۱۴۰۰ خرداد ۱, شنبه

درنگی در شعری از مهین خدیوی تحت عنوان «غزه» (۲)

 Ist möglicherweise ein Bild von 1 Person 
 
«غزه»
 مهین خدیوی
 (۱۲ جولای ۲۰۱۴) 
 
درنگی
از
ربابه نون

۱


غزّه
همه از تو حرف می زنند
در 

تلویریون
اینترنت
سایت های ریز و درشت
بالاترین
پایین ترین
فیس بوک.

 

راستی چرا و به چه دلیل،

از بدو تشکیل دولت خلق یهود،

فلسطین

از سوی هر ننه قمری 

به

طرزی یکجانبه 

تماتیزه شده و می شود؟

 

در همین تلاویو هر روز انتحاری خونین

 در دیسکویی، ایستگاه اتوبوسی، اوتوبوسی رخ می داد.

هر روز کودک خردسالی در کوچه و یا در راه کودکستان و دبستان

چاقو می خورد و غرقه در خون می گشت؟

هر روز پیران جان به در برده از آوش ویتس 

توسط فدائیان فاشیست

ترور می شد.

هر روز

ورزشکاران و مسافران هواپیمای اسرائیلی

گروگان گرفته می شدند و یا به موشک فوندامنتالیست های کور و کودن بسته می شد.

 

دلیل این یکجانبه نگری 

چیست؟

 

دختران مدارس در افریقا

چه بسا

توسط باندهای فوندامنتالیستی

به طور دسته جمعی به اسارت برده می شوند.

ارشاد اسلامی می شوند.

حامله می شوند.

اعدام می شوند.

ولی 

تماتیزه نمی شوند.

هر وجب از خاک افغانستان و ایران و خاورمیانه

کربلا ست

و

هر روز سکنه آنها

عاشورا ست.

چرا

«انقلابیون» بشردوست جهان

برای حمایت از خلق های این ممالک مفلوک

بسیج نمی شوند و دمار از روزگار فاشیست ها و فوندامنتالیست ها در نمی آورند؟

راز این سکوت در موردی و غوغا در موردی دیگر چیست؟

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر