۱۴۰۱ اردیبهشت ۴, یکشنبه

مارکسیسم چیست؟ (۶)

Schlank durch Gedanken e1478769570488
 
 
 میم حجری 
 

علم، عالم و مارکس

دستورالعمل (کد) آفرینش، تشکیل، تحول و تغییر همه چیز

علم است.

عالم

کسی است 

که 

در 

پیروی، پی جویی و پراتیک  

طرفدار علم باشد.

مارکس

کمونیست بود

و

با

کشف دستورالعمل سرمایه و دستورالعمل جامعه 

به

علم کمونیسم

برای تغییر

نایل امد.

 

۱

دستورالعمل (کد) آفرینش، تشکیل، تحول و تغییر همه چیز

علم است.

 

حریف عوام فریب

نه

معنی علم

را

می داند

و

نه

نحوه تشکیل و توسعه علم

را

و

نه

حتی

معنی مفاهیم 

را

و

نحوه تشکیل مفاهیم

را

مثلا

معنی دستورالعمل و یا کد

را.

مثال:

به نظر حریف،

برای آفرینش سیب و تشکیل و تغییر سیب

باید

دستورالعمل و یا کد سیب

را

در اختیار داشت.

این بدان معنی است که در جهان بینی حریف

شعور 

(مثلا سیب شناسی، دانش)

بر

وجود 

(مثلا سیب)

مقدم است.


این ادعای حریف

علیرغم زدن سنگ علم بر سینه

خرافه ای ایدئالیستی ـ عینی (مذهبی)

 است.

خدا

از دید مذاهب

هستی مادی

را

از

نیستی

آفریده است.

بنا بر ادعای حریف

خدا

عالم

است

و

کد و یا دستورالعمل آفرینش کاینات 

را

در اختیار داشته است.

چنین کسی 

گیر داده به مارکس و کمونیسم.


۲

مارکس

کمونیست بود

و

با

کشف دستورالعمل سرمایه و دستورالعمل جامعه 

به

علم کمونیسم

برای تغییر

نایل امد.

 

اکنون

حریف حواس پرت،

جمله اول خود

را

فراموش می کند.

بنا بر جمله اول حریف

دستورالعمل (کد) آفرینش، تشکیل، تحول و تغییر همه چیز

علم است.

دستور العمل و یا کد آفرینش و تحول و تغییر «علم کمونیسم» (چیز)

باید علم باشد 

و

نه

دستورالعمل سرمایه و دستورالعمل جامعه 


مارکس کذایی

هم

باید

عالم

باشد.

یعنی

واقف به دستور العمل و یا کد آفرینش و تحول و تغییر «علم کمونیسم»

باشد

و

نه

کمونیست.

قضیه اما برعکس تخیلات و تصورات و توهمات حریف 

است.

 

۳

دستورالعمل (کد) آفرینش، تشکیل، تحول و تغییر همه چیز

علم است.

 

برای اثبات بطلان ادعای حریف حواسپرت

به

جای «همه چیز»

سیب

را

در نظر بگیریم.

کد و یا دستور العمل آفرینش و تشکیل و تغییر سیب

یعنی

علم

(سیب شناسی)

چیزی ثانوی

است.

 

پیش شرط آفرینش و تشکیل و تغییر سیب،

وجود پیشاپیش سیب

است.


سیب باید وجود واقعی و عینی داشته باشد،

تا

در آیینه ذهن باغبان منعکس شود و علم سیب شناسی (بیولوژی) پدید آید.

قضیه از این قرار هم بوده است.

زنان

که

حرفه اصلی شان گرد آوری نعمات طبیعی بوده،

به

درخت سیب

برخورد کرده اند.

سیب

را

چیده اند 

و

با ترس ولرز مزمزه کرده اند و بعد مطمئن شده اند که سمی نیست و خورده اند.
بعد
به تجربه در طول دهها سال
دریافته اند 
که 
اگر هسته های سیب را بکارند، 
درخت سیب می روید و سیب می آورد.
 
به زبان حریف عوامفریب
دستور العمل و یا کد آفرینش و تشکیل و تغییر سیب
را
یعنی علم سیب شناسی
را
کسب کرده اند.
 
مارکس و انگلس
همان کار باغبان با سیب
را
در رابطه با کمونیسم  کرده اند.
کمونیسم
هم
بسان سیب
وجود داشته است
و
صدها هزار سال 
عمر کرده است.
 
جامعه برده داری
در نتیجه نفی کمونیسم اولیه پدید آمده است.
مارکس و انگلس
بر اساس قانون دیالک تیکی نفی نفی،
به این استنتاج علمی دست زده اند 
که 
از نفی نافی کمونیسم اولیه،

کمونیسم متعالی

پدید خواهد آمد. 

 

مراجعه کنید

به

نفی نفی

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3784


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر