
پیشگفتار
۱
· شیوه برخورد با «استالینیسم» ـ امروزه ـ به شیوه برخورد با فرم های نمودین و پدیده های اجتماعی دیگر دوران ما، شباهت زیادی دارد.
۲
· واژه های معینی ورد همه زبان ها هستند، بی آنکه کسی از چند و چون واقعی آنها کوچکترین خبری داشته باشد.
· (رهبری از رهبران بی پیرو می گفت که علت شکست سوسیالیسم این بود که به جای اجتماعی کردن مالکیت، آن را دولتی کرده بودند.
· پرسیدیم که مفهوم «اجتماعی کردن مالکیت بر وسایل تولید» به چه معنی است؟
· گفت که او خود نمی داند و نباید هم بداند.
· این وظیفه تحصیلکرده ها ست که بخوانند، ازبر کنند و به او هم بگویند.
· رهبران زمانه ما چنین اند! مترجم)
۳
· واژه «استالینیسم» هم به همین روز افتاده است.
۴
· آنچه در باره «استالینیسم» تصور می شود، عبارت است از خودکامگی (توتالیتاریسم)، زورگوئی، «دگماتیسم»، صدور و اجرای اکید فرامین خشک در کلیه عرصه های جامعه و کارهای زشت بیشمار دیگر که با کشورهای کمونیستی در رابطه قرار داده می شوند.
۵
· پژوهش علمی در این زمینه کمیاب است.
۶
· کارهای تحقیقی انجام یافته از حد گام های محقر و رقت بار فراتر نمی روند.
۷
· در نتیجه، هرکس بنا بر فانتزی، قوه تخیل و میل و هوا و هوس خویش، در باره «استالینیسم» داد سخن سر می دهد.
۸
· ولی به قول هگل، «زوزه بی قواره ناقوس و یا پرشدن مهی گرم، تفکر موسیقیائی ئی که به مفهوم، که تنها شیوه شیئیت مند ذاتی می توانست باشد، ره نمی جوید.»
۹
· اینکه چرا طرح استالینیسم، همواره در سطح ماقبل علمی درجا می زند، قبل از همه، دو دلیل دارد:
الف
· کشورهائی که به طرز کمونیستی اداره می شوند، خود دیری است که در صدد گسست عملی با استالینیسم اند، بی آنکه طبیعت فراگیر و خصلت عام روابط قدرت اجتماعی شناخته شوند، که سخن گفتن از «استالینیسم» را به مثابه قانون اساسی خاص جامعه در چارچوب نظام ماهیتا سوسیالیستی عام مجاز می دارد.
ب
· در جوی که خود را نه فقط با فرم «استالینیستی»، بلکه بیشتر با خصلت اساسی جامعه در خود این کشورها مواجه می بیند، پاسداران عفت ما چنان از شناخت مارکسیسم تئوریکی کلاسیک قرن نوزدهم و بیستم، یعنی از نظرات مربوط به چند و چون جامعه، آماجگذاری های آن و ارزشمفهوم های اجتماعی آن بی خبر هستند، که «استالینیسم» به نظرشان به معنی «سوسیالیسم» به طور کلی جلوه می کند.
۱۰
· امروز، گسست عملی رو به رشد در کشورهای نوع شوروی با استالینیسم، اما برای علوم اجتماعی در سراسر دنیا، راه درک عمیقتر دوره ای را هموار می سازد، که ظاهرا به پایان خود رسیده است و درک روندهائی را میسر می سازد که آن دوره را هدایت کرده و سرانجام به پایان رسانده اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر