۱۴۰۰ اردیبهشت ۲۵, شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) اصل هویت (۳)

Die vielen Facetten in uns
 
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین

۴
لایب نیتس

گوتفرید ویلهلم لایب نیتس
(۱۶۴۶ ـ ۱۷۱۶)
فیلسوف، دانشمند، ریاضی دان، دیپلومات، فیزیکدان، مورخ، سیاستمدار، کتاب شناس و دکتر در حقوق دنیوی و اخروی (کلیسائی)
ایدئالیست عینی
روح یونیورسال زمانه خویش

• اصل هویت را لایب نیتس به صورت الف = الف فرمولبندی می کند.

۵
ولف

کریستیان ولف
(۱۶۷۹ ـ ۱۷۵۴)
عالم یونیورسال، ریاضی دان، فیلسوف آلمانی
همراه با لایب نیتس و کانت مهمترین نماینده روشنگری آلمان
نماینده حقوق طبیعی
بنیانگذار بسیاری از مفاهیم مهم (شعور، معنی، درخود، دقت)
مؤثر در قانونگزاری پروس
مؤلف آثار بیشمار

۱
• ولف در همنظری با اسکولاستیک از اصل هویت تعبیری متافیزیکی ارائه می دهد و ادعای وجود ماهیات لایتغیر را مطرح می سازد.

۲
• انگلس در رابطه با این نظر غالب در علم (از قرن شانزدهم تا هجدهم) یاد آور می شود:
• «قانون هویت ـ به معنی متافیزیکی قدیم آن ـ قانون اساسی استنباط قدیم مبنی بر الف = الف بود:
• هر چیز در هویت با خویشتن خویش تلقی می شد.
• همه چیز ـ منظومه شمسی، ستارگان، موجودات و غیره ابدی پنداشته می شد.»
• (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۴۸۴)

۶
ایدئالیسم عینی

۱
• با به رسمیت شناخته شدن روز افزون اندیشه توسعه و تکامل در علوم طبیعی قرن هجدهم و نوزدهم، اصل هویت یاد شده (اصل هویتی که به طورمتافیزیکی تفسیر می شد) در فلسفه، به ویژه در سیستم های فلسفی ایدئالیسم عینی شلینگ و هگل مورد انتقاد قرار گرفت.

الف
شلینگ

فریدریش ویلهلم یوزف شلینگ
(۱۷۷۵ ـ ۱۸۵۴)
فیلسوف و نماینده اصلی ایدئالیسم آلمانی

۱
• بدین طریق، شلینگ، هویت (یکسانی) و تفاوت میان سوبژکت و اوبژکت، تفکر و وجود، روح و ماده را در خرد محض (فلسفه هویت) فرضیه بندی می کند.

 (به نظر شلینگ در خرد محض اوبژکت و سوبژکت، تفکر و وجود، روح و ماده به وحدت می رسند.
  این نظر شلینگ عرفانی است. مترجم)

ب
هگل
 
۱
• هگل اصل هویت در فرم الف = الف را به مثابه «بیانگر حشو قبیح توخالی» رد می کند:
• تفکر متافیزیکی ظاهربین «همواره تنها هویت مجرد را در نظر می گیرد و تفاوت را در خارج از آن و یا در کنار آن می بیند».
• در حالیکه «حقیقت تنها در وحدت هویت با تفاوت کامل است»
• و «هویت باید به مثابه تفاوتی در نظر گرفته شود که با خود یکسان است.»
(هگل، «منطق»، فصل دوم، ص ۲۶) 
 
ادامه دارد.


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر