۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

در لیبی چه می گذرد؟ (3)

خیزش خلق، جنگ داخلی و یا تجاوز نظامی؟
محمد حسن
برگردان میم حجری
پیش کش به معلمم شمس الدین بدیع تبریزی

11
پس قذافی چندان هم بد نبود؟

• قذافی را غرب جزو اعراب بد تلقی می کند، نه از آن رو، که او دستور شلیک به مخالفین خود را صادر می کند.
• رهبران کشورهای عربستان سعودی و یا بحرین صدبار بدتر چنین می کنند و علیرغم آن مورد تقدیر و تحسین غرب قرار می گیرند.
• قذافی جزو اعراب بد تلقی می شود، به این دلیل که او نفت لیبی را ملی می کند، نفتی که تا انقلاب 1969 به شرکت های نفتی غرب تعلق داشته است.
• قذافی با ملی کردن نفت به تغییرات مثبتی در لیبی در زمینه انفراساختار، آموزش و پرورش، بهداشت و موقعیت زنان راه می گشاید.

12
قذافی رژیم سلطنتی وابسته به استعمار را سرنگون می کند، نفت لیبی را ملی می کند، در مقابل قدرت های امپریالیستی به مقاومت می پردازد و تغییرات مثبتی را در لیبی عملی می سازد.
اما علیرغم اینها همه، پس از چهل سال بمثابه دیکتاتوری فاسد، اوپوزیسیون را سرکوب می کند و در و دروازه را دوباره به روی شرکت های غربی باز می کند.
این چرخش قذافی را چگونه می توان توضیح داد؟

• قذافی از همان آغاز در مقابل قدرت های استعماری دست به مقاومت زد و مبالغ هنگفتی را در اختیار جنبش های رهایئ بخش ملی در اقصا نقاط جهان گذاشت.
• او در این زمینه خیلی خوب بود.
• اما نباید فراموش کرد که قذافی همیشه آنتی کمونیست بوده است:
• او برای مثال، در سال 1971 مسیر هواپیمای حامل دگراندیشان کمونیست سودانی را برگرداند و زمینه را برای فرود آمدنش در سودان فراهم آورد تا بلافاصله بازداشت شوند و به دستور نومیری ـ رئیس جمهور سودان ـ تیرباران شوند.
• قذافی علاوه بر این، هرگز دوراندیش و آینده نگر نبوده است.

• انقلاب سرهنگ قذافی را می توان انقلاب ناسیونالیستی ـ بورژوائی تلقی کرد که به تشکیل سرمایه داری دولتی می انجامد.
• برای درک چند و چون انحراف رژیم قذافی باید به دو مسئله توجه داشت:

1
مسئله اول

• اولا باید زمینه ای را در نظر گرفت که به زیان او عمل کرده است.
• (شرایط اوبژکتیف و عینی را. مترجم)

2
مسئله دوم

• ثانیا باید خطاهای خود قذافی را در نظر گرفت.
• (شرایط سوبژکتیف را. مترجم)

• ما در بخش های پیشین این مقاله دیدیم که قذافی چگونه در لیبی با هیچ آغاز به کار کرده است.

• کشور لیبی بسیار عقب مانده بود.

• از این رو، نه انسان های تحصیلکرده زیادی وجود داشت و نه طبقه کارگر نیرومندی بود که به دفاع از انقلاب بر خیزد.

• اکثریت تحصیلکرده ها جزو نخبگان لیبی بوده اند که ثروت های لیبی را به قیمتی نازل به جیب قدرت های نئواستعماری سرازیر می کردند.
• طبیعی است که این بخش از روشنفکران تحصیلکرده نه یار انقلاب بلکه بار انقلاب باشند.
• اکثر انها پس از انقلاب به خارج کوچ کردند تا اوپوزیسیون ضد انقلابی را سازمان دهند.

• علاوه بر این نباید فراموش کرد که افسران ضد سلطنتی لیبی متأثر از انیدشه های ناصر بودند.
• مصر و لیبی در صدد همکاری استراتژیکی با همدیگر بودند.
• اما مرگ ناصر در سال 1970 مانع تحقق این نقشه دش و مصر به کشوری ضد انقلابی و طرفدار غرب بدل گشت.

• انور سادات ـ رئیس جمهور جدید مصر ـ به ایلات متحده آمریکا نزدیک شد، اقتصاد کشور را عمدتا لیبرالیزه کرد و به یکی از متحدین اسرائیل بدل گشت.
• در سال 1977 حتی میان مصر و لیبی اختلافی کوتاهمدت بالا گرفت.

• وضع قذافی را باید اکنون در نظر مجسم ساخت:
• کشوری که الهامبخش او و افسران دیگر لیبی بود، کشوری که می بایستی به متحد استراتژیکی لیبی بدل شود، در یک چشم به هم زدن به دشمن او بدل شده وبد.

• عنصر دیگری نیز در این میان بر ضد انقلاب لیبی وارد عمل شد و آن عبارت بود ز کاهش سرسام آور قیمت نفت در سال های 80 قرن بیستم.

• در سال 1973 کشورهای تولید کننده نفت در رابطه با جنگ اعراب و اسرائیل صدور نفت را محدود ساختند که باعث افزایش سریع قیمت نفت شد.
• این اقدام سبب انتقال ثروت از شمال به جنوب گردید.

• اما در سال های 80 قرن بیستم حادثه ای رخ داد که می توند ضد انقلاب نفتی نامیده شود.
• بانی و مجری این سیاست رونالد ریگان و عربستان سعودی بودند.
• عربستان سعودی میزان تولید و سعود نفت را به طرز خارق العاده ای افزایش داد، آن سان که بازار از کالای نفت اشباع شد.
• نتیجه این کار سقوط سرسام آور قیمت نفت بود.
• قیمت هر بشکه نفت از 35 دلار به 8 دلار کاهش یافت.

13
آیا این کار بر ضد خود عربستان سعودی نبود؟

• چرا.
• این کار عربستان سعودی بر اقتصاد آن کشور تأثیرات منفی باقی گذاشت.
• اما برای عربستان سعودی رابطه با ایالات متحده مهمتر از نفت و اقتصاد و غیره است.
• رابطه عربستان سعودی با آمریکا رابطه حیاتی ـ مماتی برای خاندان سعود است.
• بدون حمایت آمریکا خاندان سعود قادر به حفظ قدرت خویش نیست.

• کاهش سرسام آور قیمت نفت پیامدهای وخیمی برای کشورهای تولید کننده نفت داشت.
• بدهی آنها بطرز فجیعی بالاتر رفت.

• همه این حوادث منفی وقتی رخ می داد که از روی کار امدن قذافی فقط ده سال می گذشت.
• رهبری لیبی که از هیچ برخاسته بود و می خواست با اتکا به درامد نفت کشور خود را بسازد، اکنون آرزوهایش به برف در زیر انوار آفتاب شباهت داشتند.

• این کاهش سرسام آور قیمت نفت سقوط اتحاد شوروی را که در آن زمان در افغانستان درگیر بود، تسریع کرد.

• با سقوط اتحاد شوروی لیبی مهمترین پشتیبان خود را در عرصه بین المللی از دست داد و بکلی تنها ماند.
• انزوای لیبی وقتی به اوج خود رسید که رژیم ریگان لیبی را در لیست دولت های تروریست قرار داد و سلسله طویلی از تحریم ها را تصویب کرد.


ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر