۱۴۰۳ شهریور ۲۸, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ح) حقوق طبیعی (۲)

 

 کارل پولاک

 (۱۹۰۵ ـ ۱۹۶۳)

حقوقدان آلمانی، پروفسور حقوق دانشگاه لایپزیگ

از اعضای شورای دولتی آلمان دموکراتیک

مؤلف قانون آساسی آلمان دموکراتیک

آثار:

مارکسیسم و آموزه دولت

دموکراسی قدرت کارگری ـ دهقانی

دیالک تیک در آموزه دولت

قانونمندی جامعتی و علم حقوق ملل

دولت، دموکراسی، اداره (رهبری)

 

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

 شین میم شین 

آرامگاه کارل پولاک

  

نتیجه  عملی نهائی

 

·    نتیجه عملی نهائی  حاصله از تئوری های جامعتی مبتنی بر حقوق طبیعی و یا حقوق عقلی به شرح زیر است:

 

۱

·    اگر قانون طبیعی مبناء قرار داده شود، آنگاه توسعه تاریخی به مثابه یک روند زوال و فساد تفسیر خواهد شد و بدین طریق یا نظام جامعتی و دولتی موجود به انتقاد ویرانگر سپرده خواهد شد و یا به مثابه سد راه روند زوال و تباهی مورد تأیید قرار خواهد گرفت و مشروع شمرده خواهد شد.

 

۲

·    مثلا اعلام خواهد شد که نظام جامعتی و دولتی موجود، نظامی است که از سوی خدا به عنوان پاداش و یا مکافات اعمال انسانی  مقرر شده است.

 

۳

·    اما اگر برعکس، اوضاع طبیعی آغازین منفی تلقی شود، آنگاه تاریخ بشریت به مثابه یک روند پیشرفت جلوه گر خواهد شد که در جهت تغییر نظام موجود و در راستای جایگزینی آن با نظامی معقول سیر می کند.

 

۴

·    بدین طریق در تاریختئوری های جامعتی مبتنی بر حقوق طبیعی، تاریخیت (تاریخی بودن) «حقوق طبیعی» به وضوح تمام خودنمائی می کند.

 

۵

·    اما علاوه بر این، تاریختئوری های مبتنی بر حقوق طبیعی نشان می دهند که تئوری های مبتنی بر حقوق طبیعی علیرغم وضع آغازین غیرتاریخی خود (غیرتاریخی بودن شان در تحلیل نهایی)، نطفه های طرح تاریخ را به وجود آورده اند و از نقطه نظر تاریخ ایده ها، پیش شرط لازم برای تشکیل یک تئوری جامعتی و دولتی مبتنی بر تاریخ بوده اند.

 

۶

·    تئوری غالب در قرن نوزدهم و بیستم مبنی بر اینکه حقوق طبیعی یک حقوق ایدئال ماورای زمانی و فارغ از ایدئولوژی بوده است و مستقل از شرایط جامعتی و دولتی شامل حال همه انسان ها می شود، همانقدر در مورد تئوری های مبتنی بر حقوق طبیعی و تاریخ آنها باطل است که تئوری ضد آن که به تحقیر تئوری های مبتنی بر حقوق طبیعی می پردازد و به دفاع از حقوق مثبت مربوطه بر می خیزد.

 

۷

هانس کلسن

 (۱۸۸۱ ـ ۱۹۷۳)

از علمای برجسته چکوسلواکی ـ آمریکائی حقوق

همراه با گئورگ یلینک، سوملو و هارت

 از نمایندگان پوزیتیویسم حقوق

مؤلف کتب بیشمار

 

·    مثال بارز در این باره تعریفی است که هانس کلسن (۱۸۵۷) از حقوق طبیعی ارائه می دهد:

 

الف

·    «آموزه (تعلیمات) به اصطلاح حقوق طبیعی یکی از واریانت های تئوری های حقوقی است که می توان آنها را ایدئالیستی نامید و بر خلاف یک تئوری حقوقی رئالیستی، که در جوار و یا بر فراز حقوق واقعی، یعنی حقوق مثبت، حقوق وضع شده با عملیات انسانی (عادات و قانونگزاری) قرار داده می شوند و شکل یک حقوق ایدئال، یعنی حقوق صحیح و یا عادلانه به خود می گیرند و لذا اعتبار حقوق مثبت ناشی از حقوق ایدئال دانسته می شود...

 

ب

·    مشخصه تئوری های حقوقی ایدئالیستی، که آموزه حقوق طبیعی یکی از موارد خاص آن محسوب می شود، دوئالیسم آنها ست.

·    دوئالیسمی که از دو نظام حقوقی ایدئال و رئال تشکیل می یابد.

 

پ

·    در حالیکه تئوری حقوقی رئالیستی فقط یک نوع از حقوق، یعنی حقوق مثبت را معتبر می داند و لذا دلیل اعتبارمندی آن را در نظام هنجاری که بر فراز آن قرار دارد، نمی جوید تا با قناعت به توصیف و تحلیل ساختار آن، از توجیه حقوق مثبت صرفنظر کند.»

 

(واژه های ایدئالیستی و رئالیستی از قول پوزیتیویست ها

 را

نباید با برداشت مارکسیست ها از ایندو مفهوم عوضی گرفت.

ایدئالیستی

 از نقطه نظر کلسن

چیزی است که بر حقوق ایدئال بنا شده است

و

رئالیستی

چیزی است که مبتنی بر حقوق رئال است.

 مترجم)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر