۱۴۰۱ شهریور ۶, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) ایراسیونالیسم (خردستیزی) دیروز و امروز (اکتوئالیته انتقاد گئورگ لوکاچ از ایراسیونالیسم) (۱)

Bild

پروفسور دکتر اریش هان

برگردان

 شین میم شین 

 

فهرست مطالب

پیشگفتار
تعارف مفهومی
علل عینی و ذهنی
مظاهر کنونی خردستیزی
(مبادی) و دعوی رسالت الهی
آناکرونیسم ها و پارادوکسها
(عناصر نامعلوم و ضد و نقیض)
خردگرائی دروغین

 

گئورگ لوکاچ

(۱۸۸۵ ـ ۱۹۷۱)

فیلسوف، منتقد ادبی مجارستانی

آثار او

تاریخ و شعور طبقاتی

روح و فرم

تئوری رمان

اگزیستانسیالیسم و مارکسیسم

تخریب خرد

اونتولوژی و مارکس

استه تیک

تغییر سرنوشت

 

پیشگفتار

 

۱

·      ۵۰ سال قبل، گئورگ لوکاچ در کتابی تحت عنوان «تخریب خرد» و آثار دیگرش به بررسی چند و چون ایراسیونالیسم (خردستیزی) در ایدئولوژی ارتجاعی فاشیسم آلمان (به عنوان نمونه) پرداخت.

 

۲

·      در اوضاع سیاسی و فکری کنونی که گرایشات ایراسیونالیستی یکه تاز میدان شده اند، آشنائی عمیق با اصول نظری و عملی این آثار او و با ارزش عملی فوق العاده ی آنها، ضرورت تام دارد.

 

۳

·      شالوده فکری هر گونه مبارزه ای علیه پدیده های ایراسیونالیستی ـ از دید لوکاچ ـ عبارت است از تلاش برای کشف خرد در تاریخ و تبیین آن در قالب مفاهیم و مقوله ها!

 

۴

·      لوکاچ در سال ۱۹۴۶ در ژنو در بحث با کارل یاسپرس به طور تیزبینانه ای گفت:

·      «آکادمیسم اشتباه آمیزی خواهد بود، اگر در موضع فلسفه نسبت به خرد یکی از مسائل ذاتی فلسفه، مثلا تئوری شناخت، فنومنولوژی، اونتولوژی و غیره را در نظر بگیریم.

·      همه این اصول تنها گشتاورهائی از مجموعه فلسفه اند که مبنای شان ـ همانطور که فلاسفه یونان، فیشته و ماتریالیست ها هم دیده اند ـ در خود وجود باید جسته شود.

·      هر طرح معرفتی ـ نظری مسئله و پاسخ بدان وابسته بدان است که فیلسوف در باره رابطه وجود و خرد چگونه می اندیشد!»

·      (گئورگ لوکاچ، «تفکر انقلابی»، ۱۹۸۴، ص ۲۱۲)

 

۵

·      طبیعی است که لوکاچ هم خرد را به عنوان توان فکری انسان برای درک جهان عینی با پیوندها و قانونمندی ها و  خود جنبی و تضادهای آن می داند.

 

۵

·      بنا بر این، «خرد» یک مفهوم انتقادی است.

 

۶

·      «خرد» به مثابه درک جهان در کلیت و سیر پیشرونده اش، به معنی فراتر رفتن فکری از حد آنچه که هست، یعنی از حد بیواسطگی است.

 

۷

·      به کمک دست افزارهای مفهومی که نتیجه بازسازی فکری واقعیت اند و به مرحله بیواسطگی پایان می دهند و فرم های فکری ئی را بی اعتبار می سازند، که کاری جز مطلق کردن برخورد سطحی به پدیده ها ندارند، چه ها که نتوان کرد!

 

۸

·      لوکاچ در کتابش تحت عنوان «تاریخ و شعور طبقاتی» (که جزو آثار اولیه او محسوب می شود) به تحلیل یکایک موارد فوق الذکر می پردازد.

 

۹

·      واقعیت ـ به عنوان یک کل ـ در وجود و توسعه خود، از نقطه نظر تفکر بورژوائی «برای فهم انسانی به صورت یک ملغمه ایراسیونالیته ی غیر قابل فهم جلوه می کند.»

 

۱۰

·      ملغمه ایراسیونالیته ای از این نقطه نظر به معانی زیر است:

 

الف

·      به معنی «چیزی است که آن را نتوان به وجود آورد»

 

ب

·      به معنی «چیزی است که آن را نتوان تغییر داد»

 

پ

·      به معنی «چیزی است که حقیقت آخرین، یعنی خاتم الحقایق است!»

·      (لوکاچ، «تاریخ و شعور طبقاتی»، ۲۰۰۰، ص ۱۲۵، ۱۲۷، ۱۳۳)

 

۱۱

·      تعیین کننده، رابطه خرد به مثابه مفهوم با واقعیت عینی است.

 

۱۲

·      تعیین کننده، نقش خرد، به مثابه ار غنون (ارگانون) توسعه تاریخی است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر