سیری در شعری از سیاوش کسرایی تحت عنوان «آرش کمانگیر» (۱۰)

 

 

تحلیلی

از

شین میم شین

 

آرش کمانگیر

(شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۳۷)

 

«گفته بودم زندگی زیبا ست

گفته و ناگفته

 ای بس نکته ها کاینجا ست

 

آسمان باز

آفتاب زر

باغ های گل

دشت های بی در و پیکر

سر برون آوردن گل از درون برف

تاب نرم رقص ماهی در بلور آب

بوی عطر خاک باران خورده در کهسار

خواب گندمزارها در چشمه ی مهتاب

 

·    معنی تحت اللفظی:

·    «گفته بودم که زندگی زیبا ست.

·    خواه بگویم و خواه نگویم، در همین پدیده، چه بسا نکته ها نهفته است:

·    آسمان فراخ

·    آفتاب زرین

·    دشت های پهناور

·    سر بدر کشیدن گل از اعماق برف

·    رقص پر پیچ و تب ماهی در بلور آب

·    عطر خاک خیس از باران در کوهسار

·    خواب گندامزارها در چشمه مهتاب!»

 

۱

·    قصه عمو نوروز برای کودکان با ستایش از زندگی شروع می شود.

·    برای شناخت رادیکال و راستین سیاوش باید با ضد تاریخی سیاوش آشنا شد:

·    باید با فلسفه بورژوائی واپسین و فلاسفه و هنرمندان طبقات اجتماعی واپسین آشنا شد و برای تمیز جهان بینی توده های مولد و زحمتکش از جهان بینی طبقات اجتماعی ارتجاعی،  انگل و پتیاره باید با محتوای ایده ئولوژیکی شعر سیاوش آشنا شد.

·    خط بینشی سیاوش خط سرخی است که در تار و پود تاریخ  از حکیم سرخ طوس تا سیاوش کشیده شده است و در کانون این خط بینشی، زندگی قرار دارد

·    زندگی به مثابه عالی ترین و ستایش انگیزترین نعمت ها و ارزش ها.

 

۲

·    وقتی به عظمت این بینش می توانیم اندکی پی ببریم که به تاریخ سرایش این حماسه نظر کنیم:

·    سال ۱۳۳۷

·    حدود ۵ سال پس از کودتای ۲۸ مرداد.

·    سال های خفت و خون پس از کودتای فئودالیسم، امپریالیسم و دربار

·    سال های بازگشت خونبار ارتجاع زخم خورده و هار

·    سال های تهوع هنرمندان تهوع انگیز طبقات واپسین از زندگی و ارزش های والای انسانی

·    سال های سجده بر خاک متروپول های «دموکراسی» های فرمال بورژوائی

·    سال های وازدگی، نومیدی، تحقیر زندگی، تجلیل جنگ و مرگ و انتحار داوطلبانه

·    سال های سرافکندگی عزت انسانی و گدائی غرور

 

ادامه دارد.