۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۰, شنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۱۵)

  

 

 میم حجری


۳۶۲۹ 

یعنی فکر هم به گونه‌ی طبیعی رشد می‌کند؟
انصار

فکر چیست؟
مثال:
سیب میوه ای خوردنی است
این اندیشه ای است.
سنگ قابل خوردن نیست
اینهم اندیشه ای است.
این افکار از کجا آمده اند؟
آدم که سهل است
حشرات حتی می دانند که سیب خوردنی است و سنگ غیرقابل خوردن است.
از کجا می دانند؟
زادگاه اندیشه
تجربه
است.
تفکر
ثمره کار مادی است.
اگر نیاکان حیوانی ما مجبور به کار نشده بودند
ما
همچنان و هنوز
میمون بودیم
و
نه
آدم.
تجربه
ضمنا
محک مطمئنی برای کشف حقیقت است.
حافظ هم می داند:
خوش بود گر محک تجربه اید به میان
تا سیه روی شود هر چه در ان غش باشد

۳۶۳۰ 
پوتین در بازه زلنسکی:
بعضی‌ها دیپلمات‌اند
و بعضی‌ها نقش دیپلمات را بازی می‌کنند

هی مش پوتین

زلنسکی

هنرمند

است.

هنرشناس نئی جان سگ

خطا اینجا ست.

۳۶۳۱ 
  سرگذشت
خانم پرفسور مجتهد زاده
شب گذشته پس از سالها خدمت صادقانه
درپانسیون ویژه اساتید بازنشسته شهرسوربون فرانسه درگذشت
این بخش از زندگینامه ی ایشان است که اینطور می گوید:
من در سال ۱۳۰۳ در تهران در خانواده ای با وضع مالی نسبتا خوب به دنیا آمدم
تا ۱۵ سالگی علاقه به ادامه تحصیل در موسیقی بودم
۱۵ ساله بودم که یک شب به عزیز گفتم :
عزیز جون من بزرگ شده ام
و شبها نمیترسم تنها بخوابم
شما باید در اتاق پدر بخوابید
در قدیم اعیان به مادرشان عزیز میگفتند
و افراد پایین شهر ننه میگفتند
شب بعد عزیز یک صندلی گرفت و کنارم نشست و دستم را گرفت
و به صورتش چسباند و گفت :
فری جان من افتخار میکنم که عزیز تو باشم
ولی مادر تو هنگامیکه دو ماهه بودی مرد
و من کلفت شما هستم
و تو را مانند دختر خودم بزرگ کرده ام
آن شب من و عزیز شکوه خانم
خیلی گریه کردیم
و تصمیم گرفتم طب بانوان بخوانم
و خانم ها را معالجه کنم تا هیچ کودکی بی مادر بزرگ نشود
در سیکل دوم طبیعی خواندم و دیپلم گرفتم
و یکسال آلیانس رفتم و زبان فرانسه آموختم
در سال ۱۳۲۲ به دستور شاه به فرانسه اعزام شدم تا بعد به کشورم برگردم و خدمت کنم.
پسرها برای تحصیل در مهندسی
به اتریش می رفتند
و دختران برای طب به فرانسه می رفتند .
۷ سال طب عمومی خواندم و طب تخصصی زنان را در سه سال پاس کردم
و در سوربون تحصیلات فوق تخصصی نازایی را دو ساله به معدل ++Aتمام کرده و رزیدنت سینیوریتا انکولوژی شدم
سه سال بعد دیپلم پروفسوری سرطان شناسی بانوان را اخذ کردم
و همزمان تدریس در بخش انکولوژی بیمارستان دانشگاه را بعهده گرفتم
پدرم نظام بود و کلنل عالیرتبه ای بود
و سخت بیمار شده بود
مجبور شدم به تهران برگردم و او را در مریضخانه ملک تاج خانم نجم السلطنه بستری کنم
پدرم به دلیل عوارض ناشی از مصرف الکل ،
فوت نمود و در گورستان ظهیرالدوله دفن شد .
من ماندم و عزیز که دیگر خیلی پیرشده بود و از عهده کارهای منزل بر نمی آمد.
یک خانمی را استخدام کردم
من به استخدام وزارت علوم درآمدم
و سی سال در دانشگاه تهران تدریس کردم
و چهل سال هم طبابت کردم
عزیز شکوه که به رحمت خدا رفت
من به حدی تنها شدم که هیچ چیز خوشحالم نمیکرد.
مطب من پس از بازنشستگی در جوادیه بود
و اغلب زن های ولگرد که بیماریهای مقاربتی داشتند به من مراجعه میکردند
منزل ما یک باغ بزرگ در سلطنت آباد بود
طبقه پایین را سی تا تخت خواب گذاشتم که شبها زنهای ولگرد می آمدند که اغلب بیمار هم بودند
چون من هرگز ازدواج نکردم
و تنها فرزند بودم
و از طرفی خانواده پدری ام که روحانی بودند
و نان ما را به دلیل نظامی بودن پدرم و بی حجابی و .... حرام میدانستند ،
هرگز با من رفت و آمد نمی کردند
تنهایی آنقدر به من فشار آورد که اوایل دهه ۷۰ منزلمان را وقف کردم
و اسمش را گذاشتم بنیادنیکوکاری دکتر مجتهدی
و یک میلیون دلار که همه دارایی من بود را به بنیاد دادم
و از ایران رفتم.
در ابتدا در بیمارستان به عنوان پروفسور ارشد مشغول بکار شدم
و وظیفه آموزش پزشکان متخصص که کورس انکولوژی را میگذراندند بعهده گرفتم
و عضو پیوسته دپارتمان سرطان شناسی فرانسه شدم
در سال ۲۰۰۰ از عهده تست های بدنی اتاق عمل بر نیامدم و از جراحی معاف شدم
و از آن تاریخ پرونده های مهم که بعضا تقاضای اتانازی
یا تشریح و یا اهدای عضو دارند را بررسی میکنم و عضو گروه ۷ نفره هستم
امروز که نگاهی به گذشته میکنم ، عمیقا خوشحالم که توانایی و
افتخار خدمت به انسانیت را داشته ام
و از صمیم قلب خوشحال میشوم که خانمی را معالجه کنم تا به آغوش خانواده اش برگردد.
و کودکان دوست داشتنی اش را بزرگ کند
امیدوارم هیچ کودکی چون من بی مادر بزرگ نشود
امروزدر پانسیون لاوارنیه که مخصوص اساتید بازنشسته سوربون است زندگی میکنم
و روزی یکی دو ساعت پرونده هایی که به من ارجاع میشود بررسی میکنم .
زندگی پر بار و با ارزشی داشتم
و دیگر هیچ آرزویی ندارم جز مرگی آرام و راحت
* * * * * * * *
او اولین متخصص زنان و فوق تخصص سرطان های زنان بود.
عرض تسلیت به جامعه پزشکان
و تمام بانوان قدرتمند
و مستقل ایران زمین.
یادش گرامی
نامش تا ابد ماندگار.
کوچکترین کاری که میتوانیم برای این استاد گرامی وافتخار ایران زمین بکنیم
این مطلب را نشر دهیم
همه ملت بزرگ ایران ایشان را بشناسند.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎

۳۶۳۲  ‌‌‍‌‍
صدای بارون ازپشت شیشه همه دلتنگیامو یادم میاره
سارا

باران
معمولا
دلتنگی زدا
و
آرامش بخش است.
باران
دست نوازشگر طبیعت مادر است
باران
تجسم زیبایی طبیعی است.
باران مهربانی محض است.
غیاب باران به معنی قحطی و خشکسالی است

۳۶۳۳ 
هر چه بخواهند
حسن نیت ندارند.
کنجگاوی برای کشف نقاط ضعف همنوع
و آزار او ست و نه برای حمایت از او.
سکنه جمکران
در مردم آزاری رد خور ندارند

۳۶۳۴ 
نکاتی دربارهٔ بمب اتمی
منطقه انفجار بمب‌های هسته‌ای به پنج قسمت تقسیم می‌شود:
منطقه تبخیر
منطقه تخریب کلی
منطقه آسیب شدید گرمایی
منطقه آسیب شدید انفجاری
منطقه آسیب شدید باد و آتش.

۳۶۳۵ 
آخر از راه دل و دیده سر آرد بیرون
نیش آن خار که از دست تو در پای منست
رخت بر بست ز دل شادی و هنگام وداع
با غمت گفت که یا جای تو یا جای منست
جامه ای را که به خون رنگ نمودم امروز
بر جفاکاری تو شاهد فردای منست
چیزهائی که نبایست ببیند، بس دید
به خدا قاتل من دیده بینای منست


۳۶۳۶ 
پوپر و جامعه

۳۶۳۷ 
نزاع خیابانی نشانی از خشونت نهادینه شده در جامعه ایران

۳۶۳۸ 
ح. ک. ایران

۳۶۳۹ 
مجله هفته
خوانندگان محترم، اخبار و گزارش های جنگ ضد فاشیستی روسیه در اوکراین با سرعت تهیه و ترجمه میشود و احتمال دارد نقص و کمبودی در ترجمه آنها وجود داشته باشد، به این ترتیب از خوانندگان عذرخواهی می‌کنیم

مجله هفته

مجله ای استالیینستی

است

و

هدفش نه کشف و اثبات و افشای حقیقت

بلکه خر پروری است.


۳۶۴۰ 
اگه کسی طریقه نوشتن مقاله رو بلده، بیاد پی وی
زیبا

مقاله راجع به چی؟
قبل از بلد شدن طرز و طریق مقاله نویسی
بهتر است که طرز و طریق تفکر را تمرین کنیم و بیاموزیم.
کسی که اندیشیدن بلد نیست
چه می تواند بنویسد؟
ما ۲۰ سال است که طرز و طریق تفکر را تمرین می کنیم.
زشت و زیبا می توانند همکاری کند تا هم ما رشد کنیم و هم زشت و زیبا رشد کنند


۳۶۴۱ 
دیروز صبح زباله میذاشتم بیرون دوتا بچه‌ی زباله‌گرد مشغول پیدا کردن زباله خشک بودن. منو دیدن خجالت کشیدن دست از کار کشیدن و رووشون رو‌ برگردوندن.. لطفا زباله تر رو از زباله خشک جدا کنید کیسه‌هایی هست مخصوص که با طبیعت سازگاره که درش هم بسته میشه. لطفا زباله تر رو از خشک جدا کنید
شیرین

به عوض جدا کردن زباله تر از زباله خشک
باید
زباله های نشسته بر اریکه قدرت را به زیر کشید
و
فوت و فن شرم کردن را از خردسالان شرمگین زباله گرد جامعه فرا گرفت
تا اعضای خردسال جامعه به عوض رفتن به مدرسه و برخورداری از حمایت دولتی
از طریق زباله گردی امرار معاش نکنند
از کوبای سوسیالیستی
خیلی چیزها می توان آموخت.
مثلا رسم و راه آدمیت را.
 

۳۶۴۲ 
خامانِ ره نرفته چه دانند ذوقِ عشق
حافظ

عشق که مشد حافظ آموختنی نیست
تا
خام و پخته داشته باشد.
عشق امری طبیعی و غریزی است.
خری را می بینی و دلت از دستت می رود
به قول خودت.
تصمیمگیر
نه
تو، بلکه دل خودسر است.

۳۶۴۳ 
چه خوب است پیدا کردن کسی که زورش به بی حوصله گی های ما برسد
پرستو

حلال همه مشکلات و باب الحوایج جدید
پوتین است.

پوتین
همان منجی موعود است
که از خاک پاک روسیه
ظهور کرده است
با
ذوالفقاری در دست که تسلیحات اتمی نامیده می شود.
پوتین برای همه علافان جهان
برنامه دارد.
پوتین می داند
که
بی برنامگی
به بی حوصلگی می انجامد.
به داد امت اسلام
مگر پوتین برسد

۳۶۴۴  
به قول صائب تبریزی:

«آرامش است؛عاقبت اضطراب ها..»

خلاصه که اینقدر غصه نخورید بالاخره خوب میشه، قشنگ میشه، میرسیم، میبینیم، میخندیم
مرضیه


 گویند:
«سنگ
لعل شود
در مقام صبر»
آری، شود
ولیک
به خون جگر شود.
مشد حافظ
 

۳۶۴۵ 
پاها فقط راه نمی‌روند،

گاهی می‌رقصند،

گاهی موسیقی می‌سازند

باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد.

آن‌قدر که اشک‌ها خشک شوند

باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد

به چیز دیگری فکر کرد

باید پاها را حرکت داد و همه‌چیز را از نو شروع کرد.

آنا گاوالدا

۳۶۴۶ 
واقف
 کشدم گریه
 ببابان به بیابان
چون سیل ز کف رفته
 عنانم
 چه توان کرد؟
واقف لاهوری

۳۶۴۷ 
«انسان‌ها را باور کن»
ابرها را،
باد ها را،
کتاب ها را دوست بدار
دردِ شاخه‌ی خشکیده را دریاب
و دردِ ستاره‌ای را که خاموش می‌شود.
و درد جانوری مجروح را
اما بیش از همه
درد انسان‌ها را دریاب
بگذار طبیعتِ غنی شادمانت کند
بگذار نور و تاریکی شادی‌ات بخشند
بگذار چهار فصل به وجدت آورند
اما بیش از همه
بگذار انسان‌ها شادمانت کنند.
«ناظم حکمت»

۳۶۴۸ 
اگه خدا همه درها رو به روت بست ، گلایه نکن ! شاید اون بیرون هوا طوفانیه
رژینا

خدا چیست و یا کیست؟
خدا
مفهومی بیش نیست.
مثال:
درخت مثل خدا مفهومی است.
درخت فقط در ذهن ما وجود دارد.
در خارج از ذهن ما سرو و صنوبر و بید و سپیدار بوجود دارد.
مفهوم درخت از سرو و صنوبر و بید و سپیدار تجرید گشته است.
مفهوم خدا از چی تجرید شده؟

۳۶۴۹ 
صبرت که تموم شد ، نرو.

معرفت تازه از اینجا شروع میشه.
متانویا

معرفت یعنی شناخت.

شناخت
ربطی به صبر و شتاب ندارد.

زادگاه شناخت (اندیشه)
کار است.

اگر خیاطی کنی
هم
به
شناخت چند و چون پارچه، سوزن، نخ ، چرخ خیاطی و الگو و غیره
نایل می آیی،
هم
به
شناخت لیاقت خلاق خود
و
هم
به
شناخت صحت و سقم تصوراتت از خودت و نخ و سوزن و غیره

 
۳۶۵۰ 
آموخته‌ام که وابسته نباید شد.
نه به هیچ کس،
نه به هیچ رابطه‌اى
و این لعنتى نشدنى‌ترین کارى بود که آموخته‌ام...
آنا گاوالدا

دلیل محال بودن آن چیست؟

برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش
باید پرسید:
استقلال و وابستگی
به چه معنی اند؟

۳۶۵۱ 
آنا گاوالدا گفتن که محاله
ولی به نظرم
نسبی است
این موضوع و خیلی ها میتونن وابسته نشن.
رضا


ضد دیالک تیکی محال
ممکن (امکان پذیر، شدنی)
است
و
نه نسبی.
نسبی
ضد دیالک تیکی
چیست؟

۳۶۵۲ 
ملک الشعرا بهار
سحر گه به راهی یکی پیر دیدم
سوی خاک خم گشته از نا توانی
بگفتم چه گم کرده ای اندرین خاک
بگفتا : جوانی جوانی جوانی

۳۶۵۳ 
اینکه دلم میخواد همه رو به فحش بکشم طبیعیه
شکوفه
 
طویلتیه.
جامعه شده طویله
جنگ همه بر ضد همه
شعله وره.
دلیلی هم در بین نیست.
در عرض دو ماه نصف کشور همسایه را با خاک یکسان ساخته اند
۱۲ میلیون تن از همنوعان بدبخت خود را دربدر کرده اند
دار و ندار بینوایان ار غارت میکنند
و
ادعا می کنند که منجی موعودند و سودای نجات شان را در سر دارند

۳۶۵۴ 

نسبی
به این دلیل گفتم که هر انسانی نسبت به شرایط روحی یا جسمی که دارد
میتواند وابسته کسی یا ...بشود یا نشود.
رضا

به حرف همنوع تان
ذره ای
اعتنا و دقت نمی کنید.

نه

به
تعریف مفاهیم استقلال و وابستگی
می اندیشید
و
نه
به
ضد دیالک تیکی نسبی.

در این صورت نمی توان هماندیشی کرد.

اکنون
معلوم می شود که شما
میان نسبی و ذهنی
علامت تساوی می گذارید.

ضد دیالک تیکی ذهنی چیست؟

سکنه کشور ما
حتی سران و رهبران شان
معنی ساده ترین مفاهیم را نمی دانند و نمی خواهند بدانند.

به
همین دلیل
فقط فحش می دهند.
این عیب بزرگی است که دور از ما باد.


۳۶۵۵  
جهان ز جنس اثرهای این و آن خالیست
به هرزه وهم مچینید کاین دکان خالیست

گرفته است حوادث جهان مکان را
ز عافیت چه زمین و چه آسمان خالیست

به رنگ چنبر دف در طلسم پیکر ما
به هرچه دست زنی منزل فغان خالیست

ز شکرتیغ تویارب چسان برون آید
دهان زخم اسیری‌که از زبان خالیست

اگرچه شوق تو لبریز حیرتم دارد
چوچشم آینه آغوش من همان خالیست

ترشحی به مزاج سحاب فیض نماند
که آستین‌کریمان چو ناودان خالیست

به چشم زاهد خودبین چه توتیا وچه خاک
که ازحقیقت بینش چوسرمه‌دان‌خالیست

کدام جلوه‌که نگذشت زین بساط غرور
تو هم بتازکه میدن امتحان خالیست

فریب منصب‌گوهر مخورکه همچو حباب
هزارکیسه درین بحر بیکران خالیست

ز چاک دانهٔ خرما، شد اینقدر معلوم
که از وفا دل سخت شکرلبان خالیست

گهر زیأس‌،‌کمر، برشکست‌، موج نبست
دلی‌که پر شود از خود ز دشمنان خالیست

به جیب تست اگر خلوتی و انجمنی‌ست
برون ز خویش‌کجا می‌روی جهان خالیست

به همزبانی آن چشم سرمه‌سا بیدل
چو میل سرمه‌، زبان من از بیان خالیست
  برون ز خویش کجا می‌روی؟ جهان خالیست
 
۳۶۵۶ 
فرض پیشینی پذیرفته شده آن است که همه دولت‌ها دروغ می گویند ! ولی برخی از دولت‌ها به طرز باور پذیری این کار را انجام می دهند ! در دنیایی که پوتین و سید علی در آن مدافع حقوق بشر باشند ، جایی برای انسان‌های صلح‌جو و صلح‌دوست نیست.

۳۶۵۷ 
دستهایم یخ زده ذوب می شود
در سرم واژه ها ویراژ می دهند
قلبم عشق را وارونه می کشد
و پاهایم در سکوی سکون در جدال اند
من زنی در سالهای شک و تردید بودم
اکنون یقین چه گران تمام می شود
می خواهم ۵۵ سال ام را بخوابم
برای یک روز که پدرم قصه های کودکی ام را بخواند
امشب چرا ۵۵ دست از سرم برنمی دارد
گاهی به شکل قلب
و گاهی به شکل ...
نه ! دیگر فکرش را نمی کنم
پدر ! نگاه کن
شعر هم دارد یخ می زند
اگر تو بخواهی
تنها اگر تو بخواهی
همه چیز درست می شود
مثل همیشه ...
مهتاب خرمشاهی
۲۷ فروردین

۳۶۵۸ 
ری را
از هیچکس نپرسیدم چه دین و مذهبی داری.‌ این پرسش از من دور است و اما تا دلتان بخواهد هر کجا رفتم تا فهمیدند ایرانی هستم اولین سوال این بود، مسلم هستی؟ و من هر بار خیره به چشم پرسش کننده، پیش از پاسخ دادن، تمام خواهش درونش را می دیدم‌ که به چه پاسخی نیاز دارد. بله یا خیر... با ما باش یا نباش. و من برای درک این پرسش خام در ارتباط اولیه و یا عادی ترین کنجکاوی، یک جواب بیشتر ندارم، مذهب من مذهب توست.

۳۶۵۹ 
زندگی از کدامین آغاز زنده شد
تا نفس ها به شماره بی افتند
و جان ، جان کندن را بی آزماید
آمدن ، بارِ چرا تا کجا را به دوش کشید
اما رفتن ، در هیچ شکست
من نیمه ی زایش کدام تولد ام ؟
تو خالق کجای این افسانه ای ؟
که بهشت را به دندان کشیدیم
تا از گناه ، معجزه ی سیب بسازیم
و گندم را به لقایش ببخشیم
امان از قابیل
که هنوز غداره می کشد
و زنجیره هایش را می شمارد
حکایت ما
بهای خون هابیل شد
که جهنم زارِ تکراری ست
مهتاب خرمشاهی
۷ / اردیبهشت / ۱۴۰۱

۳۶۶۰ 
چند هزار سال زندگی...
ایران برای من یک تودۀ تپنده است. در بطن این مجموعۀ خاک و سنگ و گیاه، که از چاه بهار تا شرفخانه، و از تایباد تا قصر شیرین گسترده است، یک عمق چند هزار ساله جای دارد که عمر ما به عمر آن اتّصال می یابد. ما وقتی کارنامۀ ایران را می گشاییم، مانند آن است که چند هزار سال زندگی کرده ایم.
از نوشته‌های دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن
 


۳۶۶۱ 
برگزاریِ ” گِردِ هم‌آییِ اوکراین ” در آلمان با فراخوانِ آمریکا


۳۶۶۲
اولیگارشیسم

(سیستم جامعتی در طوایل پسا سوسیالیستی)
شباهت غریبی به فاشیسم و فوندامنتالیسم (خمینیسم، داعشیسم، طالبانیسم و غیره) دارد.
اولیگارشیسم
جریان ایراسیونالیستی (خردستیز) ضد کمونیستی ـ ضد امپریالیستی ـ ضد ملی ـ ضد خلقی عمیقا ارتجاعی است و نتیجه نهایی کردوکارش به زیان بشریت مولد و زحمتکش به طور کلی و به نفع طبقه حاکمه انگل امپریالیستی است.
بهتر از اولیگارشیسم روس به نمایندگی پوتین
کسی نمی توانست
اردوگاه سرمایه امپریالیستی
را
در
مدت کوتاه تر از آهی (یکی دو ماهی)
این چنین
تقویت، مستغنی، تحکیم و متحد سازد.
کنسرن های امپریالیستی در این مدت کوتاه
به مراتب فزونتر از سه دهه اخیر
به انواع مختلف
سفره توده مولد و زحمتکش را
آنهم برای صد سال آتی
حتی
چپاول کرده اند و خواهند کرد.
کمک های همه جانبه چندین ده میلیارد دلاری به اولیگارشیسم اوکراین
را
توده اوکراین و جهان
دارند پرداخت می کنند و صدها سال دیگر هم پرداخت خواهند کرد.


۳۶۶۲
من دریافته‌ام، که دوست داشته شدن هیچ نیست، و اما دوست داشتن همه چیز است. آن کسی شاد و خوشبخت است، که بتواند عشق بورزد
متانویا

منظور از دوست داشتن کسی و یا چیزی چیست؟
مثال:
بعضی ها
عاشق انگورند.
چرا و به چه دلیل؟
چرا عاشق آلبالو نیستند؟
دلیل عشق کسی به انگور
امری طبیعی و اندامی (ارگانیسمی) است.
اندام به مواد و یا ماده ای که در انگور هست،
معتاد شده است
در نتیجه
مغز او رسپتورهایی آزاد میکند که طالب آنند


۳۶۶۳
خواب و رؤیا
امری طبیعی و ضروری است.
اگر
ما
خواب نبینیم
جنون می گیریم.

خواب های ما
به معنی زباله زدایی مغز از خاطر ما ست.

همانطور که دهقانان با چنگک و بیل و مخلفات
طویله را پاکسازی می کنند
مغز
هم
به مدد خواب
خاطر ما را تطهیر می کند.

۳۶۶۴
‌دوستت دارم
به نجابتِ باران قسم
شاملو

دروغ میگه.
شاملو
و
عادولفان دیگر
(فاشیست ها و فوندامنتالیست ها و اولیگارشیست ها)
شیفته و عاشق خویشتن خویش اند و بس.

اینها
اصلا
توان و ظرفیت دوست داشتن همنوع را ندارند.
حتی سطری در آثار و اشعار شاملو نمی یافت که خودش در آن
مطرح
ایدئالیزه
هابیل واره
خدا واره
نشده باشد.
شاملو
خودش را شرف کیهان می دانست.
شاملو
دست عادولف آلمانی را از پشت بسته بود.
مخالفتش با خمینی
به سبب خودخواهی و خودشیفتگی و خودستایی غلیظ تر خمینی بود:
من
دولت تعیین می کنم
من
تو دهن این دولت می زنم.

۳۶۶۵
�انسان‌ها را باور کن�
ابرها را،
باد ها را،
کتاب ها را دوست بدار
دردِ شاخه‌ی خشکیده را دریاب
و دردِ ستاره‌ای را که خاموش می‌شود.
و درد جانوری مجروح را
اما بیش از همه
درد انسان‌ها را دریاب
بگذار طبیعتِ غنی شادمانت کند
بگذار نور و تاریکی شادی‌ات بخشند
بگذار چهار فصل به وجدت آورند
اما بیش از همه
بگذار انسان‌ها شادمانت کنند.
�ناظم حکمت�

۳۶۶۶
از مــرگ خطا مَبیـن که گر مرگ نبود
بر شـــاخِ درختِ عمـــر یک برگ نبود
نه صولتِ حُسن بود و نه دولتِ عشق
آرایـشِ بــــاغ و زیـبِ گلبـــرگ نبـــود
اسلامی ندوشن


معنی تحت اللفظی:
رویش برگ در درخت عمر
حتی
به برکت مرگ است
قدرت زیبایی و دولت عشق و آرایش باغ و شکوه گلبرگ
به برکت مرگ است.


جنگ نعمت الهی است.
خمینی

تقدیس شهادت و ستایش از جنگ و کشتار
در ایده ئولوژی فئودالیسم و فوندامنتالیسم و فاشیسم و آنارشیسم و نیهلیسم و اولیگارشیسم
نشانه ایستادن این زباله ها بر لب گور تاریخی خویش و ناشی از بی دورنمایی تاریخی آنها ست.
مرتجعین
نیروی حیاتی خود را از جام عفریت مرگ می نوشند.
تفاوت وتضاد پرولتاریا با این زباله ها همین جا ست.


۳۶۶۷
بپرهیزیم از اینکه درباره ی مردم
تنها بر مبنای لحظه ای
از زندگی شان داوری کنیم!
شاپرک

داوری
حتی
اگر
از سر تا پا
غلط باشد
و
یا
بر اساس لحظه ای از وجود و نمود همنوع باشد،
صدهزار بار مفیدتر از بی اعتنایی و بی تفاوتی و خاموشی است.

بشریت
بهتر از روشنگری
نعمتی
و
برای روشنگری
آلترناتیو و بدیلی
ندارد.


۳۶۶۸
مامانم از هیچ فرصتی برای یادآوری اینکه زشتم، فروگذار نمیکنه
دری

جدی اش نگیر.

جمکرانیان
حرف زدن بلد نیستند.

منظورش این است که به خودت برس تا شوهری پیدا کنی و یک نانخور در خانواده کمتر شود.

مادران
هرگز فرزند خود را زشت نمی دانند.

دست خودشان هم نیست.

بنا بر ضرب المثلی
سوسک سیاه هر روز صدبار قربان صدقه بچه اش می رود و او را ملکه زیبابی در جهان می داند.

تازه منظور از زشت و زیبا چیست؟

بتهون
وقتی از مادر زاده می شود،
قابله می گوید:
چقدر زشت است این بچه!

ای کاش مادران جهان
به عوض زیبارویان خرفت و خر
زشت رویان هنرپرور می زادند.

۳۶۶۹
دیدارِ یارِ غائب دانی چه ذوق دارد؟!
 ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد!!
سعدی

کسی که این حرف را می زند
همان کسی است
که
۳۰ سال در سفر بوده
و
زنش برای پر کردن جای خالش اش
در به در گشته است
و
رسوا شده است:
مفهوم زن سعدی به معنی زن هرجایی بوده است


۳۶۷۰
به انگیزه‌ی بیست و پنجمین سال‌گردِ درگذشتِ دکتر محمد زهری
اسفندماه ۱۳۹۸ هم‌زمان بود با بیست و پنجمین سال‌گرد درگذشت رفیق دکتر محمد زهری شاعر رنج ها و دردهای میهن مان.
در یادواره رفیق محمد زهری ”شاعر و پژوهش‌‌گر انسان‌گرای” که در ”نامهٔ‌ مردم“ شمارهٔ‌ ۸۶۳،‌ ۹ اسفندماه ۱۳۸۹ دربارهٔ‌ رفیق زهری نگاشته شده است، از جمله می‌خوانیم:‌ ”دکتر محمد زهری در قلمرو کتاب‏شناختی چندان نام ‏آور بود که در زمان ریاست دکتر ایرج افشار بر کتابخانه ‏ی ملی ایران نوآوری وی در زمینه ‏ی گردآوری و نگارش نخستین دوره ‏ی کتاب‏شناختی ملی ایران (١٣٤٢) بر کرسی نشست و وی توانست در میانه‏ی سال‏های ١٣٥١-١٣٤٢ نُه جلد از این دوره را درآورد...
زنده یاد رحمان هاتفی در نقدی نقادانه بر طرح‌های هجایی و افشاگر اردشیر محصص نوشته بود: ”او بر این سوداست که وظیفه‌ی هنر تنها تعریف و تفسیر زندگی نیست، بل تغییر آن است...“ (در بهار یک بلوغ حاصلخیز، روزنامه ی کیهان، ٣٠ اردیبهشت ١٣٥٠). و این دکترینی است که بر جهانبینی و شعر زهری نیز راست می‌آید. از این دیدرس، حق با گورکی است که از هنرمندان پرسیده بود: ”آیا می توانید تپش زندگی را شتاب بخشید؟“
هنر راستین، هنری که به پایه ریزی دژهای تسخیرناپذیر پس‏ فردای تاریخ می‌اندیشد، هنر شتاب بخشیدن به زندگی و فرارویاندن آن به فرازه ها و چکادهای والاتر و سرانجام کاربست سوسیالیسمی است پویا و انسانی.
دکتر محمد زهری به سهم خود چنین هنرمندی بود و می‌کوشید با کاربستِ آرمان‌های انسانی حزبِ خود ـ حزب توده ی ایران ـ روند پویشگر تاریخ را شتاب بخشد. کاراکتر و شخصیت والا و متین و فروتن وی از یک‌سو و دانش و بینش فرهنگی ـ ادبی او چنان بود که خود به حزبی که او شیفته‌اش بود اعتبار می بخشید. چه بسیار کسان که به پاس شخصیتِ نژاده‌ی او به حزب توده‌ی ایران پیوستند یا برای حزب وی نیز همچون کاراکتر شایسته ‏وار او ارج نهادند.“


۳۶۷۱
مهوش
سرای دل
سرا
یعنی
خانه.

به در سرای دل
قفل می زنند
و
نه به سر سرای دل.
کلید
هم
برای باز و بسته کردن قفل سرای دل و قلوه است
مشد حسن کلید دار کجا ست؟
ازش اصلا خبری نیست.
 

۳۶۷۲
از حرف مادر و پدر نباید ناراحت شد.
مادر و پدر عاشقان اصیل فرزند خویشند.
خیرخواه تر از مادر و پدر
کسی در زندگی کسی نیست.
شعر قلب مادر
شعری رئالیستی است


۳۶۷۳
اگه چشمای ما بجایِ ظاهر آدما روحشون رو ميديد چقدر ديدگاه ما نسبت به زيبايى فرق ميكرد.

حریف

ضد دیالک تیکی ظاهر
باطن است و نه روح

ضمنا
ضد دیالک تیکی ظاهر
ذات است و نه روح.
ضد دیالک تیکی روح
چیست؟


۳۶۷۴
از رو آدما با تانک رد میشن
بعد میگن ناراحت که نشدی؟!!
نه ناراحت نشدم الان دوست دارم بپرم بغلت کنم
رؤیا

اجامر سیدعلی
تازه خیلی متمدن ترند.

اجامر پوتین
شهرها را به خرابات شام مبدل می کنند
زنان و دختران مردم را مورد تجاوز جنسی قرار می دهند

و

دار و ندارشان را مغول آسا چپاول می کنند
ضمنا
اعلام می دارند
که
پوتین امام زمان است
و
برای نجات سکنه اوکراین
ظهور کرده است


۳۶۷۵
سخنرانی النور مارکس در نخستین روز جهانی کارگر

هاید پارک لندن، چهارم مه ١٨٩٠
النور مارکس


ما نیامده ایم که برای احزاب سیاسی کاری یا فعالیتی انجام دهیم، بلکه ما به این جا آمده ایم برای دفاع طبقه ی کارگر از خودش، برای مطالبه ی حقوق خودش. می توانم به یاد آورم زمانی که ما بیش از ده دوازده نفر نبودیم و به هاید پارک برای مطالبه ی قانون هشت ساعت کار آمدیم، اما آن ده دوازده نفر به صدها نفر افزایش یافت و صدها نفر به هزاران نفر بدل گشتند، تا زمانی که امروز این تظاهرات با شکوه را، که سراسر پارک را در بر گرفته در مقابل داریم. ما رو در روی تجمع دیگری ایستاده ایم اما من خوشحالم که می بینم توده های عظیمی از مردم در طرف ما هستند. آن هایی که از میان ما، با نگرانی به اعتصاب کارگران بارانداز و به ویژه کارگران کارخانه ی گاز رفته اند، مردان، زنان و کودکانی را دیده اند که پیرامون ما را می گیرند، اعتصابات به میزان کافی تشدید شده و ما مصمم شده ایم که هشت ساعت کار در روز را از طریق به تصویب رساندن قانونی آن تضمین کنیم؛ اگر ما چنین عمل نکنیم، در اولین فرصت چنین دستاورد و امتیازی را از ما پس خواهند گرفت و آن گاه [اگر پیروز نشویم] ما باید تنها خود را مقصر بدانیم. در بعد از ظهر امروز، در این پارک، مردی است که آقای گلدستون او را یک بار به زندان انداخته – مایکل داویت؛ ولی آقای گلدستون امروز بهترین روابط را با او دارد. شما فکر می کنید که دلیل این تغییر چه بوده است؟ چرا حزب لیبرال بسیار ناگهانی به یک حکومت ملی تغییر یافته است؟ بسیار ساده به این دلیل که مردم ایرلند هشتاد عضو به مجلس عوام فرستاده است تا از محافظه کاران دفاع کنند؛ به همین طریق ما می بایست این لیبرال ها و رادیکال ها را اگر با برنامه ی ما مخالفت کردند، بیرون بیندازیم. امروز من نه تنها به عنوان یک فعال اتحادیه ی صنفی، بلکه به عنوان یک سوسیالیست صحبت می کنم. سوسیالیست ها معتقدند که اولین و مهم ترین قدمی که باید برداشته شود، مطالبه ی هشت ساعت کار در روز است، اما هدف و آرمان ما رسیدن به دورانی است که در آن طبقه ای برای تأیید و حمایت دو طبقه ی دیگر وجود نداشته باشد، آشکار است که بیکاری در آن دوران، بیکاری وجود نخواهد داشت. اما این پایان کار نیست بلکه آغاز مبارزه است؛ تنها این کافی نیست که برای خواستار شدن هشت ساعت کار در روز به این جا بیاییم و تظاهراتی برگزار کنیم. ما نباید به مانند مسیحیان شش روز هفته را به گناه کردن بپردازیم و در روز هفتم به کلیسا برویم، ما می بایست به طور روزمره و دائمی از هدف و آرمانمان صحبت کنیم، باید مردان و به ویژه زنانی را که می بینیم برای پیوستن به مبارزه ی مشترکمان آماده کنیم.
"برخیزید چونان شیری که از خواب نیم روز اش سر بر می گیرد
در شماری شکست ناپذیر
زنجیرهای تان را به مانند شبنم هایی بر زمین بریزید
چرا که در هنگامه ی خواب تان بر شما فرو ریخته اند –
ما بیشمارانیم – آنان ناچیزان اند"
منبع: النور مارکس، جلد دوم، ایوان کاپ، پانتئون،
 

۳۶۷۶
درنگی در فرازی از رمان �شب های تهران�


غزاله علیزاده



۱


غزاله علیزاده


حرف‌های تو شعر است،
شعری بدون حقیقت
با این قیاس هنرمند زایده‌ای است منفصل از جامعه،

مثل یک بت بازاری 

شعر که نمی تواند حاوی حقیقت باشد.


حقیقت چیست؟


ضمنا


چرا هنرمند زایده ای است؟



هنر


انعکاس هنری هستی


و


هنرمند


آیینه هنری هستی است.


اگر هنر و هنرمند نباشد


جامعه چیزی کم خواهد داشت



۲


غزاله


با قطعیت می‌گویم
هنر بدون پیوند با مسائل جامعه
جز خودفریبی نیست
الحان و اصوات خوش آهنگ، فرم های بی محتوا، لالایی گوش های بورژوازی بی درد است.




چرا؟



هنر فرمی از شعور بشری است.


هنر اولین فرم شعور بوده است.


اگر هنر نبود


شعور بشری لنگ میماند.


هنر حتما نباید مربوط به انعکاس جامعه باشد.


انعکاس هنری
که 
ارادی و اختیاری و دلبخواهی نیست.


انعکاس هنری عمدتا خودپو و خودجوش است.

۳



غزاله


الحان و اصوات خوش آهنگ، فرم های بی محتوا، لالایی گوش های بورژوازی بی درد است.




روشنفکریت وطنی
اهل هارت و پورت است و بس.


اصلا نمی داند که بورژوازی چیست.


سرمایه داری چیست.


با این حال همه کاسه ها و کوزه ها را بر سر آندو 
خرد و خراب می کند.

۴



وقتی که کودکان دسته دسته از بی دوایی و کمبود تغذیه میمیرند، وقتی که زیر فشار فقر دخترانِ بچه سال را در بدترین شکل برای تجاوز جنسی می‌دهند به مردان گرسنه‌ی شهوت، وقتی که کارگران ذغال سنگ به راحتی آب خوردن زیر آوار می‌روند یا در کارگاه‌ها سل می‌گیرند، حرف زدن از زیبایی، وقاحت مطلقه

هنر
بهترین وسیله برای انعکاس زیبایی ها و زشتی ها و دردها و درمان ها ست.



فرم هنری شناخت


را


مثلا


شعر و قصه و رمان و نقاشی و موسیقی و غیره

را


در تنویر افکار مردم


نباید دستکم گرفت.


تأثیر که شعری می گذارد


موعظه ای نمی تواند بگذارد


آثار هنری


اغذیه روح و روان آدمی اند

۳۶۷۷
رهبر انقلاب (عنگلاب) در سخنرانی روز قدس:

ملت فلسطین هر روز بیش از گذشته نشان میدهد که با شهامتی کم‌نظیر در برابر ظالم ایستاده و خواهد ایستاد.

۳۶۷۸
ی سوال شما ناراحت میشین اگه یکی ی لباس یا کفش مثل شما بخره ؟
زین

نه.
کسی هم لباسی شبیه لباس ما نمی خرد.
لباسی که ما می پوشیم
مال ۲۰ سال قبل است.
حکم کیمیا دارد.
شاید در زباله دانی ها و بازارهای گمرک (شپشبازارها)
یافت شود.
یعنی
اصلا
خریدنی نیست
چون به دلیل کرونا شپشبازها را بسته اند.

۳۶۷۹
رژه گوساله ها برشت

۳۶۸۰
نامه نسرین ستوده به دبیر کل محترم سازمان ملل متحد
در محکومیت جنگ روسیه بر علیه اکراین
در روزهای گذشته دنیا شاهد تجاوز نظامی روسیه به خاک اوکراین بود که قریب ۳۰ سال پیش با رعایت کلیه ی قواعد حقوق بین الملل، اعلام استقلال کرده است.
اوکراین نیزبا مقاومت قابل تحسینی در مقابل این تجاوزایستاده است.

نسرین
از اهالی نسیان است
و
نمی داند که ۳۰ سال قبل
امپریالیسم قول داده بود که ناتو کشورهای سابقا سوسیالیستی اروپای شرقی
را
به عضویت نپذیرد.

ولی
به عهد خود وفا نکرده است
همه کشورهای سابقا سوسیالیستی و فعلا اولیگارشیستی
را
به عضویت ناتو و اتحادیه اروپا
پذیرفته
و
فقط
روسیه
را
به عضویت ناتو و اتحادیه اروپا و حتی ممالک صنعتی (جی ۷)
نپذیرفته است.

۳۶۸۱
تنها کسی که نمی‌شود به او کمک کرد
فردی است که دیگران را مقصر می‌داند
کارل راجرز

من ـ زور مش راجرز؟

یعنی دیگران در بدبختی این و آن
نقشی ندارند؟

مثال برای جماعت عقب مانده از قافله تفکر بخور و نمیر:
کودکانی که قوت لایموت خود و خانواده خود را در زباله دانی ها می جویند
مقصر خودشان اند
و نمی توان به آنها کمک کرد
تا به مدرسه بروند و بر ضد زباله های حاکم انقلاب کنند؟


۳۶۸۲
بعضیا خیلی حیفن واسه دور بودن، واسه مجازی بودن، کاش میشد از توی صفحه گوشیامون کشیدشون بیرون، دو تا چایی ریخت و باهاشون یه دل سیر حرف زد..
قاصدک

اگر هدف کسی هماندیشی با همنوع باشد
برایش فرق نمی کند که هماندیش کی باشد و کجا باشد.


۳۶۸۳
تعریفت از خوشبختی چیه؟!
زی زی

خوشبختی
یعنی
تبدیل جهنم زمین به بهشت برین

خوشبختی
یعنی
جایگزینی جامعه طبقاتی با جامعه عاری از طبقات متخاصم

خوشبختی
یعنی
جایگزینی جامعه نابرابران با جامعه برابران، خواهران و برادران

خوشبختی
یعنی
خوشبختی یکی در خوشبختی همگان
و
خوشبختی همگان در خوشبختی تک تک افراد جامعه

خوشبختی
یعنی
بازتشکیل هارمونی بر باد رفته بشریت با بشریت و طبیعت

خوشبختی
یعنی
گذار به کمونیسم.

خوشبختی حقیقی
نه
خوشبختی فردی
بلکه خوشبختی همگانی، جامعتی و جهانی است.

خوشبختی
را
با سه سلاح اعجازگر کار و پیکار و همبستگی می سازند.
احسان طبری


۳۶۸۴
مفاهیم هم تعریف خاص خود را دارند.
درخت
فقط در ذهن مردم وجود دارد.
در خارج از ذهن
اصل مفهوم درخت وجود دارد:
سرو و صنوبر و ... وجود دارد.
اصل مفهوم خدا چیست؟


۳۶۸۵
میوه‌ی بسیار، شاخه‌ی درخت را می‌شکند، شادی بسیار، قلب را.

ترکمن می‌گوید:

با نصف خنده‌ات بخند تا مجبور نشوی گریه کنی.

با جامه‌ی‌ نو، چاروق نو نپوش.

کمال، غصه می‌آورد!
نادر ابراهیمی

آره.
مش نادر
البته اگر باغبان

نادر وار شلغم خوار باشد

و

تکیه گاهی به شاخه پربار نزند.

۳۶۸۶
سیدعلی خامنه ای:

امروز �اراده ی شکست ناپذیر� در فلسطین، جایگزین �ارتش شکست ناپذیر� صهیونیست شده است.

اراده شکست ناپذیر از مفاهیم نیچه ئیستی ـ فاشیستی است.

بیچاره فلسطینی ها
که هر درنده خون آشام خاوران سازی
شیرشان میکند
و
به جنگ شیران شرزه می فرستد.
آنهم در روز عزای بزرگ خلق ستمدید یهود.
آبرو می رود
ای ابر خرد بار
ببار

۳۶۸۷
چارلز بوکفسکی:
ما برای ادامه دادن
هیچکسی را نداریم جز خودمان...
شاید غم انگیز باشه، ولی در انتها همه یه روز با تمام وجود این واقعیت رو درک میکنن...
داستان زندگیت رو خودت می‌نویسی
یا بقیه برات نسخه می‌پیچن؟
انتخاب با توست

حشره ایزوله و تنها
حتی
حشره نیست
چه رسد به اشرف موجودات ایزوله و تنها
مش بوکفسکی بی خبر از حشرات الارض

جزء
فقط
در دیالک تیک جزء و کل
و
فرد
فقط
در دیالک تیک فرد و جامعه
می تواند وجود داشته باشد
و
وجود دارد.

رهایش فردی
بدون رهایش جامعتی و جهانی
خیال باطلی بیش نیست.

هیچکس تنها نیست.

همه چیز هستی
از ذرات تا کاینات
تابع قانون لایزال دیالک تیک عینی است.

گل و خار
و
گنج و مار
و
زشت وزیبا
به هم اند.
سعدی علیه الرحمه
نماینده بی بدیل دیالک تیک
در قرون وسطی


۳۶۸۸
آدم شناسی نادر جهانبانی


۳۶۸۹
سیاست یک بام و دو هوا و توطئه و ترفند و تزویر و ریا
سخنگوی وزارت امور خارجه چین :
�ایالات متحده اعتراف می‌کند که تایوان بخشی از چین است، اما هنوز در مورد حمله بالقوه چین به تایوان صحبت می‌کند.�

فقط امپریالیسم امریکا که نیست.
همه دول امپریالیستی
سنگ دفاع از تمامیت ارضی اوکراین

را
شب و روز بر سینه می زنند
و
برای دفاع اوکراین از تمامیت ارضی اش
به حمایت دهها میلیارد دلاری از اوکراین
مبادرت می ورزند
و
حتی
احتمال شروع جنگ جهانی سوم را می دهند
ولی
جمهوری خلق چین
را
درست به دلیل دفاع از تمامیت ارضی اش
مورد تهدید اتمی قرار می دهند
به کجای این طویله می توان آویخت عرعر را


۳۶۹۰
بی خبر شو ز دو عالم، خبر یار طلب
 دست بردار ز خود، دامن دلدار طلب
حاصل روی زمین پیش سلیمان بادست
دو جهان از کرم عشق به یکبار طلب

واقعا
حاصل روی زمین پیش سلیمان باد است؟
کدام سلیمان؟
سلیمان تورات که شاهنشاه هر مور و ملخ حتی بود و در قصور مجلل کیف شه می کرد
و
یا
سلیمان دیوانه
که اشیای خانه اش را آتش می زد و ماشاء الله می گفت؟


۳۶۹۱
خنده می‌بینی ولی از گریه‌ی دل غافلی
خانه‌ی ما از درون ابر است و بیرون آفتاب.
صائب تبریزی

فقط خانه نوحه سرایان چنین نیست.
خانه همه سکنه جماران هم
چنین است.
ظاهری خندان دارند
و
باطنی ویران


۳۶۹۲
خداییش باید کلاس اموزش روابط بزارم
کسری

روابط را تجربه و یا برقرار می کنند و نه تعلیم و تعلم.
رابطه ای که مبتنی بر تعلیم و تعلم باشد
رابطه ای قلابی و تقلبی خواهد بود
و
نه رابطه ای واقعی و اصیل.

۳۶۹۳
من زمانی که پول ندارم خیلی احساس نا امنی و ترس میکنم از همه چیز....اعتماد به نفسمو از دست میدم
کسری

فقط تو چنین نیستی.
همه همین طورند.
پول
حلال مشکلات است.
پول
باب الحوایج اصیلی است.
پول
کالای کالاها ست.
پول
کالایی است که به واسطه آن
هر کالایی را می توان خرید.


۳۶۹۴
مرگ بر سیدعلی
حریفه

دادن شعار مرده باد
رواج وسیعی دارد
ولی خالی از ایراد نیست.
خالی از ایراد چیست؟


۳۶۹۵

طرح محرمانه آمریکا و لهستان برای تصرف بخشی از اوکراین

�سرگئی ناریشکین� مدیر سرویس اطلاعات خارجی روسیه روز پنجشنبه گفت، آمریکا و لهستان به‌دنبال تصرف بخشی از اوکراین هستند.


فقط لهستان که نیست.

اوکراین

علاوه بر صدها هزار لهستانی

صدها هزار

مجاری زبان هم وجود دارد

و

مجارستان

هم

چشم طمع به خاک اوکراین دارد.


چرا که نه.


اگر منطق پوتین

اعتبار گلوبال کسب کند،

سنگ روی سنگ

باقی نمی ماند.


مثلا

عربستان هم میتواند

خوزستان

را

به همین دلیل پوتینیستی

تسخیر کند

و

ترکیه

آذربایجان

را

و

ایران

تاجیکستان

را

و

پاکستان

بلوچستان

را

و

الی آخر



۳۶۹۶
هنوز نفهمیدم مصرف چه مواد مخدری میتونه ادمو مُجاب کنه با موتور بیوفتی دنبال دوتا دختر برا مخ زدنشون.
مرضیه
 
دلیل این کردوکار آنتی فمینیستی (زن آزاری)
اولا
خریت
ثانیا
علافی و هرزگی
ثالثا
مأموریت دولتی
رابعا
بیماری روانی
میتواند باشد
ایمان کورکورانه مذهبی
آدمی را به جنون می کشد
به جنون چه بسا خودستیزانه،
چه رسد به جنون زن ستیزانه و همنوع ستیزانه.
جامعه بدین طریق
دارالمجانین می شود

۳۶۹۷
به شوقِ یک سرِ سوزنْ وفا در شهر می گردم
متاعی را که من با جان خریدارم کجا دارد ؟!
پرستو

می دانی منشاء وفا کجا ست؟
اگر بدانی قیدش را می زنی.
دیالک تیک عهد و وفا
و
ضدش:
دیالک تیک جور و جفا
از دیالک های دوران برده داری (صدر اسلام) است.
توده سلب مالکیت شده و بی همه چیز گشته (برده)
با سلب مالکیت کنندگان (اشراف برده دار و روحانی)
عهد می بندد:
نان بخور و نمیر به ازای بردگی و وابستگی و زباله وارگی (بی هویتی).

برده باید به این عهد بایذ وفا کند

اگر احیانا وفا نکند
یعنی بی وفایی و یا جور کند،
گفته می شود که به ارباب برده دار و روحانی
جفا کرده است.
و
جرمش از تازیانه و توبه خانه شروع می شود و به اعدام می رسد.
تعریف ظلم در قران هم همین است.
توده برده
همین عهد را روز الست با خدا بسته است که برده دار آسمانی و انتزاعی است

۳۶۹۸
برشت و پشیمانی

۳۶۹۹
محمدعلی کلر و کلنر

۳۷۰۰
پرچم سرخ را همیشه و همیشه خواهی دید
با عشق یا نفرت !
بسته به جایگاهت در این پیکار
زیرا که پایانی نیست به جز پیروزی قطعی ما
در همه‌ی شهرها و کشورها
در هر کجا که کارگری هست
برتولت برشت

خوش به حالت مش برشت
که نیستی
تا ببینی که پرچم سرخ

را
عرطش ارتجاعی تزارهای سیاه
برای مستعمره سازی کشورها
به دوش می کشند.
در آخرالزمان
همه چیز تهوع آور شده است.
همه چیز.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر