۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۶, سه‌شنبه

سیری در گلستان سعدی (118)


 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت دوازدهم
(گلستان با ب اول، ص 32 ـ 33) 
تحلیلی از شین میم شین

چو دارند گنج، از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغ

·        سعدی در این بیت، چندین دیالک تیک بسیار مهم را برای تبیین اندیشه و اندرز خود به خدمت می گیرد:

1
·        او قبل از همه، دیالک تیک داد و ستد را به شکل دیالک تیک گنج و رنج بسط و تعمیم می دهد:
·        در قاموس سعدی، پیش شرط رزم سپاهی، دریافت حقوق و مستمری است.
·        بدون دادن گنج به سپاهی، طبقه حاکمه نباید از او انتظار تحمل رنج و شرکت در جنگ داشته باشد.

2
·        قانون دیالک تیکی داد و ستد در قاموس سعدی قانونی طبیعی و صرفنظرناپذیر است.
·        حتی خدا از این قانون تبعیت می کند:
·        کسی که احسان و انفاق نکند و در روز محشر تهیدست باشد، از بهشت و نعمات بهشتی خبر نخواهد بود.
·        به همین دلیل در فلسفه سعدی طبقات اجتماعی فقیر را به صدها فرسنگی بهشت هم راه نمی دهند و راهی دوزخ می سازند.

3
·        سعدی در بیت شعر معروف خود نیز همین دیالک تیک داد و ستد را به شکل دیالک تیک رنج و گنج بسط و تعمیم می دهد:

نابرده رنج، گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت، جان برادر که کار کرد.

·        پیش شرط دریافت دستمزد (ستد، گنج)، کارکردن (تحمل رنج)  است.

4
چو دارند گنج، از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغ

·        سعدی در این بیت، ضمنا دیالک تیک لذت و ریاضت را به شکل دیالک تیک گنج و جنگ بسط و تعمیم می دهد:
·        دریغ داشتن گنج از سپاهی (لذت، رفاه)، همان و امتناع او از جنگ و جانسپاری (ریاضت)، همان.
·        دیالک تیک ریاضت و لذت خود فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک داد و ستد است.

5
·        سعدی حکیمی بی طرف نیست.
·        او ایدئولوگ تمامعیار و سرسخت فئودالیسم و طبقه حاکمه فئودالی است.
·        سعدی بسان همه ایدئولوگ های همه طبقات اجتماعی، حلقه واسط میان دولت و خلق است.
·        او در این حکایت ـ کمافی السابق ـ به هیئت و طبقه حاکمه رهنمودهای استراتژیکی می دهد و پادشاه را به خطرات سیستم شکن آگاه می سازد.
·        پادشاهی که سربازان (رعایا)  و جنگاوران کشور را گرسنه نگه دارد، در روز جنگ نباید انتظار دست  بردن به تیغ از آنها داشته باشد.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر