
 فرمانفرمایی خود
را
برپا دارد،
نمی توان
از
دموکراسی دم زد.


چون
در
این صورت
اولا
انتخابات
بی معنی خواهد بود.
ثانیا
بدون انتخابات
سرنگونی فرمانفرمایی توده
یعنی
سرنگونی دموکراسی
فقط از طریق قهرآمیز
مثلا
کودتا و خونتای نظامی و خرابکاری های تروریستی
امکان پذیر خواهد گشت.

در
پوپریسم
دموکراسی کذایی بورژوایی
با
احزاب رنگارنگ با ماهیت طبقاتی واحد
به
عنوان تنها فرم دموکراسی
مطلق می شود.
 
۳
البته اين نظر شخصي من است 
فكر مي كنم كه كار درستي نباشد كه بخواهم ديگران را بدان ترغيب كنم»
 
عوامفریبی پوپریستی
همین
است.
 
نظرات
همیشه و همه جا
طبقاتی اند و نه شخصی.
 
برای اینکه افراد در هر جامعه 
جایگاهی
 دارند.
یعنی
متعلق به طبقه اجتماعی معینی اند.
یعنی
نظرات شان
نه
شخصی
بلکه طبقاتی است.

پوپر
نظر طبقاتی (بورژوایی ـ امپریالیستی)
را
در
لفافه نظر شخصی
تدریس می کند
و
ضمنا
ادعا می کند که قصد تحمیل آن را ندارد.

اگر چنین است و پوپر بی طبقه و بی طرف است،
پس
بهتر نیست که به عوض نظر شخصی کذایی
حقیقت عینی
را
تدریس کند؟
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر