۱۴۰۲ شهریور ۲۹, چهارشنبه

درنگی در فرمایشات آنتونیو گرامشی (۱۲)

  

 
آنتونیو گرامشی
(۱۸۹۱ ـ ۱۹۳۷) 
 
 
مارکس ما

نويسنده: آنتونیو گرامشی
برگردان: پارسا نیک جو

درنگی 

از  

یدالله سلطانپور

 

گرامشی 

مارکس انسان بزرگی بود، 
و فعالیت های اش در جهان̊ نتایج بسیاری در پی داشت،
 نه از آن رو که او از هیچ̊ چیزی ابداع کرد،
 نه به این دلیل که او بینشی اصیل از تاریخ̊ پیش چشم ما گشود، 
بل̊ به این دلیل که او آن چه را که پراکنده، ناقص و نارس بود،
 به امری رشد یافته، بسامان و خودآگاه بدل کرد.

آگاهی فردی وی (مارکس) می تواند همگانی شود، 
همان گونه که اکنون به آگاهی بسیاری از افراد بدل شده است.
 به همین دلیل، 
مارکس نه فقط اندیش مند، بل̊ فردی اهل عمل بود، 
او در عرصه ی تفکر و عمل، 
انسانی بزرگ و خلاق بود؛ 
آثار مارکس همان گونه که جهان را دگرگون کرده است، 
شیوه ی اندیشیدن ما را نیز دگرگون کرده است. 
مارکس 
بدین طریق، 
خِرد را وارد سپهر تاریخ و ساحت آگاهی انسان کرد.
 
 این فراز از گفتار گرامشی باید نخست تجزیه و سپس تحلیل شود:

۱
آگاهی فردی وی (مارکس) می تواند همگانی شود، 
همان گونه که اکنون به آگاهی بسیاری از افراد بدل شده است.
 
معنی تحت اللفظی:
آگاهی فردی مارکس
 می تواند  به آگاهی جمعی از افراد مبدل شود و شده است.

گرامشی خیال می کند که آگاهی، چیزی فردی است.
 
بنا بر این منطق تق و لق گرامشی
به تعداد افراد، آگاهی وجود دارد.
 
این بدان معنی است
که
گرامشی کمیت آگاهی را کشف کرده است، بی آنکه به کیفیت و ماهیت آگاهی بیندیشد.

اعضای جامعه بشری
به زعم گرامشی
به لحاظ میزان آگاهی و نه به لحاظ ماهیت و کیفیت آگاهی
با هم تفاوت دارند.
 
منظور گرامشی از مارکسیست بودن هم، آگاه بودن کمی و کذایی است.
به همین دلیل پیشاپیش گفته است:

به سخن دیگر، هر کسی بدون آن که خود آگاه باشد، تا حدی مارکسیست است.

 آگاهی مورد نظر گرامشی
یکی از زیرمفاهیم شعور است.

گرامشی 
فلسفه فقیر است
و
بیشک
نمی داند که شعور چیست.

شعور
یکی از مفاهیم ماتریالیسم دیالک تیکی است.
 
شعور و یا روح
جفت دیالک تیکی وجود و یا ماده است.

وجود و شعور (ماده و روح)
عالی ترین مفاهیم فلسفی اند.

شعور
انعکاس وجود است.

یعنی وجود مقدم بر شعور است.
 
درست به همین دلیل
آگاهی کذایی 
نمی تواند فردی باشد.
بلکه باید طبقاتی باشد.
 
شعور مارکسی وجود ندارد.
شعور پرولتری وجود دارد.
 
دیالک تیک وجود و شعور
مهمترین دیالک تیک در ماتریالیسم دیالک تیکی است.

جهان بینی هر کس
بسته به موضع گیری اش نسبت به این دیالک تیک تعیین می شود:
هر کس وجود را مقدم بر شعور بداند، 
جهان بینی اش ماتریالیستی است.
 
هر کس شعور را مقدم بر وجود بداند،
جهان بینی اش تیدئالیستی است.
  
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر