سرچشمه :
صفحه فیس بوک
احمد الهی
میم حجری
شفق
چرا ما اين طورى هستيم؟
بقيه دنيا چه جورين؟
ناصر
از قدیم مرغ همسایه غاز بود.
احمد
هرچه اعتماد مردم به رهبران نظام کمتر باشه،
این موضوع شدتش بیشتره...
میم
خوب این به چه معنی است؟
احمد
از نظر دیالکتیکی نمیتونم توضیح بدم
ولی تجربه من در زندگی روزمره به من آموخته
که
اگر
بخوام فرزندم رو با حقیقت آشنا و مأنوس کنم باید اول خودم
و
همسرم با آن مأنوس باشیم
و کردار ما همنوا با حقیقت باشه،
متأسفانه در دوره پهلوی ، طبقه مرفه جامعه در
رفاه غرق
و فاصله طبقاتی بشدت با عامه مردم زیاد بود
و این موضوعی بود که دست آویز آقایون عظما
بود
و با
تبلیغات دینی مردم را از روشنگری، خارج
و با ترویج خرافات به سوی تضاد با حکومت
رهنمون می کرد.
در دوره جمهوری به اصطلاح اسلامی
در دوره جمهوری به اصطلاح اسلامی
سطح رفاه اجتماعی مردم نسبتا بهتر
ودرک
و شعور اجتماعی نیز بهتر شد
( که این موضوع ناشی از انقلاب و روشنگری های
ناشی از اون بود)
ولی تضادی که مردم در رفتار وگفتار حاکمان
دیدند
موجب بی اعتمادی آنها به حاکمان دینی شده
که البته روی مثبت این موضوع باعث تفکر بیشتر
و کم
کم خروج از تفکر خرافی دینی خواهد شد.
از مسیر منحرف شدم،
از مسیر منحرف شدم،
تنها
راه نجات از این شرایط ، به نظر من،
ایجاد یک حکومت کاملا دموکرات یا جمهوری خواه
خارج از اصول دین به مردم خدمت کند نه حکومت.
میم
حقیقت، درک ریشه ای همین واقعیت است
که کشف و برجسته کرده اید.
این
کشف فی نفسه کار کمی نبوده است.
خیلی ها همین پدیده را بظاهر دیده اند
ولی بسان شما تصریح و برجسته نکرده اند.
خود همین پدیده را باید مورد تامل قرار داد
یعنی باید حلاجی اش کرد تا راه برای درک دقیقش
باز شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر