۱۴۰۱ اردیبهشت ۲, جمعه

درنگی دیگر در استالینیسم (۱)

Schlank durch Gedanken e1478769570488
 
میم حجری

مشخصه اسلوبی (متدیکی) مشترک مهم استالینیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم و امروزه اولیگارشیسم روس
همین تئوری نخبگان
است
که
شما
در این جمله نمایندگی می کنید.

تئوری نخبگان
مهم ترین تئوری جریانات فاشیستی 
 است.

در
 تئوری نخبگان
توده مولد و زحمتکش
به 
مثابه زباله
تصور و تصویر می شود
و
نخبه
به 
مثابه سازنده تاریخ.

نخبه های فاشیسم و اولیگارشیسم
را
پیشوایان
مثلا هیتلر و موسولینی و استالین و ایوان مخوف و پوتین و ژنرال های خون آشام و غیره
تشکیل می دهند.

نخبه های فوندامنتالیسم
را
انبیا و ائمه و فقها و علما و اولیا (ولی ها) و شهدا (سلیمانی ها).

در
استالینیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم واولیگارشیسم  
دیالک تیک شخصیت و توده
وارونه می شود.

بدین طریق
کیش شخصیت
یعنی
پیشواپرستی
امام پرستی
به ذهن توده رخنه داده می شود.

نخبه عوام فریب
سکسی می شود و محبوبیت عمومی کسب می کند.

پوتین 
به 
مثابه نخبه اولیگارشیسم
همه کاره و همه فن حریف است:
هم
رئیس جمهوری مادام العمر
 است
هم
شناگر
است
هم کوهنورد
است
هم
ماهی گیر
 است
هم
کشتی گیر 
است
هم
چاقو کش و هفت تیر کش و لات و لومپن
 است
و
هم
حتی
  خواننده
است.

در
استالینیسم
ضمنا
دیالک تیک اوبژکتیو ـ سوبژکتیو (عینی ـ ذهنی) 
فراموش می شود
و همه کاسه ها و کوزه ها بر سر مهره ها خرد و خراب می شوند.

طنز قضیه 
هم 
همین جا ست:
نخبه ای که به عرش اعلی برده شده بود
و 
تاریخساز قلمداد شده بود،
اکنون
به
 اسفل السافلین 
پرتاب می شود
و
دلیل همه بدبختی ها جا زده می شود.

در نتیجه
لاشخوری به عنوان پیشوا و آموزگار و رهبر 
تقدیس می شود
و
هر نفسکشی به عنوان خاین
زجرکش و ترور و اعدام می شود
و
نهایتا 
جامعه طویله می شود.
 
پایان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر