۱۴۰۳ شهریور ۱۸, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ح) حقوق اولیه (حقوق اساسی) (۸)

 

  

پروفسور دکتر هرمان کلنر

برگردان

 شین میم شین

 

پروفسور هرمان کلنر 

(۱۹۲۶)

حقوق ـ فیلسوف 

مؤلف کتب بیشمار

 

حقوق بشر از دو نقطه نظر متضاد

 

·    در جریان توسعه جامعه بورژوائی، حقوق اولیه از دو نقطه نظر تحت تأثیر قرار می گیرد و تغییر می یابد:

 

الف

از نقطه نظر طبقه کارگر و نیروهای دموکراتیک

 

·    نیروهای دموکراتیک ـ به ویژه ـ جنبش کارگری علاقه مند حفظ آزادی های هنجاربندی شده و گسترش لیست های حقوق اولیه از طریق افزودن حقوق نوین، مثلا حق داشتن کار، برابرحقوقی زنان، محدود کردن قانونی روزهای کار (ساعات کار روزانه)، حق ائتلاف و حق اعتصاب بدان هستند.

 

ب

از نقطه نظر بورژوازی حاکم

 

۱

·    بورژوازی حاکم اما بر عکس نیروهای دموکراتیک و جنبش کارگری سودائی جز بی اعتبار کردن حقوق اولیه در سر ندارد:

·    بورژوازی حاکم می کوشد تا حقوق اولیه را از اعتبار ساقط کند و تقدم حقوق اولیه بر حقوق شهروندی و غیره را پرده پوشی کند:

 

۲

·    مثلا در قانون اساسی فرانسه از سال ۱۸۴۸ به بعد، محبوب ترین متد عبارت است از معتبر دانستن حقوق اولیه تنها در چارچوب قوانینی که به آسانی قابل دستکاری و تغییرند.

 

۳

·    بورژوازی حاکم می کوشد تا حقوق اولیه را به طور یکجانبه به نفع طبقات دارا به کار بندد:

·    مثلا سلب مالکیت از زمینداران بزرگ در صورت زیر پا نهادن برابری در برابر قانون را رد می کند.

 

۴

·    بی اعتبار کردن موقتی و یا دائمی حقوق اولیه از سوی بورژوازی حاکم از طریق تصویب قوانین و مصوبات شرایط اضطراری صورت می گیرد.  

 

۵

·    درهم شکستن حقوق اولیه از سوی بورژوازی حاکم از طریق صدور احکام مغایر با حقوق اولیه از سوی دادگاه ها و در موارد منفرد از سوی مقامات اداری صورت می گیرد.

 

۶

·    با گذار از سرمایه داری رقابت آزاد به مرحله امپریالیسم، تمایل به امحای علنی و مخفی حقوق اولیه به وسیله قوه دولتی (ترور داخلی به مثابه پیش شرط تجاوز خارجی) تقویت می شود.

 

۷

·    بدین طریق بود که ماده ۴۸ قانون اساسی جمهوری وایمار به رئیس مجلس اختیار داد تا حقوق اولیه را بخشا و یا کلا از اعتبار باندازد.

 

۸

·    از همین ماده در مصوبه ۲۸ فوریه ۱۹۳۳ دست و دلبازانه استفاده شد.

 

(در شب ۲۷ ـ ۲۸  فوریه سال ۱۹۳۳ دسیسه ای مبنی بر به آتش کشیدن رایشتاگ بهانه به دست حزب ناسیونال ـ سوسیالیستی هیتلر داد و رئیس مجلس مصوبه معروف به «به آتش کشیدن رایشتاگ» را برای حراست از خلق و دولت تصویب کرد.

بدین طریق حقوق اولیه جمهوری وایمار ـ عملا ـ از اعتبار افتاد و راه برای تعقیب و بازداشت قانونی مخالفین سیاسی حزب ناسیونال ـ سوسیالیستی از سوی پلیس و سازمان شبه نظامی هموار گردید.

تصویب این مصوبه، مرحله تعیین کننده ای در تشکیل دیکتاتوری ناسیونال ـ سوسیالیستی در آلمان بوده است.

 مترجم)

 

۹

·    بدین طریق، در حال حاضر، ماده قانونی حقوق اولیه در قانون اساسی آلمان فدرال با ممنوع اعلام کردن حزب کمونیست آلمان که مغایر با قانون اساسی آلمان بود، با تعقیب دموکرات ها و سوسیالیست ها، با حمایت علنی و مخفی از جنایتکاران نازی، با تصویب قوانین وضع اضطراری به طرز یکجانبه ای به نفع سرمایه انحصاری زیر پا نهاده می شود و بی اعتبار می گردد.

 

۱۰

·    کمونیست ها تحت این شرایط به جانبداری از حفظ و توسعه حقوق اولیه دموکراتیک (ـ بورژوائی) برمی خیزند که در آنها شرایط چالش های طبقاتی هنجاربندی شده است.

 

۱۱

·    مبارزه در راه آزادی ائتلاف، آزادی تظاهرات و آزادی عقیده و نظر، مبارزه در راه حق اعتصاب و امنیت اجتماعی طرف مهم دیگر مبارزه طبقاتی برای همزیستی مسالمت آمیز، برای تحقق تحولات دموکراتیکی و برای از بین بردن قدرت انحصارات است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر