۱۳۹۵ آذر ۳, چهارشنبه

سیری در جهان بینی شهریار (60)


حیدر بابایه سلام
سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)

  ترجمه، ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار

12
حیدربابا،
شیطان بیزى آزدیریب
محبتى اوْرکلردن قازدیریب
قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب
سالیب خلقى بیر- بیرینن جانینا
باریشیغى بلشدیریب قانینا

·        معنی تحت اللفظی:
·        حیدر بابا، ابلیس موجب گمراهی ما شده است.
·        ابلیس کاری کرده که محبت از دل ها کنده شود و سرنوشت روز سیاه نوشته شود.
·        ابلیس مردم را به جان یکدیگر انداخته و صلح را به خون کشیده است.

·        در این بند شعر حیدر بابا، فلسفه تاریخ (تئوری اجتماعی) شهریار تبیین می یابد:

1
حیدربابا،
شیطان بیزى آزدیریب
 
·        با توجه به محتوای این بند شعر، می توان گفت که بینش اجتماعی شهریار، عقب مانده تر از بینش اجتماعی روحانیت مسیحی و اسلامی است.

·        چرا و به چه دلیل؟ 

2
حیدربابا،
شیطان بیزى آزدیریب

·        انسان در بینش اجتماعی شهریار، آلت دستی بیش نیست.
·        انسان به عروسک کوکی شباهت دارد که میان الله و ابلیس دست به دست می شود:

الف
·        الله او را به صراط مستقیم هدایت می کند. 

ب
·        به محض اینکه حواس الله پرت می شود، ابلیس او را به کژراه سوق می دهد و گمراه می سازد.

3
حیدربابا،
شیطان بیزى آزدیریب

·        می توان گفت که انسان در قاموس شهریار، فاقد سوبژکتیویته است.
·        زباله واره است.
·        در بهترین حالت، چیزی در حد عروسک کوکی است.

4
حیدربابا،
شیطان بیزى آزدیریب

·        انسان اما در قاموس روحانیت مسیحی و اسلامی در حد معینی صاحب اختیار نسبی است.
·        به همین دلیل الله می تواند او را به خاطر اعمال خیرش اجر دهد و به خاطر اعمال شرش زجر دهد.

·        اگر انسان، آن سان باشد که شهریار به خورد حیدر بابا می دهد، در آن صورت سؤال و جواب روز قیامت زیر علامت سؤال می رود.
·        چون اجر و زجر دادن به عروسک کوکی اسیر در دست الله و ابلیس، غیرمنطقی و بی معنی خواهد بود.

·        ضمنا در آن صورت، الله ضعیف تر از ابلیس محسوب خواهد شد و آبرویش خواهد رفت.
·        چون ابلیس به شرطی می تواند انسان را از راه بدر کند، که انسان صاحب اختیار نسبی باشد و از فرمان الله سرپچی کند و پیروی از ابلیس بپردازد.

5
حیدربابا،
شیطان بیزى آزدیریب
محبتى اوْرکلردن قازدیریب

·        در قاموس شهریار، عمال ابلیس مهر و محبت را از دل ها کنده اند و دور انداخته اند.
·        یعنی در دل انسان ها حفره ای توخالی باقی مانده است.
·        در عالم خیال شهریار، محبت به گنجی شباهت دارد که در اعماق دل آدم ها جا دارد.
·        ابلیس به عمالش دستور داده و این گنج محبت را کنده اند و دور انداخته اند.
·        در نتیجه، انسان دیگر نمی تواند مهر بورزد.
·        به قول توده، انسان ها سنگدل شده اند.
·        انسان ها بی رحم گشته اند.

6
حیدربابا،
شیطان بیزى آزدیریب
محبتى اوْرکلردن قازدیریب
قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب

·        ابلیس ضمنا به اجامرش فرمان داده تا سرنوشت سیه روزی انسان ها را رقم زنند.
·        ابلیس و الله احتمالا در عالم خیال شهریار به خوانین و سلاطین فئودالی شباهت دارند که خودشان دست به سیاه و سپید نمی زنند.
·        فونکسیون الله و ابلیس صدور فرمان است  وبس.

7
قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب

·        شهریار در این مصراع، فاتالیسم (سرنوشت گرائی، تقدیر گرایی) را نمایندگی می کند.
·        با این تفاوت که سرنوشت روزگار انسان ها نه به قلم قضا با جوهری نامرئی، بلکه به قلم اجامر ابلیس رقم زده می شود.

·        شهریار، به احتمال قوی، تئولوژی (فقه)  اسلامی را هم تحریف می کند.
·        چون سوبژکت تعیین سرنوشت انسان ها، الله و مأمورین الهی اند و نه ابلیس و اجامرش.

·        سؤال اما این است که ابلیس در قاموس شهریار سمبل چیست و یا کیست؟

·        چون الله و ابلیس، انعکاس آسمانی ـ انتزاعی موجودات زمینی اند.

8
حیدربابا،
شیطان بیزى آزدیریب
محبتى اوْرکلردن قازدیریب
قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب
سالیب خلقى بیر- بیرینن جانینا

·        نتیجه نهائی گمراه سازی مردم و کندن محبت از دل ها و تحریر سرنوشت سیه روزی، جنگ و همنوع کشی است.

·        شهریار، بدین طریق، جنگ را دسیسه ابلیس می داند.
·        مثلا جنگ های امپریالیستی اول و دوم را به مثابه نقشه ابلیس تصور و تصویر می کند.

·        این تئوری اجتماعی شهریار اما به چه معنی است؟  

الف
سالیب خلقى بیر- بیرینن جانینا

·        این اولا بدان معنی است که شهریار چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای اجتماعی را بطرز ایرئالیستی (ضد رئالیستی) «توضیح» می دهد.

ب
·        این ثانیا بدان معنی است که شهریار چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای اجتماعی را بطرز ایراسیونالیستی (خردستیزانه) «توضیح» می دهد.

پ
·        این ثالثا بدان معنی است که شهریار امپریالیسم جنگ افروز و طبقه حاکمه فئودالی را به آب زمزم می شوید و تطهیر می کند.
·        می توان گفت که شهریار بدتر از ابلیس، توده های مولد و زحمتکش را گمراه می سازد.

ت
·        این رابعا بدان معنی است که شهریار میان اتحاد جماهیر شوروی و فاشیسم آلمان و میلیتاریسم ژاپن و میان حزب توده و فرقه دموکرات و ارتجاع فئودالی علامت تساوی می گذارد:
·        چون بنا بر «تحریف» شهریار، ابلیس آنها را مانی پولیزه کرده و به جان هم انداخته است.

·        بنا بر تئوری شهریار، رژیم هیتلر و موسولینی و انحصارات امپریالیستی کمترین تقصیری در جنایات وحشتناک جنگ جنگ جهانی نداشته اند.
·        مقصر اصلی ابلیس و اجامرش بوده اند.
 

·        روح الله خمینی در این زمینه پیرو شهریار محسوب می شود:
·        او امپریالیسم امریکا را شیطان بزرگ و سوسیالیسم شوروی را شیطان کوچک می نامید و حساب عمال هر دو را کف دست شان گذاشت و جنایات کثیف خود را اعمال «انقلابی» نامید.

9
باریشیغى بلشدیریب قانینا

·        شهریار صلح را موجودیت (موجود وارگی) می بخشد که ابلیس آن را بسان جانوری و یا انسانی در خونش غوطه ور می سازد.

·        حیدر بابا به روایت شاعر آذری معاصر زبردستی پس از شکست فرقه دموکرات آذربایجان سروده شده است.
·        یعنی پس از جنگ جهانی دوم.

·        منظور شهریار احتمالا مبارزه طبقاتی در کشور است.

·        شهریار خواهان صلح طبقاتی در مقیاس ملی است.

·        در ایده ئولوژی فئودالی ـ روحانی شهریار، مبارزه طبقاتی، کرد و کاری ابلیسی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر