۱۴۰۱ شهریور ۴, جمعه

زندگی مارکس و انگلس (۲۴۳)

    

 هاینریش گمکوف

برگردان

شین میم شین

 

فصل پانزدهم

هموارسازی راه تشکیل حزب ایزناخ (ایزه ناخ)

ادامه
  

 ۱۸

چون بسیاری از دبیران مکاتباتی شورای رهبری انترناسیونال به فرانسه رفته بودند،

کار مارکس چندین برابر شده بود.

 

مارکس در این ماهها می نویسد:

«تمامی اوقاتم صرف کار در انترناسیونال می شود.

آن سان که نمی توانم زودتر از ساعت ۳ شب سر بر بالین بگذارم.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۳، ص ۱۴۹)

 

روزها برای مکاتبات متنوع، سخنرانی ها، فراخوان ها، درخواست ها از  حکومت انگلیس  در زمینه به رسمیت شناسی جمهوی فرانسه و گردهمایی ها به مناسبت همبستگی با بازداشت شدگان در آلمان کفایت نمی کردند.

 

نامه مارکس در ۱۳ ژانویه سال ۱۸۷۱ به شرح زیر شروع می شود:

«خانم لیبکنشت گرامی،

شورای رهبری انترناسیونال،

مجمعی برای خانواده های «میهن پرستان» تحت پیگرد و بازداشت شده آلمانی

توسط حکومت پروس افتتاح کرده است.

میهن پرستان به معنی حقیقی کلمه.

 ۵ پوندی که برای تان ارسال می شود، برای شما و خانم ببل است.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۳، ص ۱۶۹)

 

چند هفته قبل

انگلس

شخصا

به

همسر لیبکنشت که حامله بود و پسرشان کارل لیبکنشت را در زیر قلب خود حمل می کرد،

پول ارسال کرده بود.

ضمنا

به نام مارکس راجع به همسر او و کردوکار اگوست ببل نوشته بود:

«ما همگی در اینجا

از

موضع دلاورانه، آزادانه و با سماجت  ببل و لیبکنشت

را

در رایشتاگ (پارلمان آلمان)

که

 منطبق با نظرات ما بود،

شادمان شدیم.

به چنین موضعگیری ئی

تحت آن شرایط حقیقتا نباید کم بها داد.

 

کارگران آلمان در حین این جنگ

نگرش و انرژی ئی از خود نشان داده اند که یکباره آنها را در رأس جنبش کارگری اروپا قرار داده است

و

آنها باید بدانند که ما با چه غروری شاهد این موضعگیری بوده ایم.»

(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۳، ص ۱۶۷)

 

اگرچه مارکس و انگلس از «دستیابی آلمان به وحدت ملی در پادگان پروس» متأسف بودند

که

تأسیس دولت قیصر آلمان در ۱۸ ماه ژانویه سال ۱۸۷۱ را به دنبال داشت،

اما

وحدت ملی آلمان

را

برای جنبش کارگری انقلابی تقویت یافته آلمان

مناسب تر از قبل می دیدند.

 

پایان

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر