۱۳۹۵ آبان ۳۰, یکشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (371)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

صداقت را
باید مفصلا و مشخصا مورد بحث و بررسی قرار داد.

1
خودتان موارد مشخص و متفاوت را مورد تأمل قرار دهید:

الف
مثلا صداقت در محیط کار را

ب
صداقت در مقابل دشمن طبقاتی

پ
صداقت در شکنجه گاه را

ت
صداقت در رابطه زناشوئی را

ث
صداقت در مقابل فرزند را
و الی آخر را

از این خبرها نیست
نیما

1
مثالش خود تو هستی:
رفتی و مانده است به جا از تو
محصول کار تو

2
حتی مگس
در این جهان پر کس و خس
هیچکاره نیست.
هیچ واره نیست.

3
مگس اگر نبود
ـ در جا ـ
جهان در خویش
می گندید.

4
طبیعت برای هر حشره
ـ بسته به ساختارش ـ
فونکسیونی و یا فونکسیون هائی تعیین کرده است.

5
مگس می تواند
لاشه فیلی را
در عرض چند ساعت نوش جان کند
و جامعه و جهان را ضد عفونی کند و از فساد مهلک نجات دهد.

6
مگس را نباید دستکم گرفت.

آره.
اما اعتماد به کی؟
اعتماد به طالبان کن و بچه ات را به مکتتبش بفرست
تا از او بمب متحرکی بسازند و به سراغت بفرستند

حزب لینک که
حزب کمونیست آلمان
نیست.

1
حزب لینک
جریانی متعلق به سوسیال ـ دموکراسی است.

2
حزب کمونیست آلمان
کا پی دی بود که منحل شد
به این بهانه که در برنامه اش
تشکیل دیکتاتوری پرولتاریا بود.

3
کا پی دی
برای کسب قانونیت مجدد
اسمش را عوض کرد
و فرمولبندی ماده مربوطه را تغییر داد
و خود را
د کا په
نامید.

4
میراث تئوریکی حزب کمونیست آلمان
میلیون ها صفحه است.

5
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
جرعه ای از این دریا را
تا کنون ترجمه و منتشر کرده است.
جرعه ای از دریای بیکرانی را

6
ذره ای از میراث زنان و مردان بی توقع و بی نیاز از نام و بی اعتنا به نام طراز نوینی را
که پیدا کردن عکسی از آنها
خود شق القمری است.

مریم

در حال حاضر،
در روابط زن و مرد
تامين منافع از سوى طرفين
نقش اساسى و تعيين كننده را دارد،
با يك نگاه سرسری
معلوم می شود که عشق
ترفندی توخالی است و بس.
اگر عشقى هم در كار باشد
بعد از يك ارزيابى كلى از وضعيت مالى و موقعيت اجتماعى طرفين از همدیگر
«تشکیل» می شود
كه معلوم هم نيست مى توان آن را عشق ناميد يا مشق؟
رابطه زن و مرد نه بر مبناى حوایج عاطفی، روحى، روانی و غريزى
بلكه بر اساس داد و ستد مادى تشكيل مى دهد
می توان گفت که ارضاى حوایج عاطفی، روحى، روانی و غريزى حلقه به گوش حوایج اصیل و ناصیل حوایج مادي اند.

پایان

ممنون
آره.
حق با شما ست:

1
روابط میان ـ انسانی
در کاپیتالیسم
فرم کالا به خود می گیرند.
کالائی می شوند.

2
اما
احتمالا
خودویژگی خاصی در این دیالک تیک داد و ستد
عرض اندام کرده است:

3
دیالک تیک مرد ـ زن
(دیالک تیک نیاز ـ راز و ناز)
در این 50 سال اخیر
و بویژه در این سی سال اخیر
احتمالا وارونه شده است.

4
مرد مظهر ناز و راز شده است و زن مظهر نیاز.

5
این پدیده باید با توجه به وضع رئال تحلیل شود.

6
کسی هنوز در این سامان بی سامان
به برابری زن و مرد
ایمان نیاورده است.

7
ما البته از دور دست بر آتش داریم.

8
زن در این سی سال
چارچوب تنگ خانه را منفجر کرده و بیرون زده است
بی آنکه
پیشاپیش
تدارک فکری و اخلاقی لازم برای این خروج را دیده باشد.

9
زن با اینکه از زندان خانه و خانواده بیرون زده است
ولی
احتمالا
آزاد (حتی به معنی بورژوائی اش) نشده است.

10
ما اکنون
احتمالا
با فرم مبتذل آزادی
(با فرم بورژوائی ـ واپسین، امپریالیستی ـ فاشیستی ـ فوندامنتالیستی آزادی) زنان (و مردان)
سر و کار داریم که اصلا امید انگیز نیست.

11
حضرات از تابوشکنی هارت و پورت می کنند.

12
من ـ زور زنان (و مردان) عنگلابی از تابو شکنی
بر زبان راندن بی شرمانه مثلا اسامی آلات تناسلی و عملیات عنگلابی ـ جنسی ـ تختخوابی و غیره است.

13
امپریالیسم و فوندامنتالیسم
زنان جامعه را
یعنی مادران و مربیان نسل بعدی را
شعور زدائی، شخصیت زدائی، اخلاق زدائی و مشخصا شرم زدائی کرده و می کند.

14
بی شرم تر شده ایم
نه با شعورتر
نه با شخصیت تر
نه خود اندیش تر
نه خردمندتر

15
در ادبیات امپریالیستی و فوندامنتالیستی
آب ها سر بالا می روند و قورباغه ها ابو عطا می خوانند.

16
آن سان که روند تخریب پرولتاریا و تبدیل آن به لومپن پرولتاریا
وارونه شده:
لومپن پرولتاریا
بی شرمانه
پرولتاریا جا زده می شود:
از کارگر جنسی سخن می رود:
مرد و زن خودفروش به عنوان مولد و زحمتکش قلمداد می شود.


حزب کمونیست آلمان
نه تنها بهترین حزب کمونیست جهان،
بلکه تنها حزب کمونیست اصیل جهان است.

1
حزب کمونیست آلمان
پاسدار سرافراز میراث مارکس و انگلس و لنین و برشت و روزا و یاران است.

2
دلیل محروم سازی اعضای آن از اشتغال در واحدهای فرهنگی و غیره
تقلیل آن به درجه حزبی بی کس و بی یار و یاور است.

3
این سیاست تازگی ندارد
به همین دلیل هم موفق بوده است.

4
تعداد طرفداران حزب کمونیست آلمان
بشدت کاهش یافته است.

5
حزب کمونیست آلمان
تجسم فخر انگیز آنتی فاشیسم سلحشور است.

6
حزبی از سرتاپا خردگرا ست.

7
در مقیاس بین المللی بی همتا ست.

8
اگر میراث کمونیست های آلمان
از مارکس و انگلس تا برشت و روزا و هولتس و سپمن و صدها تن از شخصیت های شخصیت مند تا مغز استخوان مارکسیست ـ لنینیست علمی اندیش خود اندیش را
حذف کنند
خسی حتی در اردوی کار
باقی نمی ماند.

9
لنین پرورده یگانه در این پرورشگاه بوده است.

10
چندی قبل
یاد داشت های لنینی از کتب فلاسفه آلمان
در 5000 صفحه منتشر شده است
که حاکی از آموزش پیگیر در این آموزشگاه است.

اثری از 
حسین رزاقی

ناصر مکارم شیرازی
شعر اتل متل توتوله را به دلایل زیر
حرام اعلام کرده است:
استفاده از کلمات زشت مثل پستون
صادر کردن شیر به هندوستون
ترویج بد حجابی

شعر سانسور شده اتلی متلی
به دستور ناصر المکار شیرازی
توسط حریف عیار اهوازی

اتل متل صلوات
گاو حسن زده قاط

هم دست داره، هم آستین
شیرشو بردن فلسطین

بگیر زن مسلمان
از حزب ‌الله لبنان

اسمشو بزار حلیمه
چون چادرش ضخیمه

اجماعا صلوات

بنابرین
مجاهدین صوری ـ سوری
نه مجاهدین فی سبیل الله
بلکه مجاهدین فی سبیل الدلار اند

1
سؤال فقط این است که این دلارها به چه مصرف می رسند؟

2
مجاهدین فی سبیل الخلق الله
دلارها را به مأمورین منبرنشین طبقه حاکمه امپریالیستی
می دهند
یعنی به جیب طبقه حاکمه می تپانند
تا راجع به محسنات مریم السلطنه فولادین و مسعود الدوله آهنین
هارت و پورت کنند.

3
این را خلایق
مبارزه طبقاتی از بالا می نامند.

4
در مبارزه طبقاتی از بالا
سیل دلارها
از دره ها به قله ها می رود.
به قول علما، سر بالا می رود
و قورباغه ابو عطا می خواند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر