۱۳۹۷ مرداد ۲۲, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۷۲۴)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
اندکی اندر باب بد و بدتر

۱
نه.
بدتر از بد همیشه وجود دارد.

۲
اینها بهتر از مجاهدین و فدائیان و کومله و حزب دموکرات کوردوستان و تروریست های متنوع دیگرند.

۳
بی دلیل هم نبوده که اینها دل و دین مردم را ربوده اند.

۴
اگر مجاهدین و فدائیان و غیره روی کار می آمدند
وضع بدتر از این می شد.

۵
این زباله ها خرتر از اینها هستند.

۶
اصلا توان خواندن جمله ای را و فهم معنی آن را ندارند.

۷
تمام بضاعت شان
انتشار جملات بریده ضد و نقیضی از این و ان است.

۸
سطل ننه ات طلب ها
در زمان بلوا
مدرن اند و راسیونال تر از اینها بودند.

۹
ولی اکنون فرق ماهوی و طبقاتی با اینها ندارند.

۱۰
چون اینها بورژوا شده اند.
زن کروبی صاحب بیمارستان است

۱۱
هر آخوند شپشو
تاجری است.
زمیندرای است.
بساز بفروشی است.
جاکشی است.

۱۲
بهترین تشکیلات حزب توده بود که شاه قلع و قمع کرد و شیخ نابود ساخت.

۱۳
اکنون توده آلترناتیو ندارند.

۱۴
امپریالیسم هم به همین سان.

۱۵
مردم
اینها را نمی خواهند و
اینها
حکومت کردن نمی توانند.

۱۶
ولی جانشین بهتری برای اینها در دیدرس نیست.

۱۷
اصلا اندیشنده ای در دیدرس نیست.

۱۸
جامعه طویله شده است.

۱۹
جای اندیشیدن را عرعر گرفته است

۲۰
به داد توده ایران
مگر خدا برسد.
 
اندکی اندر باب قضا
 
قضا یعنی تقدیر و سرنوشت
حریف

۱
سرنوشت که خیاط نیست.

۲
قضا از مأمرین الهی است.

۳
وظیفه قضا تعیین سرنوشت آدم ها ست.

۴
قضا
به قلم خود با جوهر نامرئی
سرنوشت هر کسی را بر پیشانی اش می نویسد.

۵
قضا
از خرافه های عهد عتیق است.
 
تفاوت و تضاد حاکمیت با حکومت

۱
حاکمیت یعنی چه؟

۲
در همه مدفوعات طویله جماران
مرتب از حاکمیت این و ان عرعر می کنند
و
کسی قادر و یا مایل به تمیز حکومت از حاکمیت نیست.

۳
حاکمیت ولایت فقیه وجود ندارد.

۴
حاکمیت با زیربنای اقتصادی جامعه در رابطه است.
با طبقه حاکمه در رابطه است.

۵
ولایت فقیه و رئیس جمهور و لاشخورهای دیگر
مآمور طبقه حاکمه اند.

۶
ما با دیالک تیک هیئت حاکمه و طبقه حاکمه
با دیالک تیک حکومت و حاکمیت
با دیالک تیک طبقه و ملمور و نماینده و ایده ئولوگ طبقه سر و کار داریم

۷
هیئت حاکمه را می توان تعویض کرد
بی آنکه آب از آب تکان بخورد.

تعویض هم می کنند.
اوباما می رود و مش دونالد می آید
بوش می رود و کلبته تین می آید

۸
انقلاب
یعنی تعویض طبقه حاکمه

۹
انقلاب
زنده باد
 
پایان اوتوپی حکومت عدل علی
در
 حکومت سید علی

آدامس فروشی:
پیران طویله جماران در تلاش برای معاش

اگر دستم رسد بر ریش میمون
از او پرسم که آن چون است و این چون
 
تو داری سفره ای رنگین و سنگین

عزیزان
نان جو
آلوده در خون
 
تأملی در پرت و پلایی از همنوع پریشان اندیشی

"درست همان‌طور که ما بزرگ می‌شویم
تا به مرگمان دل ببندیم
و در خواب به دیدارش برویم
با هر ورقی که می‌زنیم
صفحات کتاب زیر انگشتان بی‌حس ما
سنگین‌تر می‌شوند و تنها"

الف
درست همان‌طور که ما بزرگ می‌شویم
تا به مرگمان دل ببندیم

۱
بشر که سهل است
حتی حشره ای
تحت هیچ شرایطی
به مرگ نمی اندیشد
چه رسد به اینکه خر باشد و به مرگ دل ببندد.

۲
دلیلش چیست؟

الف
اولا
به این دلیل
که مرگ کثافت محض است
تهوع انگیز است.
کسی به کثافت محض دل نمی بندد.

ب
ثانیا
به این دیلل
که
حیات به فرمان جبر طبیعی به موجود زنده تحمیل می شود.
امری بایدی است
آش کشک خالته
بخوری پاته
نخوری پایه

۳
این هنوز چیزی نیست.

۴
چیز این است
که طبیعت برای حفظ حیات در هر موجود زنده از میکرو ارگانیسم تا انسان
قوای قدر قدرت غریزی را برای حراست از حیات
به کار می گمارد.

۵
به همین دلیل
آدم که سهل است
گربه هفتصد جان دارد.
میکرو موجودات
مثلا
در آرد شیر
علیرغم تحمل درجه حرارت غول آسا
علیرغم قحط آب
از مهله مرگ
جان بدر می برند.
نباتات در کویر هم به همین سان.

۶
آدم فقط به شرطی از مرگ سرودی می سازد (عادولف احمد شاملو)
که به جنون برسد.
یعنی سلب آدمیت شود.

۷
خریت + خردستیزی = جنون

۸
به همین دلیل
فلاسفه فاشیسم
فوندامنتالیسم
نیهلیسم
آنارشیسم
میلیتاریسم
قبل از هر کاری
جامعه را به طویله مبدل می سازند
و
خانه خرد اعضای جامعه را به آتش می کشند.
خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت (خواجه خردستیز شیراز)

۹
در آن صورت کسی بمب برکمر می بندد و وارد مسجد و یا مدرسه و یا کارخانه می شود تا همراه خود اعضای بینوای جامعه خود را رهسپار دوزخ کند.

ب
و در خواب به دیدارش برویم

۱
خواب که به معنی رفتن به دیدار مرگ نیست

۲
آدم اگر آدم باشد
در عالم خواب
زنده تر از هر زنده ای است
و
بیدارتر از هر بیداری است.

۳
خواب
برای تجدید قوا جهت تداوم تلاش برای معاش (مش ممد مسعود) است

۴
خواب
فرصتی
برای
زباله سوزی در اجاق روح و روان است.

۵
خواب
چه بسا
فرصتی و فراغتی از کشاکش حیات
برای ارزیابی بهتر و عمیقتر پدیده ها، از سر گذشته ها (ارلبنیس ها) و روندهای زندگی است.

۶
در عالم خواب
مسائلی برای ادمیان روشن می شوند
که در عالم بیداری از سر گذرانده شده اند
بدون اینکه از سر بگذرند
یعنی بدون اینکه شناخته شوند.

۷
علمای پرولتاریا دانند
که
عالم خواب
خود
عالمی دارد

پ
با هر ورقی که می‌زنیم
صفحات کتاب زیر انگشتان بی‌حس ما
سنگین‌تر می‌شوند و تنها"

۱
با ورق زدن کتاب زندگی
زندگی سبکتر می شود و نه سنگین تر.

۲
به همین دلیل
آدم ها
در ایام پیری
خاطره گویان و خاطره نویسان اند.

۳
تا
کتاب سنگین روح و روان شان
سبکتر شود.
 
مؤلفین عنقلابی این مطالب
با مفاهیم طبقه حاکمه می عندیشند.

۱
مثال:
مفهوم من درآوردی و اختراعی «طبقات بهره مند»
خرافه است.

۲
این زباله مفهوم ها
اصلا اعتبار علمی ندارند.
جعلی اند.

۳
نظام سرمایه داری اسلامی و مسیحی و یهودی و بودایی وجود ندارد.

۴
جمهوری جماران
فوندامنتالیستی است و نه فاشیستی

۵
مفاهیم که فحش واژه نیستند
تا از هر کس خوشت نیاید
فاشیستش بنامی

۶
این کردوکارها
فرمی از خردستیزی اند.

۷
به معنی خصومت با حقیقت عینی اند
اگر ناشی از بی سوادی مؤلفین نباشند.
 
ابراز نظر (عقیده)
در فرم های متنوع و از منابر متنوع
چیست؟

۱
ابراز نظر حفر سنگر ایده ئولوژیکی و برافراشتن پرچم طبقاتی خاص خویش است.

۲
وظیفه دشمن است که سنگر کند و نظرات او را به رگبار انتقاد بندد و بطلانش را اثبات کند.

۳
جهان میدان پیکار است
 
ادامه دارد.
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر