۱۴۰۱ فروردین ۳۱, چهارشنبه

درنگی در اندیشه ای از سعدی

Schlank durch Gedanken e1478769570488

میم حجری

 
سعدی بزرگ و فرزانه در حدود ۸۰۰ سال پیش به درستی به نقش دولت در قبال مردم و شهروندان اشاره کرده است:


 پادشه پاسبان درویش است
 گرچه رامّش، به فَرِّ دولتِ اوست
 گوسپند از برای چوپان نیست
 بلکه چوپان برای خدمت اوست

بهرام


معنی تحت اللفظی:
پادشاه حافظ فقرا ست
اگرچه آسودگی فقرا در سایه شکوه دولت پادشاه است
گوسفند برای شبان نیست
شبان نوکر گوسفند است

 
این تئوری جامعتی فئودالی کلاسیک سعدی است:
تریاد (تثلیث) شبان ـ گرگ ـ گله 

(پادشاه ـ دولت ـ توده)

 
سعدی 

توده 

را 

به 

گله گوساله و گوسفند

 تشبیه می کند
پادشاه

 را

 به

 شبان
و
دولت

 را

 به

 گرگ.


اگر توده روزی احیانا طغیان کند
مقصر اصلی نارضایتی توده

عوامل دولتی 

قلمداد می شوند 

و 

نه 

پادشاه

و

نه

طبقه حاکمه.

سید علی

هم

در

تظاهرات اخیر

سپاه پاسداران

را

مقصر دانست.

شاه

در 

تظاهرات وسیع مردم

به

پیروی از همین تئوری سعدی

دستور داد

که

همه سران دولت 

را

بازداشت کنند.

بعد

خودش از کشور خراج شد

و

هویدا و اعضای کابینه اش

توسط اجامر ارتجاع سرخ و سیاه

تیرباران شدند.


سعدی می داند که قضیه درست برعکس است:
توده مولد و زحمتکش 

حافظ و خادم طبقه حاکمه (پادشاه) است 

و 

نه 

برعکس.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر