۱۳۹۸ شهریور ۳, یکشنبه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۷۴)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین

فصل ششم
وظیفه فکری فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان

بخش اول
ادامه


۸۹
·    فلسفه کلاسیک بورژوایی با پرچم خرد یه مثابه مرجع عام انسانی وارد صحنه تاریخ شد تا به قول کلاسیک های مارکسیسم، «محتوای مبارزات به لحاظ بورژوایی محدود خود را از خویشتن خویش مستور و پوشیده دارد و عشق و شور خود را برای صعود به قله تراژدی تاریخی بزرگ حفظ کند.»
·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۸، ص ۱۱۶)

۹۰
·    تفکر کلاسیک بورژوایی بدین طریق، به لحاظ نتیجه روند تاریخی، محتوای واقعی گذار از جامعه فئودالی به جامعه بورژوایی را، یعنی رسالت خود را به گذار از یک جامعه مبتنی بر استثمار به جامعه مبتنی بر استثمار دیگر سرپوش نهاد.
·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۸، ص ۱۱۷)

۹۱
·    به قول مارکف، «از این رو، بورژوازی نوخاسته (آغازین) در نتیجه شرایط طبقاتی خویش، همیشه فقط از یک جنبه و جانب پیشرفته است.

·    (یعنی به طور نیمبند پیشرفته است. مترجم)

۹۲
·    بورژوازی نوخاسته (آغازین) فقط در مقابل فئودالیسم پیشرفته است.

·    (یعنی پیشرفته تر از فئودالیسم است. مترجم)

۹۳
·    بورژوازی با نهادها و ایده ئولوژی اش نمی تواند پیشرفت جامعه ای را به مثابه کل تقسیم ناپذیر در اختیار داشته باشد.»
·    (مارکوف، «حد و حدود دولت ژاکوبونی. مواضع اصلی روشنگری فرانسه»، ۱۹۵۵، ص ۲۴۱)

۹۴
·    ضمنا آنچه مارکوف راجع به مناسبت روشنگری فرانسه با انقلاب فرانسه نوشته، در رابطه با مناسبت  فلسفه کلاسیک بورژوایی با جامعه بورژوایی تازه وارد به صحنه ترایخ، به طور کلی اعتبار دارد.

۹۵
·    به قول مارکف، «روشنگری فرانسه و انقلاب فرانسه از ریشه واحد و یکسانی رشد کرده اند.
·    از ریشه رهایش بورژوازی از فئودالیته رشد کرده اند.

۹۶
·    به همین دلیل هر دو پدیده (روشنگری فرانسه و انقلاب فرانسه) خویشاوندند.
·    به یکدیگر تعلق دارند.
·    اما همزمان دو پدیده بغرنجند.

۹۷
·    روشنگری فرانسه و انقلاب فرانسه هر دو حامل عناصری اند که در تشکیل بورژوازی به مثابه طبقه، در حفظ حاکمیت اقتصادی و سیاسی جهانتصویر و تاریختصویرش کارآیی ندارند (به درد نمی خورند.)
·    برای اینکه بورژوازی بدون قرینه آنتاگونیستی اش(آشتی ناپذیرش)، یعنی بدون پرولتاریا قابل تصور نیست.

۹۸
·    فلاسفه بورژوایی نه مسبب انقلاب فرانسه بوده اند و نه فاعل فعل انقلاب فرانسه. 

۹۹
·    فلاسفه بورژوایی وقتی هم که انقلاب را تجربه کرده اند، تقریبا همه آنها دچار سوء تفاهم نسبت به انقلاب شده اند و گیج و سردرگم و گمراه مانده اند.

۱۰۰
·    فلاسفه بورژوایی اما به هیچوجه پروژکتورهای مکانیکی انقلاب فرانسه و فرمولبازهای آن نبوده اند.

۱۰۱
·    در جوار کارهای فرعی بی اهمیت بیشمار، باید از    حوایج جامعه ای واقعی شروع کرد و  به حوایج جامعه ای واقعی تکیه کرد که از طریق وساطت، قابل درک گشته اند، به طرز سیاسی مطرح و قابل اجرا گشته اند.

۱۰۲
·    خدمت مستقیم و اکتیو روشنگری فرانسه به انقلاب همین جا ست که فراتر از حد تاریخ فلسفه و تاریخ ادبیات  بوده است.»
·    (ضمنا مراجعه کنید به ورنر کراوس، «مقدمه ای بر بررسی روشنگری فرانسه»، ۱۹۵۹، ص ۲۰۱)

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر