۱۳۹۹ دی ۱۸, پنجشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۲۷۶)

Bild
 

میم حجری


۲۸۹۵

سنگ سخنگو

من نمیخواستم چمدان به دست بروم... 

میخواستم چمدان تو باشم؛ که به دست میگیری‌ام... میبری‌ام

سگ سخن جو

 

هنر در جمارانیان است و بس.
هیچ کسی در سراسر سیاره زمین
خود را این چنین ذلیل نمی سازد که زنان جنقوری ذلیل می سازند.
آنهم برای کسانی که ترحم انگیزتر از خودشان اند.


۲۸۹۶

سنگ سخنگو

ولي اينو بدون هيچكس مثه من نگات نميكنه

سگ سخن جو

 

عجب هنری زنان جنقوری دارند.
زنان جنقوری را باید «نگه»بانان جهان محسوب داشت.
چون هنری جز نگاه ندارند


۲۸۹۷

سنگ سخنگو

کیرم تو بزرگسالی من چطوری حالی مامانم کنم که من دوست ندارم ازدواج کنم تو دهه ۲۰ زندگیم و قرار هم نیست هیچ وقت بچه داشته باشم؟ مامان بابایی که تو نوجونی با داشتن دوست پسر هر گونه ارتباط با پسر ها براشون خط قرمز بود الان چرا باید بیان صمیمانه باهام راجب دوست پسر داشتن حرف بزنن

سگ سخن جو

 

خوب
بحث کن با مادر و پدرت.
بهتر از بحث
طریق دیگری وجود ندارد.
بزرگ ترین ضعف جد اندر جدی ما همین است:
دشنام و تهمت و توهین و تف
به همنوع
به
عوص هماندیشی.


۲۸۹۸

سنگ سخنگو

یکم زیبایی ببینیم

سگ سخن جو

 

زیبایی که در ظاهر اشخاص خلاصه نمی شود.
خر هم می تواند پلی بوی و یا پلی میت باشد.
ثانیا
زیبایی نسبی است.
کسی که به نظر تو زیبا ست
حتما
نباید به نظر همسایه تو هم زیبا باشد
ثالثا
زیبایی نه فقطاوبژکتیو، بلکه ضمنا سوبژکتیو است:
گروهی آن
گروهی این
پسندند.
علایق و سلایق خلایق متفاوت اند


۲۸۹۹

سنگ سخنگو

به نظرم کمی هنوز جای تفکر دارید

سگ سخن جو

 

این جمله شما غلط است.
به خود ما بیهوده گیر ندهید
ما آدم نیستیم
عمری خربوده ایم و اخیرا سگ شده ایم
اگر نسبت به نظرات ما نظری دارید
بی اعتنا به ما ذکر کنید
تا ما هم چیزی بیاموزیم.


۲۹۰۰

سنگ سخنگو

دست از سرِ دیگران و زندگیشان برداریم.. آنقدر حواسمان به رفتارهای این و آن بود که یادمان رفت خودمان زندگی کنیم. نرگس صرافیان طوفان

سگ سخن جو

 

نرگس صرافیان
طوفان در فنجان است.
جزو عوام الناسی است که عوامفریب است.
نه
ذره ای سواد دارد
ونه ذره ای صداقت
فقط اهل اراجیف و اندرز است.
اولا
همین موعظه نرگس
مگر
گیر دادن به همنوعان نیست؟
چرا خودش «زندگی نمی کند»
ثانیا
آدم فقط در کلنجار با جامعه آدم است و نه زباله


۲۹۰۱

سنگ سخنگو

صد خانه اگر به طاعت آباد کنی
به زان نبود که خاطری «شاد» کنی ..
گر بنده کنی ز لطف آزادی را
بهتر که هزار بنده آزاد کنی


سگ سخن جو

 

معنی تحت اللفظی:
شادکردن کسی بهتر ازصد رکعت نماز
و
بنده کردن کسی با لطف
بهتر از آزادسازی ۱۰۰۰ بنده است.

عوامفریبانه بودن این موعظه فقیه شیراز
وقتی آشکار میگردد که بدان جامه مشخص بپوشانیم.
دادن پشیزی به گدایی
بیشک خاطرش را شاد خواهد کرد.
دیگر نیازی به رهایش هزار رهی نیست.

۲۹۰۲

سنگ سخنگو

فقط مدل اومدن مامان تو اتاق ی جوری چشاشو میچرخونه که هیچی واسه دیدن از دست نده به مولا هیچی تو این اتاق نیست

سگ سخن جو

 

مادر مربی نیست
ولی
مسئول است
نمی خواهد که فرزندش
بی لیاقت بار بیاید.
مادر منتقد همه فن حریف است
(all rounder)
منتقد عملی، رفتاری، گفتاری، اخلاقی، فکری، هنری و استه تیکی فرزند است.
برای اینکه
مادر در فرزندش ادامه حیات پیدا می کند.
مادر پرنده است
و
فرزند پروازش است که میماند

۲۹۰۳

سنگ سخنگو

سر ناهار دستم خورد به بطری آب همش ریخت تو غذای بابام. اگه سر سوزنی تصور کردین که بابام آدمیه که یه چک بخوابونه زیر گوش بچه ش زهی خیال باطل ..... بله درست حدس زدین خیلی شیک و مجلسی بشقابشو با بشقابم عوض کرد... باباجون غلط کردم

سگ سخن جو

 

شاهکار.
پدران در ایران
سر سفره شام و ناهار
ایمان ندارند.
شام و ناهارشان
دین و ایمان شان است.
ما فکر می کردیم که فقط پدران فقیر چنینند
حالا معلوم مان شد که اغنیا هم جز این نیستند.


۲۹۰۴

سنگ سخنگو

تو كشوري كه بوسيدن جرم محسوب ميشه ، دلخوشيتون چيه؟

سگ سخن جو

 

من ـ زور کدام کشور است؟
در جنقوری
خلایق
کسب و کاری جز بوسه ریالی و ریایی ندارند.
ضمنا
در
شرایط کنونی
بوسه نه جرم
بلکه خریت است.
به ویروس بیندیش تا رستگار شوی

۲۹۰۵

سنگ سخنگو

من تنها حالتی که عصبیم میکنه گرسنگیه.

سگ سخن جو

 

گرسنگی
اندام آدمی را از ریشه به لرزه درمی افکند.
آبرو می برد.
دلیلش این است که دیالک تیک جذب (مثلا آب و غذا) و دفع
اساسی ترین دیالک تیک هستی است.
مرگ = اختلال در این دیالک تیک

۲۹۰۶

سنگ سخنگو

با عقلت ازدواج کن
 گرگ باش، انقد ساده و مهربون نباش


سگ سخن جو

 

ببین.
بهتر از تفکر دیالک تیکی و تمکین به دیالک تیک عینی
طریقت و طریقی وجود ندارد:
اندرز از عناصر پداگوژیکی (تربیتی) فئودالیسم نکبت است.
عقل به تنهایی وجود ندارد.
عقل در دیالک تیک غریزه و عقل وجود دارد.
گرگ هم سرمشق لاشخورها ست و نه آدمها

۲۹۰۷

سنگ سخنگو

نفری یه عکس صدادار منشن کنین.

سگ سخن جو

 

 

به چه کار آیدت ز عکس کسی

از سخن های ما شنو، نفسی


۲۹۰۸

سنگ سخنگو

تو میتونی هر کاری که دوست داری با زندگیت انجام بدی اما یه روزی میفهمی که عشق چیه. مثل ترشی و شیرینی ست و من ترشی رو میشناسم و برای همینه که قدر شیرینی رو میدونم.

سگ سخن جو

 

عجب خرافه ای.
آدم ها در منگنه جبر عینی به سر می برند.
آن می کنند که جبر عینی مجاز می دارد و نه آنچه دوست دارند.
زنان جنقوری حتی مجاز به پوشش دلخواه خود نیستند.
عشق هم معما نیست.
تا کسی روزی بفهمدش و شق القمر شود

۲۹۰۹

سنگ سخنگو

با کسانی که نمیشه بحث کرد چطور؟
 

سگ سخن جو

 

 
چرا.
به شرط اینکه فوت و فن تفکر را بیاموزیم.
ما (و نه فقط ما) با خوداندیشی بیگانه ایم.
هنر ما نشخوار افکار کج و کوله این و آن است.
بحث
علمی است که باید فرا گرفته شود.
عزیزتر و ارجمندتر از مادر و پدر
کسی برای ما وجود ندارد.
خوش به حال تان که مثل ما «بی پدر و مادر» نیستید.

۲۹۱۰

سنگ سخنگو

چرا دخترا بوی خیانت و زود میفهمن؟

سگ سخن جو

 

به چه دلیل تجربی و عقلی به چنین نتیجه ای میرسی
ضمنا
بین دختر و پسر فرقی وجود ندارد
دختر
هم
می تواند هوشیار باشد
و
هم کودن و خرفت و خر
پسر هم همین طور.
مفاهیم خدمت و خیانت
مال عهد بوقند و باید مشخصا بررسی شوند
ازدواج هم فاقد اکتوئالیته است


۲۹۱۱

سنگ سخنگو

در حوالی ما بوسیدن جُرم است نزدیک نیا! 

که حکم عاشق شدن شلّاق است

سگ سخن جو

 

حوالی شما لندن است و یا گلاسکو؟
در جنقوری
بوسه عادی ترین کردوکار است
مثل سلام و خداحافظی بی محتوا ست
عاشق شدن هم تقریبا محال است
و
کسی نمی تواند عاشقی پیدا کند و تازیانه اش بزند.


۲۹۱۲

سنگ سخنگو

گر سری به فردوسی بزنید شاید کمی متوجه شوید اینکه میتوان با زبان عربی عر عر کرد نشانه شاخص بودنشان نیست

سگ سخن جو

 

ما صدها بیت از شاهنامه را تحلیل کرده ایم
کتابی تحت عنوان حماسه داد را ویرایش و منتشر کرده ایم
ما فردوسی را بهتر از تو می شناسیم
همین جمله اولت
حاوی واژه متوجه است که عربی است
فارسی اش را پیدا کن
شاخص
واژه ای عربی است
معادل فارسی برایش پیدا کن.
زبان عربی
کاملتر از فارسی است


۲۹۱۳

سنگ سخنگو

والا گذر زمان پیرمون نمیکنه، ماها خودمون همدیگرو پیر میکنیم..

سگ سخن جو

 

منظور دلارام از پیری
شکستگی و ضعف است.
این ولی فقط بخشی از حقیقت است.
کلنجار اعضای جامعه با شرایط و با یکدیگر
فقط منفی و مخرب نیست.
ضمنا مثبت و سازنده نیز است.
پیری به معنی خردمندی نیز است.
فرد در کلنجار با جامعه
پولاد آبدیده می شود.
زندگی یعنی مصاف طبقاتی
یعنی زد و خورد مدام


۲۹۱۴

سنگ سخنگو

اینکه شما کتابی را ویرایش کردید به این معنی نیست که علامه دهر هستید و این ضمیر ما از کجا میاد که شما میگید ما!؟ ظاهراً با فرهنگ پارسی خیلی فاصله دارید 

مولانای عزیز میفرماید : 

آن مه که ز ما نهان همی‌شد 

رخ بر رخ ما نهاد بی ما 

و در مورد کمال زبان از تعداد اسطوره های پارسی و عربی

سگ سخن جو

 

حماسه داد
پژوهش علمی عمیق راجع به شاهنامه است.
فردوسی فیلسوفی خردگرا است.
فردوسی اصلا اسلام تسیز و عرب ستیز نیست.
این بیت مولانا چه ربطی به بحث دارد؟
اصلا به چه معنی است؟
ضمیر ما یعنی نویسندگان و مترجمین دایرة المعارف روشنگری


۲۹۱۵

سنگ سخنگو

قدرت روحی و روانی یک زن ۶ برابر بیشتر از مرد است و می تواند از آن به طرق مختلف استفاده کند. 

همانطور که زندگی نشان می دهد ، تنها کاربرد صحیح به نفع خانواده، این ویژگی هارا متمایز ساخته است.

گزینه ای علاوه بر این، مردم اصولا مساوی نیستند، چه رسد به ماهیت زن و مرد.


سگ سخن جو

 

زنان ایران خردگراتر از مردان هستند.
دلیلش مولتی فونکسیونالیته زنان در خانواده بوده است:
زنان همه فن حریف اند
زحمتکشان چندباره اند.
کار هم زادگاه اندیشه است.
برابری انسان ها
برابری ماهوی و نوعی است:
زن و مرد هر دو ماهیتا به نوع انسان تعلق دارند


۲۹۱۶

سنگ سخنگو

تحلیل را با توهین فرق دارد.
در بحث باید پیگیر بود
معادل فارسی متوجه و شاخص چیست؟
در بحث نباید
از شاخی به شاخی پرید



۲۹۱۷

سنگ سخنگو

آدمها با توهین و تحقیر و پشت پا زدن و آسیب روحیِ مدام به هم، همدیگرو پیر میکنن


سگ سخن جو

 

 آره.
دلیل فحاشی و تحقیر و توهین
نادانی است.
کسی که در کله اندیشه نداشته باشد
یعنی عاجز از تفکر باشد
یعنی مغزش کار نکند
در چنته سخن ندارد.
سخن غلاف مادی خنجر اندیشه است.
وقتی سخن در چنته نباشد
غریزه وارد میدان می شود
خشم می گیرد
فحش می دهد
تحقیر می کند


۲۹۱۸

سنگ سخنگو

زن در رزم طبقاتی است که نشان می دهد در محتوا و عمل تفاوتی با مرد ندارد حتی به زعم شما به نقل از مارکس زن پرولتر مضاعف است

 

سگ سخن جو

 

 ممنون
بحث راجع به زنان
مثل بحث راجع به روشنفکران
باید مستقلا صورت گیرد.
زنان
طبقه نیستند
قشری از جمعیت هر کشورند.
هم مرگل و می و تاچر و رایس و هلری زنند
هم
رختشو و نظافتچی و کلفت آنان.
رزم طبقاتی زنان وجود ندارد.
رزم فمینیستی زنان وجود دارد.
محتوا با فرم
و
عمل با نظر
توأمند


۲۹۱۹

سنگ سخنگو

زنان ایران‌ در مواجعه با فوندانتالیسم پیروز میدان هستند. اما فاشیسم،راه نوین زباله وارگی زنان را مدام تازه وهموار می سازد.‌ خواهر خواندگی، و دین خویش را اینطور ادا می کند. زنی که تنها، آمال و اندیشه اش کشف حجاب است و بس، زباله است.زن درکارخانه ،کاشانه جمارانیه تازه محک می خورد

۱
زنان ایران‌ در مواجهه با فوندانتالیسم

 

سگ سخن جو

 
زنان طرفدار شاه
از همان روز اول پیروزی فوندامنتالیسم شیعی
به میدان آمدند
و
سرکوب شدند.
اقلیتی از زنان
در راه کارگر
سنگر خالی آنان را پر کرد
و
سرکوب شد.
از آن به بعد
مبارزه زنان
همیشه به آنتی فمینیسم و آنتی کمونیسم آلوده است


۲ 

زباله وارگی زنان 

 

جوامع سرمایه داری 

(چه فاشیستی عریان و چه مستور) 

را 

اصولا دو اوتوریته اداره میکند: 

دولت 

و 

مافیا 

و 

هر یک به شیوه خاص خود. 

هر دو خردستیز، زن ستیز و اخلاق ستیزند 

هر دو جامعه را به لومپنستان تبدیل می کنند 

به قحطستان شعور و شخصیت 

اعضای جامعه 

چه زن و چه نر 

زباله می شوند

۳
زنی که تنها، آمال و اندیشه اش کشف حجاب است و بس،
زباله است


مبارزه بر ضد حجاب
فرمی از مبارزه طبقاتی پرولتاریا ست.
مبارزه بر ضد حجاب
جبهه مشترک همه زنان مدرن جامعه است و از اهمیت چشمگیری برخوردار است.
زنان زباله
اگرچه مخالف حجابند
ولی
عملا و عمیقا
زن ستیزند
آبروی زنان را می برند

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر