۱۴۰۱ اسفند ۲۱, یکشنبه

درنگی در اندیشه های قاجار (۲)

Ist möglicherweise ein Bild von 3 Personen, Personen, die stehen und außen

میم حجری

 

رعیت چون آسوده گردد در فکر عزل رییس افتد
چون عموم اهالی ملک را فراغت روی دهد
به عمال و حکام تمکین نکنند
و
در فکرهای دور و دراز افتند.

این گروه فرومایه
را
باید به خود مشغول کردن که از کار و گرفتاری فارغ نگردد
باید هر ده خانه را یک دیگ نباشد
تا به جهت طبخ آشی
یک روز به عطلت و انتظار به سر برند،
والا رعیتی نکنند و نقصان در ملک روی کند.»

(روضه الصفای ناصری پاره ی یکم برگه ۷۴۲۱

 

۱

این گروه فرومایه
را
باید به خود مشغول کردن که از کار و گرفتاری فارغ نگردد
باید هر ده خانه را یک دیگ نباشد
تا به جهت طبخ آشی
یک روز به عطلت و انتظار به سر برند،
والا رعیتی نکنند و نقصان در ملک روی کند.»

 

ناصرالدین شاه

طبقه اصلی جامعه (رعایا) و عموم اهالی ملک (توده)

را

بی شرمانه و ابلهانه

گروه فرومایه

می نامد.


بدین طریق

دیالک تیک طبقه حاکمه و توده

به

شکل دیالک تیک اشراف (شریف ها) و فرومایگان بسط و تعمیم داده می شود.


تضاد طبقاتی آشتی ناپذیر (آنتاگونیستی) 

را

صریحتر و روشن تر و بهتر از این نمی توان نمودار ساخت.

 

راه حل نجات رؤسا از عزل و تآمین تمکین به عمال و حکام

دشوارترسازی شرایط زندگی و کاری برای رعایا و توده است.

یعنی ترویج و تشدید و تعمیم ذلت است.

 

در این عندرز ناصرالدین شاه

ضمنا

از

بی خبری او از تولید کشاورزی و باغبانی و دامداری و صید و غیره

پرده بر می افتد.

او

در نهایت بی خبری، خیال می کند که توده، کاری جز آشپزی ندارد.

ناصرالدین اشه

ادعای اشعری هم داشته است

و

شیعه درجه اول بوده است

و

جنقوریان عاشق او بوده اند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر