۱۳۹۷ مرداد ۲۰, شنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۵۷)


پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین

فصل پنجم

رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ
با
سیاست خارجی آنها.


۱۶۹
·    مرحله کنونی سیاست و ایده ئولوژی مائوئیستی، پیوند درونی ماهیت آنتی سوسیالیستی (ضد سوسیالیستی) مائوئیسم با آنتی سویه تیسم (شوروی ستیزی) آن را آشکار می سازد. 

۱۷۰
·    با تخریب نظام قانونی و خلقی ـ دموکراتیک کشور در مرحله اول «انقلاب فرهنگی»، فاتحه بلند بالایی بر دیکتاتوری پرولتاریا در چین خوانده می شود.

۱۷۱
·    بدین طریق کنار زدن طبقه کارگر چین از اعمال قدرت  که از سال های پس از ۱۹۵۷ سودای اصلی مائوئیست ها بوده، به نقطه اوج خود و به پایان قطعی خود می رسد.

۱۷۲
·    نتیجه «انقلاب فرهنگی»، تبدیل طبقه کارگر چین به طبقه بی حق و حقوق بوده است.

۱۷۳
·    نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ، قبلا (قبل از «انقلاب فرهنگی») علیرغم روند سیاسی ـ ایده ئولوژیکی پیشرونده در جهت تار و مار سازی حزب کمونیست چین، قادر به تحمیل بی قید و شرط آماج های خود به حزب کمونیست چین نگشته بودند.

۱۷۴
·    نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ، به همین دلیل حزب کمونیست چین را به کمک سازمان های خودساخته معروف به «هونگ وای بینگ» (چماق کشان مائو) از خارج زیر ضربه قرار دادند.

۱۷۵
·    سازمان های حزب کمونیست چین فقط  در ارتش باقی ماندند.
·    این سازمان ها به دلیل تصفیه در اوایل سال های ۶۰ ابزارهای مطمئنی برای گروه مائو بوده اند.

۱۷۶
·    بدین طریق، در «انقلاب فرهنگی»، پیشاهنگی سیاسی ـ ایده ئولوژیکی و سازمانی طبقه کارگر چین به غارت رفت.

۱۷۷
·    ضمنا سندیکاها و دیگر سازمان های توده ای منحل شدند.

۱۷۸
·    از این به بعد، طبقه کارگر چین سازمانی برای دفاع از منافع خود ندارد.

۱۷۹
·    در رابطه مستقیم با این امحای (نابودسازی) حزب کمونیست چین، تعقیب بی رحمانه نیروهای لنیینستی ـ انترناسیونالیستی شروع شد.  

۱۸۰
·    در «انقلاب فرهنگی»، بازار گروه گرد آمده دور مائوتسه تونگ، پس از ناکامی سیاست «جهش بزرگ به پیش» و سیاست «کمون های خلق»، مجددا برای پیشبرد خطوط اصلی طرح جامعه ای شان گرم شد.

۱۸۱
·    نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ، نابودسازی نظام خلقی ـ دموکراتیکی را، کنار راندن طبقه کارگر چین از اعمال قدرت سیاسی را و از بین بردن حزب کمونیست چین را، به عنوان پیش شرط های لازم برای استقرار دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی خود می دانند.

۱۸۲
·    استقرار این دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی به نوبه خود مبتنی بر  اندیشه طرحریزی شده ی همسطح سازی  (همتراز سازی) اجتماعی و ایده ئولوژیکی بوده است.
·    یعنی تشکیل توده ی مائوئیستی ممکنه به مثابه ابزار سیاست ابرقدرتگرایی شووینیستی از سویی و سوق دادن کلیه روابط جامعه ای به سوی رابطه ساده رهبری و فونکسیونرهای مائوئیستی و توده مطیع سر به زیر، از سوی دیگر.

۱۸۳
·    این طرح که نقطه جامعه ای ـ سیاسی آغازین سیاست «جهش بزرگ به پیش» و سیاست «کمون های خلق» در سال ۱۹۵۸ بوده، با اندیشه مائو تحت عنوان «دیکتاتوری نوین» از سال ۱۹۴۰ مطابقت داشته است.

۱۸۴
·    در این رابطه بود که در حین «انقلاب فرهنگی»، به همان سان که در زمان  «جهش بزرگ به پیش»، سمتگیری مائوئیستی مبنی بر کنسرو کردن سطح زندگی نازل، بويژه روشن و واضح خودنمایی کرد.

۱۸۵
·    اینها همه از دم، در رابطه بیواسطه با مسائل زیر بوده اند:

الف
·    در رابطه بیواسطه با سمتگیری مجددا تقویت شونده  «کارگر ـ دهقان»  به مثابه   سرمشقتصویر جامعه ای ـ سیاسی بوده اند.

ب
·    در رابطه بیواسطه با سمتگیری مجددا تقویت شونده ی عمده سازی تصنعی تفاوت  شهر و ده و تفاوت کار فکری و کار جسمی بوده اند

پ
·    در رابطه بیواسطه با همترازسازی تصنعی شرایط کار و سطح زندگی طبقه کارگر بر اساس معیارهای اجتماعی دهقانان بوده اند.

۱۸۶
·    مائوتسه تونگ در رهنمودش (۷ ماه مه سال ۱۹۶۶) اماج مائوئیستی اش را اعلام می دارد:
·    همسطح سازی جامعه بر سطح «کارگر ـ دهقان»

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر