۱۳۹۵ آذر ۷, یکشنبه

شعری از انصار قره داغلی (2)


سرچشمه:
صفحه فیسبوک انصار قره داغلی
ویرایش و  ترجمه از
مریم و میمحا نجار

انصار قره داغلی
برادر بالابان نواز



در آواز و صدا نمانده توان
برای رسیدن از ارس تا به گوش تان  

برادر، برادر، نی  زن همزبان
زجر می بیند ساز به کدامین گناه؟

می بری، می دوزی
دریا را
سنگ به سنگ

***

بیا و دست بردار از سر لال ما
سرکوب مان کنید، سرکوب مان کن
اختلافت با این و آن را  
بینداز سر ما

شمشیرت عثمانی است
خودت، قیزیل باش

***

نقشم از تار سازم گسسته
سبزپیراهنچمن مرده، افسرده
کرده ام سر، فدا
فدای دارها 

اگر هم بیگانه ام،
همراه منی.

***

رازدار راز همنوایانم
ارس با چشم من
اشک می افشاند.

هزاران ساز هست
در تاقچه ی نغمه سرشار ام

 ستیزه نمی جویم
ـ بی هوده ـ
با کسی

***   

بسان دریا ها
چشمه هام جوشان
در خزان ـ اشعارم  
نهفته بهاران  

شاعرم
ایامم در تب است و تاب
تو هم فصل به فصل
اهسته ـ اهسته آی.

****  

از کشت سینه ات درو کرده ام
هر درد سنگین.
 آغوش گشوده ام به درد خلقم
فراخ و رنگین
نواهای تو اما آزارنده اند.

ای کاش پدرها
کوک کرده بودند ساز های مان را.

***

با توسن گنه، شه مشو، مرو
عمر عزیزت
ـ بسان کودکان ـ
به هدر مده

گردباد مشو
در گردباد خود
 خود را گم مکن

هر دیده می نگری
خونفشان می گردد.

 ***

زمستان حاوی درد زمستانه است
بهاران، حاوی درد بهاره

درد یتیمان، بی چیران، «انصار»
عسس جاده ها جبال بیدار
آهو می دوشد، روزی از روزها
کمان ابروی ما
کمان ابروی ما

پایان

۲ نظر:

  1. بیشتر از سروده خویش چیزهایی آموختم و لذت بردم!

    پاسخحذف
  2. از اصل تا عکس

    ۱
    عکس
    همیشه
    بیانگر لکنتی وجود آنی (لحظه ای) اصل
    است.

    ۲
    عکس
    به
    عبارت دیگر
    همیشه
    بیانگر
    یکی از میلیاردها لحظه وجودی اصل
    است.

    ۳
    اصل
    شبیه دریا ست
    و
    عکس شبیه قطره

    ۴
    در
    دیالک تیک اصل و عکس
    نقش تعیین کننده از ان اصل است.

    ۵
    ما در عصر سلطه عکس به سر می بریم

    ۶
    طبقه حاکمه انگل چنین اراده کرده است

    ۷
    دیگر کسی اعتنایی به اصل ندارد.

    ۸
    همه
    در به در و کو به کو
    در جست و جوی عکس اند.

    ۸
    هر کس کلکسیونی از عکس تهیه کرده است.

    ۹
    هر کس با عکس حال می کند.
    عکس های مانی پولیزه شده و بیگانه با اصل
    ولی فرمال و فرمالیته و فرمالیستی و فریبا

    ۱۰
    روزگار کثیفی است
    نازنین
    اگر به کوچه ما آمدی
    طناب بیار
    طناب دار بیار

    ۱۱
    زیبایی از زندگی
    رخت بربسته است.
    تهوع به جای آن نشسته است.

    ۱۲
    عکس و عکس بازی
    بهترین اسباب عوامفریبی شده است.

    ۱۳
    لاشخور ها در گذرگاه ها
    شعار مرگ بر اصل
    را
    به عرعر نشسته اند.

    ۱۴
    رابطه اشعار با ترجمه آنها = رابطه اصل با عکس.

    ۱۵
    عکس
    هر چقدر هم زیبا باشد
    اصل
    نمی شود.

    ۱۶
    زنده و ورجاوند بادا
    اصل

    ۱۷
    ترجمه به همین دلیل اصولا و اساسا
    ناقص می ماند.

    ۱۸
    زبان ها
    مادری
    اند.

    ۱۹
    واژه ها
    ملی ـ و طبقاتی اند
    منحصر به فرد
    اند

    ۲۰
    واژه ها
    اصولا و اساسا
    ترجمه ناپذیرند.

    ۲۱
    درد بی درمان هماندیشی
    همین است.

    ۲۲
    زنده و جاوید و ورجاوند بادا
    اصل

    پاسخحذف