سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
خون سیاوش
(۱۳۴۱)
·
صبحگاهان که غرفه ی خورشید
·
در، بر این باغ خواب رفته گشاد،
·
گل سر از دوش برگ ها برداشت
·
سایه ی گل به خاک ها افتاد
·
تا نگیرد غبار، این سایه
·
دست بردم، بگیرمش در دست
·
از میان دو دست من لغزید
·
باز بر راه خاک خورده نشست
·
دوختم جامه ای بر او از باد
·
قد کشید، از میان باد گذشت
·
روی دامان، گرفتمش از مهر
·
رفت آرام و رام مهر نگشت
·
نه قبایی به قامتش افتاد
·
نه درنگی به راه خویش آورد
·
جز به خورشید و رأی روشن او
·
اعتنا بر بلند و پست نکرد
·
خواستم تا برآرمش از بن
·
دیدم او را نمی توانم کند
·
کم کمک بر امید یاوه ی من
·
آفتاب غروب زد لبخند
·
گفتم، او را اسیر روز کنم،
·
که نسیمی هراس خورده وزید
·
رفت خورشید و سایه ی گل نیز
·
زیر دامان شامگاه خزید
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر