۱۳۹۵ آبان ۲۴, دوشنبه

علم نحو (سین تاکس)


پروفسور دکتر ولف دیتر هارتونگ
برگردان
شین میم شین

·        سین تاکس یک واژه ی یونانی است.

1
·        سین تاکس (علم نحو) به سیستم قواعد هر زبان اطلاق می شود که تعیین کننده ی نحوه تشکیل و تغییر جملات و گویش های مجاز و معتبر زبانی از انبوهی از عناصر بنیادی (علائم زبانی) است.

2
·        سین تاکس (علم نحو) آن بخش از زبان طبیعی و یا زبان مصنوعی است که پس از انتزاع (جداسازی) بخش های زیرین در چارچوب بافت کلی «سمیوتیک»  باقی می ماند:

الف

·        پس از انتزاع (جداسازی) روابط انسان ها از   علائم زبانی

ب

·        پس از انتزاع (جداسازی) روابط علائم زبانی از آنچه که علامتگذاری می شود و یا معنی می شود (یعنی جنبه سمانتیکی.)

3
·        سین تاکس (علم نحو)، فقط با روابط موجود میان علائم، روابط موجود میان علائم و سلسله علائم و امثالهم سر و کار دارد.

4
·        سین تاکس (علم نحو) به کمک «زیررشته» ای از سمیوتیک عمومی و زیررشته ای از «سینتاکتیک» مورد بررسی قرار می گیرد.

·        مراجعه کنید به سمیوتیک، سین تاکتیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

5
·        در سین تاکس (علم نحو)، اغلب نه میان گویش های مجاز معتبر و غیرمجاز نامعتبر، بلکه میان سلسله علائم مفروض و «زیرمجموعه» علامتگذاری شده این مجموعه، یعنی گویش ها تفاوت گذاشته می شود.

6
·        بنا بر نظریه وسیعا رایج در تئوری های علمی مدرن، سین تاکس (علم نحو) هر زبان را می توان بمثابه سیستم صوری و فرمال آن زبان تشکیل داد و هر سیستم صوری را می توان بمثابه سین تاکس (علم نحو) هر زبان تلقی کرد.

7
·        یک همچو سین تاکسی (علم نحوی) باید قبل از همه حاوی دو «زیرمجموعه» زیر از قواعد باشد:

الف

·        حاوی قواعد تشکیل (فرماسیون) و یا قواعد ساختمان باشد.

ب

·        حاوی قواعد تغییر شکل (ترانس فرماسیون) و یا قواعد نهائی باشد.

8
·        بکمک قواعد تشکیل می توان به نکات زیر پی برد:

الف

·        می توان به این نکته پی برد که به چه نحوی می توان سلسله علائمی را بوجود آورد که گویش های معتبر باشند.

ب

·        می توان به این نکته پی برد که به چه نحوی می توان به اعتبار و یا عدم اعتبار سلسله علائم پی برد.

9
·        قواعد تغییر شکل (ترانس فرماسیون)  نشان می دهند که چگونه می توان از سلسله علائم معتبر به گویش های معتبر دیگر رسید.

10
·        اگر مجموعه گویش ها «اکسیوماتیزه» (مبتنی بر اصول بدیهی) شوند، در آن صورت می توانند قواعد تغییر شکل کلیه احکام قابل استخراج از اصول بدیهی را تعیین کنند.

11
·        این امردر مورد تئوری علمی «اکسیوماتیزه شده» عبارت است از جمع کلیه براهین قابل استخراج از اصول بدیهی.

12
·        سین تاکس (علم نحو)، بدین طریق همه عملیات صوری صرف را که در گویش های هر زبان می توانند مورد استفاده قرار گیرند، تعیین می کند.

13
·        سین تاکس (علم نحو) بویژه در منطق ریاضی، نقش مرکزی بازی می کند.
·        برای اینکه در منطق ریاضی معنی به واسطه ی قواعد تفسیر «سمانتیکی» دقیق علائم بنیادی تعیین می شود و بدین طریق معنی گویش های بغرنج می تواند بوسیله عملیات «سینتاکتیکی» (مبتنی بر سین تاکس) صرف تعیین شود.  

14
·        سین تاکس (علم نحو) در زبان های طبیعی به معنی سیستمی از قواعد تلقی می شود که تشکیل ساختارهای جملات و گویش های باصطلاح زیبا را امکان پذیر می سازد.

15
·        البته در زبان های طبیعی، رابطه ساختار «سینتاکتیکی» (مبتنی بر سین تاکس) هم نسبت به سلسله علائم بالفعل (مثلا ترتیب اصوات) و هم نسبت به معنی جملات، بغرنجتر از آن در زبان های مصنوعی است.
·        از این رو، سین تاکس زبان های طبیعی بغرنجتر از سین تاکس زبان های مصنوعی (دستور زبان) است.

16
·        در زبان های «فرمالیزه گشته» (صوری شده) و یا مصنوعی باید قواعد «سینتاکتیکی» کامل باشند.
·        برای اینکه آنجا در مغایرت با روابط حاکم در زبان های طبیعی، توسل به تأملات سمانتیکی و یا پراگماتیکی امکان پذیر نیست.

17
·        در منطق حکمی «فرمالیزه گشته»، به عنوان مثال، بکمک  تعریف «ریکورسیوی» تعیین شده که چگونه می توان از علائم اصلی، گویش های منطقی معنامند ساخت و چگونه می توان به مناسب و یا نامناسب بودن ترکیب مفروضی از علائم اصلی منطقی (متغیرهای حکمی، ثابت های منطق حکمی و غیره) هر گویش منطقی پی برد.    

18
·        در چنین موارد خاصی، قواعد تغییر شکل (ترانس فرماسیون) از قواعد انفصال و قواعد انتصاب منطق حکمی تشکیل می یابند.

19
·        بررسی های سینتاکتیکی بویژه، در هنگام تدوین زبان های برنامه ای و ماشینی اهمیت کسب می کنند.

20
·        اطلاعتئوری کلاسیک را باید با در نظر گرفتن نقطه نظرهای سمیوتیک عمومی به عرصه بررسی های سینتاکتیکی مربوط دانست.

21
·        وقتی ما به عنوان مثال از محتوای اطلاعاتی علامتی صحبت می کنیم و منظور خود را بطور مشخص در قالب کلام نمی ریزیم، آنگاه منظور ما محتوای اطلاعاتی «سینتاکتیکی» است.

22
·        فرمول «شانون» راجع به محتوای اطلاعاتی میانی علامتی در انبوهه علائم نیز به ساختار «سین تاکتیکی» انبوهه علائم مربوط می شود

·        مراجعه کنید به اطلاع در تارنمای دایرة المعارف روشنگری


23
·        اگر ما علائم، روابط، مناسبات و غیره یک سیستم صوری را، یعنی یک سین تاکس را با معانی مشخص همراه کنیم، آنگاه ما تفسیر ساختار سین تاکتیکی را بدست می آوریم.

24
·        هر ساختار سین تاکتیکی واحد می تواند مدل های مختلف داشته باشد.
·        بر این اساس است که می توان پیوندها، روابط، روندها و غیره مربوط به عرصه های متنوع را بر ماشین محاسبه الکترونیکی انتقال داد.

·        مراجعه کنید به زبان در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر