۱۴۰۱ مرداد ۲۸, جمعه

تحلیل دیگری از تراژدی «مهره سرخ» ـ شاهکار سیاوش کسرایی (۳۰)

 Siyavash Kasraei.jpg 

تحلیلی 

از

شین میم شین

 

۱۹

از باره جوان

تهمینه زین و برگ و سلاح و لگام را به نوازش

بر می گیرد

با اسب تن سپرده به تاریکی و به دشت

تا چندگامکی

همراه می رود

آنگه درون ظلمت

پیچان و پا کشان

گویی که شکوه هایی با باد می کند:

 

معنی تحت اللفظی:

تهمینه زین و برگ و سلاح و لگام از سمند برمی گیرد و چند گامی با آن در تاریکی راه می رود و پیچان و پا کشان شکوه سر می دهد.

 

۲۰

« بدرود رود من، بود ونبود من

ای ناگرفته کام

 

داماد مرگ حجله شهنامه

داماد بی عروس

ای سرو سرخ فام

 

معنی تحت اللفظی:

بدرود پسر من، بود و نبود من!

ای ناکام، ای داماد مرگ در حجله شاهنامه، ای داماد بی عروس، ای سرو سرخفام!

این در حقیقت، پاسخ تهمینه به بدرود سهراب است.

 

۲۱

گفتم، بپرورم فرزندی

زیبا و پر هنر

 

در رامش آورم سر پر شور تهمتن

باشد که همنشینی این پور و آن پدر

 

در سرزمین ما

بیخ گیاه کینه بسوزاند

و این مرز و بوم را

با با ل های مهر بپوشاند

 

معنی تحت اللفظی:

با خود گفتم، فرزندی زیبا و پر هنر بپرورم.

و بدین طریق، سر پر شور تهمتن را قرین آرامش سازم.

گفتم که همنشینی پسر با پدر، ریشه کینه در سرزمین ما بسوزاند و این مرز و بوم را زیر چتر مهر قرار دهد.

 

سیاوش از قول تهمینه دلیل زایش سهراب را تئوریزه می کند:

اگر در منظومه آرش، «مرز را پرواز تیری می دهد سامان»، در تراژدی رستم و سهراب، بوم و مرز را پهلوانانی از طراز رستم و سهراب باید نجات دهند و جهنم کین را با بهشت مهر جایگزین سازند.

 

آنچه تهمینه می گوید، بسط و تعمیم دیالک تیک شخصیت و جامعه به شکل دیالک تیک پهلوان و مرز و بوم است.

به زعم تهمینه

نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن شخصیت (رستم و سهراب) است.

 

اکنون می توان به قدمت تئوری نخبگان

و

به

نوزادگی جهان بینی مارکسیستی

 پی برد.

 

این طرز تفکر وارونه در زمان حیات فردوسی قابل توجیه است، ولی در زمان حیات سیاوش از ریشه نادرست است و سیاوش در پایان همین شعر، دیالک تیک وارونه و پا در هوای تهمینه را برخواهد گرداند و روی پا قرار خواهد داد.

 

خواهیم دید.

 

درک تهمینه از تاریخ،

 در هر صورت درک ایدئالیستی تاریخ است و درکی وارونه است.

با پور و پدر پهلوان نمی توان جهنم جامعه طبقاتی را به بهشت برین بی طربقه مبدل ساخت.

 

بهشت برین رئال در روند نفی نفی تشکیل خواهد شد:

جامعه اشتراکی اولیه به وسیله جامعه طبقاتی (برده داری، فئودالی و سرمایه داری) نفی شده است.

 (نفی اول)

 

جامعه طبقاتی

نیز

به نوبه خود

به وسیله جامعه اشتراکی متعالی نفی خواهد شد.

(نفی در نفی، نفی نافی جامعه اشتراکی اولیه)

 

سلب مالکیت شدگان (توده های مولد و زحمتکش)

سلب مالکیت کنندگان

را

سلب مالکیت خواهند کرد،

یعنی سلب قدرت و حاکمیت خواهند کرد.

 

آنگاه تاریخ حقیقی بشری آغاز خواهد شد.

آنگاه بشریت از ماقبل تاریخ، وارد تاریخ حقیقی خواهد شد.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر