محمد زهری
درنگی
از
شین میم شین
کنار پنجره، بی حوصله، اندوهگین، خاموش
معنی تحت اللفظی:
گربه شیطان و پر جنب و جوش و کنجکاو و بازیگوش
هم
بی حوصله و ساکت و غمگین کنار پنجره نشسته است.
این بدان معنی است که رخوت ناشی از غیاب اهل و عیال شاعر به گربه هم سرایت کرده است.
حیرت انگیز هم نیست.
وقتی رخوت سرتاپای خانه را در بر گرفته باشد، چرا باید گربه استثنائی در این میان باشد.
۲
سراپا پرده و دیوار و ایوان، گوش
که شاید بشنوند از خانه، گلبانگ صدایی را
و یا بر سنگ فرش کوچه ریزد پرتو فانوس
به همراه نفس های شتاب آلود دلبندی
که جان را می شکوفاند ز رستاخیز لبخندی
معنی تحت اللفظی:
سراپای پرده و دیوار و ایوان خانه هم غرق در سکوت است.
همه از دم گوش در راه و چشم در راهند تا شاید گلبانگ صدایی را بشنوند و یا شاهد افتادن نور فانوسی بر سنگ فرش کوچه گردند.
فانوسی در دست دلبندی که نفس نفس زنان و شتابزده بیاید و با رستاخیز لبخندی دل مرده را زنده سازد.
شاعر در این بند شعر، در و دیوار و ایوان خانه را سوبژکتیویته (شخصیت) می بخشد.
یعنی آنها را انسان واره و در واقع خویشتن واره تصور و تصویر می کند.
آنها هم بسان شاعر
دلشان برای دلبندی تنگ شده است.
برای دلبند دلگشای رهایی بخشی.
برای دلبندی که لبخندش به رستاخیز می ماند.
رستاخیری که به شکوفایی روح مرده منجر می شود
و
صدایش شبیه بانگ گل فرحبخش است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر