۱۳۹۸ شهریور ۹, شنبه

سیری در غزلی از خواجه شیراز (۱۸)


حافظ
 
ویرایش و تحلیل
از
میمحا نجار

۱
صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش
وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش

طامات و شطح در ره آهنگ چنگ نه
تسبیح و طیلسان به می و میگسار بخش

زهد گران که شاهد و ساقی نمی‌خرند
در حلقه چمن به نسیم بهار بخش
 
معنی تحت اللفظی:
صوفی
 جامه پاره ـ پوره ات
را
پس از چیدن گلی
به
خاری که باقی می ماند،
ببخش.
 
 اوراد و رموز صوفیانه
را
در
آهنگ چنگ
بگذار
و
تسبیح و ردا 
 را
به
می و میخوار
ببخش.
 
شاهد و ساقی
مشتری زهد خشک
نیستند.
 
زهد خشک
را
در
 حلقه سبزه زار (گردهمایی در صحرا)
به
نسیم بهار
ببخش.
 
۱
طامات و شطح در ره آهنگ چنگ نه
تسبیح و طیلسان به می و میگسار بخش
خواجه
در
این بیت غزل
دوئالیسم مادی و فکری
را
به
شکل دوئالیسم تسبیح و طیلسان ـ طامات و شطح 
از
سویی
و
به
شکل دوئالیسم می و میگسار ـ آهنگ چنگ
از
سوی دیگر
بسط می دهد
تا
تعویض آنها
را
توصیه کند
و
ضمنا
عناصر دوئالیسم اول
را
تحقیر کند
یعنی
زباله 
قلمداد کند.
 
۲
طامات و شطح در ره آهنگ چنگ نه
تسبیح و طیلسان به می و میگسار بخش
این بیت غزل خواجه
نه
تنها
به
لحاظ محتوا
غنی و ستایش انگیز است،
بلکه
به 
لحاظ فرم 
نیز.
 
گزینش هنرمندانه واژه های این بیت غزل
دلنشینی و شیوایی و زیبایی خاصی
بدان
بخشیده است.
 
مثال:
حرف مشترک «ط» و یا «ت»، «گاف»، «ح»، «م»
در
واژه های زیر
طامات 
 شطح 
تسبیح 
 طیلسان
 
 آهنگ
 چنگ 
 
   می 
 میگسار 
 
۳
زهد گران که شاهد و ساقی نمی‌خرند
در حلقه چمن به نسیم بهار بخش
 
خواجه
در این بیت غزل
زهد زاهد و صوفی
را
نیز
مورد تحقیر قرار می دهد
و
به
عنوان زباله 
بخشیدنش به نسیم بهار
را
توصیه می کند.
 
منظور طعنه آمیز خواجه
این
است
که
زهد زاهد 
قابل تعویض با می و عیش و عشرت نیست.
 
در
غزل های دیگر خواجه
ساز و برگ زاهد و رند
مثلا عمامه و عبا و قبا و غیره شان
به ازای دریافت می
در
میخانه
گرو
گذاشته می شوند.
 
زهد زاهد
ولی
قابل گرو گذاشتن حتی نیست.
 
محتوای طنز آمیز و طعنه آمیز این اندیشه خواجه
ضمنا
قلابی قلمداد کردن زهد گران زاهد
است.

یعنی
قلابی تر
از
البسه او قلمداد کردن زهد گران زاهد است.

این
خیلی زیبا
 ست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر