۱۳۹۹ دی ۲۱, یکشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۲۸۲)

Bild

میم حجری


۳۰۳۷

سنگ سخنگو


میگفت از یاد اوری خودم به اونایی که دوسشون دارم متنفرم.

سگ سخن جو

 

در یونان باستان
زیارتگاهی به نام اوراکل
وجود داشت.
هر کس راجع به آینده اش نظر می خواست به اوراکل مراجعه می کرد.
اوراکل ما فروغ فرخزاد است.
شاعری پیش بین و پیشگو ست:


چراغ های رابطه خاموشند

 
خلایق مرتب میگویند:
ایگنورم نکنید
گمم نکنید


۳۰۳۸

سنگ سخنگو

چه کرده ایی تو با دلم، که نازِ تو نیازِ ما ست

مولانا؟



سگ سخن جو

 

دیالک تیک عشق
دیالک تیک نیاز و راز و ناز است.
تبدیل ناز به نیاز
به معنی کشف راز است.
رازی که موتور محرکه عشق است.
کشف راز
به معنی پایان عشق و بی معنایی ناز است.
سؤال این است که به چه دلیل
ناز به نیاز تبدیل می شود؟
جواب:
با کشف راز
معشوق خلع سلاح می شود.
آنگاه
عاشق دیواری از راز
برپا می دارد
و
به برکت راز
ناز می کند.
جنون معشوق شروع می شود.



۳۰۳۹

سنگ سخنگو

آورده اند ڪه … حالا هر چی دقت می ڪنم اخیرا چیزی نیاورده اند! همه چیز را هم همه برده اند! همین ڪه من را نبرده اند و هم اڪنون توییت میذارم خداوند را شاڪرم!

سگ سخن جو

 

خداوند دیشب آمده بود پایین.
سری به ما زد و چای گرمی خورد و گفت:
به نرگس بگو:
لازم نکرده شکر کنی.
چون
تو برنده باری (باربری) و نه بار.
تو سوبژکتی و نه اوبژکت.



۳۰۴۰

سنگ سخنگو

تصور کن یکیو داری که قد دنیا دوسِت داره،سر گریه و خنده ت بوده،نذاشته تنهایی غصه بخوری،هرجا هیشکی نبوده اون بوده،زنگ نزده جوابتو داده به جایی برسونیش که دیگه زنگتم ایگنور کنه

 آفرین تبریک میگم
چون تو یه بی لیاقتِ اعظمی


سگ سخن جو

 

نه.
برعکس.
تو قبلا
بار بودی و سربار بودی.
اکنون
آدم شده ای و بی نیاز از باربر.


۳۰۴۱

سنگ سخنگو

یکی بیاد منو ببره جاده خلخال

سگ سخن جو

 

مگر بی حالی؟
مگر چلاقی؟
مگر باری؟
مگر سرباری؟

۳۰۴۲

سنگ سخنگو

ادعای عجیب نماينده مجلس، عل اصغر عنابستاني : واکسن های آمریکایی و انگلیسی هم سرطان زا و هم عقیم کننده هستند! و حتی ۶۰ درصد نظام بهداشت و درمان خودشان هم حاضر به استفاده از آنها نیستند..... فقط من نفهميدم ايشون با اين سرعت چطور به چنين نتيجه تحقيقاتي دست يافت

سگ سخن جو

 

حیرت انگیز
بی شرمی بی حد و حصر این زباله ها ست.
چنان دروغ میگویند که حقیقت جا خالی میکند و در می رود:
سیدعلی هر دو هفته در آسمان هفتم با امام زمان و خضر و الیاس دیدار دارد.
شام و ناهار سیدعلی را جبرئیل می اورد
تمساح یزد به روی غسال در مرده شوی خانه لبخند می زند


۳۰۴۳

سنگ سخنگو

با کشف راز
معشوق 

خلع سلاح می شود.
آنگاه
عاشق سابق
دیواری از راز
برپا می دارد
و
به برکت راز
شروع به ناز می کند.
معشوق سابق
نقش عاشق به خود میگیرد
و دنبال راز میگردد و
جنونش شروع می شود.
ناز
به شرطی میتواند به نیاز تبدیل شود
که
معشوق به ج. تبدیل شود.
 

۳۰۴۴

سنگ سخنگو

دختر یکی‌ از دوستام ۱۷ ۱۸ سالشه خیلی خوشکله بینیش هم بسیار زیبا و خوش فرم حالا میگه الا و بلا باید عملِ زیبایی بینی انجام بدم!! من ماموریت دارم امشب باهاش صحبت کنم چی بهش بگم به نظرتون؟؟

سگ سخن جو

 

استه تیک حاکم در جهان تحت سلطه سرمایه
استه تیک طبقه حاکمه است:
یا استه تیک طبقه حاکمه امپریالیستی (پورنویی ـ پلی بویی) است
و
یا
طبقه حاکمه فئودالی ـ فوندامنتالیستی است.
با گفتگوی چند دقیقه ای نمی توان مسئله را حل کرد.
خانه از پای بست ویران است

۳۰۴۵

سنگ سخنگو

تجربه ثابت کرده اونی که ازت می‌پرسه: 

«من کی بهت دروغ گفتم»؟ همیشه بهت دروغ گفته

سگ سخن جو

 

همه به همدیگر دروغ می گویند
حتی در خانواده.
با راست گویی نمی توان همزیستی کرد.
ای بسا دروغ که مفیدتر و مثبت تر از راست است.
به قول سعدی:
دروغ مصلحت امیز بهتر از راست فتنه انگیز است.
پاینده باد
حقیقت
و
صداقت (حقیقت پرستی)

۳۰۴۶

سنگ سخنگو

اره یه دختر وقتی میفهمه فلان پسر ازش خوشش اومده پیش اون بیشتر خودشو میگیره و سرسنگین رفتار میکنه و میخواد اینجوری به پسره بفهمونه دختر خوبیه

سگ سخن جو

 

شم زنانه است و پیروی اوتوماتیک و خود به خودی از قانون نیاز و راز و ناز است.

۳۰۴۷

سنگ سخنگو

جهل+قدرت=تعصب
 تعصب+جهل=قتل


سگ سخن جو

 

جهل
از فحش واژه های صدر اسلام است.
مخالفین اسلام
ابوجهل نامیده شده اند.
مخالفین اسلام اما نه جاهل
بلکه دگراندیش و چه بسا علمی اندیش بوده اند.
بشر
ذیشعور است و نه بیشعور.
شعور
طبقاتی است.
قدرت
یا اوتوریته مفهومی سوسیولوژیکی است.
مثال
مادر و پدر در چارچوب خانواده اوتوریته اند

قدرت چیست؟

قدرت (اوتوریته)
مفهوم سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) فرم نیافته است.
هم مادر و پدر اوتوریته اند
هم
مربی و معلم و استاد
هم
سخنران و خطاب و واعظ
هم
رئیس شرکت و کارخانه
هم
امام و صدر اعظم و وزیر و ...
اوتوریته می تواند
هم
خیرخواه باشد
مثلا مادر و پدر
هم
میتواند بهره کش باشد

تعصب
یعنی جانبداری از اندیشه ای
در افکار عمومی جانبداری کورکورانه از انیدشه ای
جانبداری یک مفهوم فلسفی است
در جامعه طبقاتی
هر کس جانبدار منافع طبقاتی خویش است
اگر خر و یا لاشخور نباشد.
خر و لاشخور میتواند جانبدار منافع طبقه اجتماعی دیگری باشد
ولی همه بدون استثناء جانبدارند

۳۰۴۸

سنگ سخنگو

چگونه از تو بگویم که عاشقانه نباشد؟!
نجمه زارع 

چگونه از تو بگویم که عاشقانه نباشد؟!


شده ست چشم تو روزی پر از بهانه نباشد!؟



مرا ز عشق نترسان! خودم چشیده ام آن را


دل مرا بزن آتش کز او نشانه نباشد

در این همیشه ی شرجی، می آوری چه به روزم؟


برای وسعت چشمت اگر کرانه نباشد



چنین که می شکنی دل، بیا و حق بده این را


که دلشکسته تر از من در این زمانه نباشد 

تو ای یگانه ترینم! قبول کن ک چنینم


اثر نمی کند عشقی اگر یگانه نباشد


پدر رسیده به خانه و نان تازه به دستش


بیا که سهم ندارد کسی که خانه نباشد 
 

سگ سخن جو

 

 
چگونه از تو بگویم که عاشقانه نباشد
شده است چشم تو روزی پر از بهانه نباشد؟

 

معنی تحت اللفظی:
هرچه راجع به تو گویم، فقط می تواند عاشقانه باشد
و
چشم تو هم نمی تواند پربهانه نباشد
اگر منظور شاعر چشم حریف باشد،
به معنی نگاه کردن او به بهانه ای به جاهای دیگر است
اگر منظورش چشم خودش باشد،
گریه هر روزه

۳۰۴۹

سنگ سخنگو

از سر شب که اومدم پیش مامان، پونصد لیوان دمنوش داده بهم میگه بخور جون بگیری. آخه کی با دمنوش جون میگیره مادر؟!

سگ سخن جو

 

شاهکار.
مادرها
بچه ها را با نباتات عوضی می گیرند.
مادری فخر کنان می گفت:
من
آب خالی خورده ام
و
۵ بچه را شیر داده ام.
تازه ۲ تا از بچه هایم هم مرده اند


۳۰۵۰

سنگ سخنگو

قوانین مرا نقض کن هبوط یک ضرورت است.

سرور

سگ سخن جو

 

قوانین
عینی اند.
یعنی مستقل از سرورند.
هبوط و یا سقوط
تمامی حقیقت نیست.
حقیقت
تریاد (تثلیث) لایزال و لایتناهی تولد و توسعه و زوال است:
دانه ای که درختی می شود
درختی که جنگلی می شود
جنگلی که خاکستر می شود تا جنگل های تازه برویند و توسعه ساز شورانگیزش را از سر بگیرد

۳۰۵۱

سنگ سخنگو

به تو که فکر می‌کنم بال در می‌آورم

 افسوس که اینجا «منطقه‌ی پرواز ممنوع» است.

سگ سخن جو

 

بالی که به مدد تفکر در آید
بی اعتنا به ممنوعیت پرواز
به مدد تفکر هم
به پرواز در می آید.
افکار را نمیتوان بازداشت کرد
شلاق زد
شکنجه داد
اعدام کرد.
اگرچه متفکر مردنی است
افکار نامیرا ست


۳۰۵۲

سنگ سخنگو

واقعیتش اینکه من دیگه به چپم نیس که کراشم روم کراشه یانه فقط زندگیمو میکنمو از رویاپردازیم لذت میبرم

سگ سخن جو

 

 دوران اوتوپی و رؤیا دیری است که سپری شده است
و
علم
سربلند تر از قله هیمالیا
بر رایکه قدرت نشسته است

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر