برگردان
۱
· تفاوت به رابطه مبتنی بر عدم انطباق میان اوبژکت های مادی و یا فکری به لحاظ خواص و مشخصات معین اطلاق می شود.
۲
· مفهوم تفاوت در فلسفه مارکسیستی در پبوند تنگاتنگ با مفهوم هویت دیالک تیکی مشخص قرار دارد.
· مراجعه کنید به هویت
هویت
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6245
۳
· هر اوبژکت، سیستم و غیره، به عنوان اوبژکت، سیستم و غیره نسبتا ثابت، به مثابه اوبژکتی که دستخوش تغییر است، با خودش یکسان است.
· یعنی هویت (چیستائی) خود را حفظ می کند.
· اما در عین حال درجریان حرکت و تغییر خود و همچنین به دلیل ساختار بغرنج خود، نشاندهنده تعین های متفاوت است.
۴
· بنابرین، هر اوبژکت، سیستم و غیره وحدتی است از هویت و تفاوت.
(یعنی هر اوبژکتی مادی و فکری
دیالک تیکی از هویت و تفاوت است.
مترجم)
۵
· ماده متحرک را نمی توان جوهری مطلق، تغییر ناپذیر و عاری از تفاوت تلقی کرد.
۶
· نمی توان ادعا کرد که ماده متحرک به مثابه جوهر تغییرناپذیر و مطلق تفاوت ها را بعدها پدید می آورد.
۷
· ماده تنها به مثابه تنوع لایتناهی فرم های وجودی، فرم های ساختاری، فرم های حرکتی و فرم های تکاملی (توسعه ای) کمی و کیفی متفاوت خود وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد.
۸
· لنین در رابطه با این مسئله، به اصطلاح هگلی «پیدایش ذاتی تفاوت ها» اشاره می کند و آن را به مثابه نکات زیر تلقی می کند:
الف
· پیدایش تفاوت ها به مثابه «منطق درونی عینی اوولوسیون»
· مراجعه کنید به اوولوسیون
اوولوسیون
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11533
پایان
ب
· پیدایش تفاوت ها به مثابه «منطق درونی عینی مبارزه میان تفاوت ها»
پ
· تفاوت ها به مثابه «منطق درونی عینی قطبیت»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۸، ص ۸۹)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر