۱۴۰۱ مرداد ۱۹, چهارشنبه

درنگی در اندیشه ای (۳۳۱)

 Ist möglicherweise ein Bild von 5 Personen, Bart und Personen, die stehen

میم حجری
 
 دکتر فاطمی

متاسفانه در گذشته و قبل از فروپاشی اتحاد شوروی به دلایل زیاد از جمله نفوذ افراد بی خصلت و خودمحور و فرصت طلب به درون حزب کمونیست شوروی موجبات انحراف این حزب را از تبعیت از اصول سوسیالیستی در اتخاذ سیاست های داخلی و خارجی فراهم ساختند.

 
 این نظر دکتر فاطمی حاوی عناصری از حقیقت است،
ولی
سوبژکتیویستی
است.

منظور از بینش سوبژکتیویستی چیست؟

مشخصه اصلی بینش سوبژکتیویستی
تخریب دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت،
دور افکندن اوبژکت
و
مطلق کردن سوبژکت
است.
 
افرادی در حزبی نفوذ می کنند و حزب را به انحراف می کشند و فاتحه ای بر انقلاب سوسیالیستی اکتبر می خوانند.
 
مفهوم فلسفی سوبژکت
در این جمله دکتر
به شکل افراد، بسط و تعمیم داده می شود و همه کاره محسوب می شود.

سوبژکت
در
بینش سوبژکتیویستی
دیالک تیکی از مثبت و منفی
است:
 
الف
سوبژکت در این جمله دکتر فاطمی
منفی و مخرب و منحرف و مضر و مفسد فی الحزب
است.
 
ب
سوبژکت اما در بینش سوبژکتیویستی
می تواند مثبت و مفید و مؤثر و مصلح
است.
 
بینش سوبژکتیویستی
جزء لایتجزای همه بینش های ضد علمی و ضد عقلی است.
 
دوئالیسم هابیل و قابیل  
(دوئالیسم خیر مطلق و شر مطلق)
در
کتب مقدس
دال بر نمایندگی بینش سوبژکتیویستی توسط مؤلفین انها ست.
 
دلیل وجود همه کثافتکاری ها و نیکوکاری ها این است
که
حوا و آدم
دو پسر داشته اند و نه یک پسر:
 
الف
هابیل
مظهر خیر مطلق بوده
و
تبار همه اخیار (نیکوکاران تاریخ بشری) به هابیل می رسد
 
ب
قابیل
مظهر شر مطلق بوده
و
تبار همه اشرار تاریخ به او می رسد.

آنچه که در این بینش سوبژکتیویستی از نظر دور می ماند،
اوبژکت و شرایط اوبژکتیو
است.


نفوذ افراد بی خصلت و خودمحور و فرصت طلب به درون حزب کمونیست شوروی
 
این سوبژکت منفی و مخرب و مضر و مفسد
از آسمان که نازل نشده است.
در جامعه روسیه (اوبژکت، شرایط اوبژکتیو و یا عینی) تشکیل و تکوین و توسعه یافته است.
در حزب کمونیست شوروی (اوبژکت، شرایط اوبژکتیو و یا عینی) نفوذ کرده است و در آن رشد کرده، به جاه و مقام رسیده است.
 
علاوه بر بینش سوبژکتیویستی،
بینش انحرافی ـ امپریالیستی دیگری وجود دارد
که
پس از تخریب دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت،
اوبژکت
را
مطلق می کند
و
سوبژکت
را
دور می اندارد.
 
این بینش، بینش اوبژکتیویستی  است.
 
در این بینش انحرافی، ضد علمی و ضدعقلی
سوبژکت
فراموش می شود.
 
این دو بینش انحرافی، ضد علمی و ضد عقلی
کمترین سنخیتی با بینش دیالک تیکی ـ ماتریالیستی (مارکسیستی ـ لنینیستی) ندارد.
 
بینش مارکسیستی ـ لنینیستی
همیشه و همه جا و در همه عرصه های هستی
دیالک تیک اقطاب را در نظر می گیرد
و
از
مطلق کردن قطبی اکیدا پرهیز می ورزد.
 
به قول حریفی
در
 اثری تحت عنوان «تخریب خرد»
دلیل همه جنایت ها، خیانت ها و خریت ها
نادیده گرفتن دیالک تیک
 است.

 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر