۱۳۹۵ آذر ۱, دوشنبه

سیری در مواعظ مشد علی (1)


«سوسیالیسم» مشارکتی
تأمل و تحلیلی از
مش مسعود بهبودی

مشد علی
سه مسئله برای سوسیالیسم مشارکتی را
فراموش نکن
تا تعاون را نفهمی ره به جهنم می بری
اول انکه باید مالکیت را جمعی کنی
دوم باید مدیریت کار را هم بر مالکیت وهم بردولت مستقر کنی
سوم باید هدفت
تولید انسان غنی باشد
تا نیازهای مادی ومعنوی او را ارضا کنی
واورا به غنای فکری وانسانی و دوست با طبیعت وصلح
بسازی
در پناه چنین سه اصل است که انسان معنی می گیرد
وخود مدیریریتی انسان وجامعه معنی می گیرد

پایان

ایرادات این جفنگ کجا ست
مشد علی؟

ضمنا مخاطب این جفنگ
(سوبژکت مورد نظر علامه)
کیست؟

1
سه مسئله برای سوسیالیسم مشارکتی را
فراموش نکن

سوسیالیسم مشارکتی دیگر چه سوسیالیسمی است؟

2
تا تعاون را نفهمی ره به جهنم می بری

الف
منظور از تعاون چیست، مشد علی؟

ب
منظور از تعاون
همان سوسیالیسم مشارکتی است؟

پ
منظور از تعاون
همان کالخوز و کیبوتص معروف است؟

ت
و یا منظور از تعاون، همکاری است؟

ث
اگر مخاطبت منم که از تعاون بی خبرم،
پس من اهل دوزخم؟

ج
اهل جنت کیانند،
مشد علی؟
نکند مصباح و جنتی و کوسه و سید علی باشند؟

3
اول
انکه باید مالکیت را جمعی کنی

الف
مالکیت بر چه چیزی را مشد علی؟

ب
مالکیت خصوصی بر وسایل اساسی تولید را؟

پ
مگر می شود
ابتدا به ساکن
اراضی و مزارع و کارخانجات و بانک ها و تجارت و مشتغلات و غیره را جمعی کرد؟

ت
اصلا من ـ زور از جمعی سازی چیست؟
همان کلکتیویزاسیون اراضی خرده مالکان روستایی است؟

ث
لامصب
مگر مانیفست نخوانده ای تا فرامین رسولان پرولتاریا را بدانی؟

ج
اگر خوانده ای
قبلا چه باید بکنم تا
امکان تغییر عملی فرم مالکیت بر وسایل اساسی تولید فراهم آید؟

ح
تو که از مارکس و انگلس چیزی نخوانده ای
از لنین و لنینسم هم بی خبر مانده ای؟

چ
حالا بیندیش و بگو:
چرا النده مظلوم شکست خورد و پینوچه ملعون پیروز شد؟

4
دوم
باید مدیریت کار را هم بر مالکیت وهم بردولت مستقر کنی

الف
من ـ زورت مشد علی از این فرمان انتزاعی چیست؟

ب
اگر مالکیت تعاونی است، مدیریت تعاونی هم
در دست دهاقین است و نه در دست آن و این.

پ
لامصب
از دولت که حرفی در میان نبود.

ت
دولت ابزار سرکوب طبقه اجتماعی معینی است.

ث
من ـ زورت از دولت،
دولت کدام طبقه اجتماعی است؟

ج
نکند من ـ زورت همان دولت سابقا موجود طبقه حاکمه انگل باشد؟

ح
سید علی
حتی
از اثر لنین تحت عنوان «دولت و انقلاب» خبر دارد.
تو پس چرا از آن خبر نداری
مشد علی؟

5
سوم
باید هدفت
تولید انسان غنی باشد .

الف
لامصب
انسان مولد است و نه مولود

ب
انسان سوبژکت کار است و نه اوبژکت کار

پ
این و آن چگونه می توانند انسان را تولید کنند
فقیر و غنی اش
پیشکش؟

ت
نکند من ـ زورت تربیت اعضای جامعه است؟

ث
پس از خودپروری پرولتاریا
در آثار کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم هم بی خبری؟

6
سوم
باید هدفت
تولید انسان غنی باشد
تا نیازهای مادی ومعنوی او را ارضا کنی

الف
حرف دهن خود را می فهمی
مشد علی؟

ب
انسان غنی که نیازی ندارد تا کسی آن را ارضا کند.

پ
نکند انسان غنی
کر و کور و شل و لال و ذلیل و علیل است و
خودش قادر به ارضای حوایج خود نیست؟

7
سوم
باید هدفت
تولید انسان غنی باشد
تا نیازهای مادی ومعنوی او را ارضا کنی
و او را به غنای فکری وانسانی و دوست با طبیعت وصلح
بسازی

الف
آهان
ای کلک.

ب

من ـ زورت از انسان
ادمک ماشینی است
همان عروسک کوکی است.

پ
این و آن باید عروسک کوکی را
بنا بر مواعظ مشد علی
کوک کنند تا در طرفة العینی
متفکر و هومانیست و ناتورالیست و پاسیفیست شود.

ت
آخر لامصب
چند و چون ایدئال عروسک
درمان کدام درد رئال بی درمان ما ست؟

8
در پناه چنین سه اصل است
که انسان معنی می گیرد
وخود مدیریریتی انسان وجامعه معنی می گیرد.

الف
مطمئنی که حواست پرت نیست؟

ب
عروسک کوکی ایدئال که نمی تواند انسان رئال گردد
و اگر هم احیانا شد
مدیریت او بر انسان و جامعه
که خود مدیریت (سلف منجمنت) انسان و جامعه محسوب نمی شود.

پ
دیکتاتوری اداری (بروکراتیکی) عروسک کوکی محسوب می شود.

تو کجائی تا شویم ما چاکرت
ای محتشم؟

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر