۱۳۹۷ مرداد ۳۱, چهارشنبه

زبان فارسی و ناهنجاری های جدیدش (۱۳)

 
مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)

اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»

دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)

ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین

بیگانه ستیزی سنتگرایان
در عین حال
با
مبارزات طبقاتی توده های زحمتکش شهری بر ضد ستم و استثمار سرمایه داری (به مثابه نمادی از سیطره بیگانه)
از
یک سوی
و
با
نبرد دهقانان برای به دست آوردن زمین، آزادی و زندگی بهتر
از
سوی دیگر
به طور کلی
هماهنگی و انطباق داشت.
 
چنین بود که در لحظه تاریخی معین
همه نیروهای برخاسته از جامعه انقلابی (؟) ایران
که
بورژوازی لیبرال
نیز تا حدودی آن را همگامی می کرد،
در
روند واحد انقلاب فراگیر مردمی، ضد سلطنتی و ضد امپریالیستی
وحدت یافتند
و
با
سهولت نسبی
به مهم ترین هدف سیاسی خود
ـ برا نداختن رژیم شاه ـ
بنا بر دلایل تاریخی ـ اجتماعی گوناگون
و
با
استفاده از «اهرم قدرت»
توانست
نیروهای میلیونی سنتگرای مذهبی
را
زیر چتر حمایتی خود قرار دهد
و
با
تکیه بر آنها
حاکمیت خود
را
بر
انقلاب
و
 جامعه انقلابی
تحمیل کند
و
آن
را
استحکام بخشد.
 
الف برزگر
اگرچه مفهومی اندیش ترین عضو حزب توده بوده،
ولی
از فقر مفهومی چشمگیری رنج می برد.
 
۱
بیگانه ستیزی سنتگرایان
در عین حال
با
مبارزات طبقاتی توده های زحمتکش شهری بر ضد ستم و استثمار سرمایه داری (به مثابه نمادی از سیطره بیگانه)
از
یک سوی
و
با
نبرد دهقانان برای به دست آوردن زمین، آزادی و زندگی بهتر
از
سوی دیگر
به طور کلی
هماهنگی و انطباق داشت.
 
بیگانه ستیزی سنتگرایان
به نظر او
با مبارزات طبقاتی دهقانان و پرولتاریا و پیشه وران
هماهنگی و انطباق داشته است.
 
در نتیجه
همه نیروهای برخاسته از جامعه انقلابی (؟) ایران
در روند واحد انقلاب فراگیر مردمی، ضد سلطنتی و ضد امپریالیستی
وحدت می یابند.
 
این 
جفنگیات اصلا تحلیل محسوب نمی شوند.
 
مفهوم من درآوردی «جامعه انقلابی ایران»
زباله مفهوم 
است.
 
جامعه
 همواره در فرم فرماسیون اقتصادی وجود دارد.
 
منظور الف برزگر از مفهوم من درآوردی «جامعه انقلابی ایران»
جامعه در حال جوش و خروش ارتجاعی و ضد انقلابی بوده است. 
 
۲
الف برزگر
نیروی محرکه ارتجاع
را
در شعار انتزاعی بیگانه ستیزی
خلاصه می کند.
 
بیگانه ستیزی ئی 
که 
بی سمت و سو ست:
هم ضد کمونیستی است و هم ضد امپریالیستی است.
نه، شرقی است
و
نه، غربی است.
 
مثل مدفوع خشک است:
نه، بو دارد و نه، خاصیت.
 
۳ 
در عالم تخیلات الف برزگر
توده های دهقانی و پرولتری و پیشه وری
زیر پرچمی با شعار مبتنی بر بیگانه ستیزی ارتجاع سرخ و سیاه
گرد می آیند 
و
انقلاب بورژوایی سفید
را
با ارتجاع فئودالی ـ روحانی جایگزین می سازند.

الف برزگر
از فرط حواسپرتی
اسم این شق القمر
را
انقلاب فراگیر مردمی، ضد سلطنتی و ضد امپریالیستی
 می گذارد،
بی آنکه ذره ای اندیشیده باشد.

اصلا
معلوم نیست
که
الف برزگر
این مفاهیم بند تنبانی 
را
از کجا پیدا کرده است.
 
انقلاب 
همیشه
گذار از فرماسیون اقتصادی نازل به فرمایون اقتصادی عالی است.
 
نه،
انقلاب مردمی معنی دارد،
نه،  
 انقلاب  ضد سلطنتی 
و
نه،
انقلاب ضد امپریالیستی  
 
۴
ایراد اسلوبی (متدیکی) الف برزگر و حزب توده
طرز تفکر ضد دیالک تیکی است.
متد فکری متافیزیکی است.
در این جور موارد،
متد فکری فرمالیستی 
 است.
 
ما برای تمرین تفکر مفهومی
همین سه مفهوم الف برزگر
را
مورد تأمل قرار می دهیم:
 
الف
انقلاب مردمی  

آنچه که الف برزگر
 انقلاب مردمی 
می نامد،
فرم است.
 
فرم جنبش ارتجاعی تحت رهبری اشرافیت فئودال، روحانی و بورژوازی سنتی - بازاری و خرده بورژوازی عقب مانده و متأثر از بورژوازی تجاری - بازاری است.


آنچه
زیر این ذره بین متافیزیکی
 از نظرها دور می ماند، 
محتوای طبقاتی و فرماسیونی این جنبش 
 است.
 
در
 دیالک تیک فرم و محتوا،
تعیین کننده از آن محتوا ست و نه، از آن فرم.
 
ب
 انقلاب  ضد سلطنتی 
 
انقلاب ضد سلطنتی جفنگواژه ای بیش نیست.
 
چنین انقلابی 
شاید در کره بی سکنه مریخ وجود داشته باشد.
 
اینجا
هم
الف برزگر
فرم 
را  
روبنا
را
می بیند و برجسته می کند.
 
سلطنت
فرم 
است
و
یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی است.
 
سلطنت
هم
می تواند
محتوای طبقاتی و فرماسیونی برده داری 
داشته باشد،
هم
می تواند
محتوای طبقاتی و فرماسیونی فئودالی 
داشته باشد،
هم
می تواند 
محتوای طبقاتی و فرماسیونی سرمایه داری 
داشته باشد.
 
امروزه
خیلی از کشورهای جهان
فرم سلطنتی با محتوای کاپیتالیستی دارند.
مثلا
انگلستان
اسپانیا
سوئد
بلژیک 

سرنگون کردن سلطنت
که
حتما
نباید مثبت و مترقی باشد.

تعیین کننده
محتوای طبقاتی و فرماسیونی سلطنت و یا جمهوری 
 است.
 
پ
انقلاب ضد امپریالیستی   
 
انقلاب ضد امپریالیستی 
هم
جفنگمفهوم 
است.
 
ضد امپریالیسم
فی نفسه
بیانگر سمتگیری روشنی نیست.
 
ضد امپریالیسم
 چیزی انتزاعی است
 
به قول مش ولادیمیر لنین
هر چه هست، به صورت مشخص هست و نه به صورت مجرد (انتزاعی)
 
جنبش ضد امپریالیستی
 هم 
می تواند از موضع فئودالی باشد
و
هم
از موضع پرولتری ـ دهقانی

هر گردی 
گردو نیست.

اینجا هم الف برزگر و حزب توده
در منجلاب متد متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) و فرمالیستی دست  و پا می زنند.
 
برای ارزیابی ضد امپریالیسم
باید به محتوای طبقاتی و فرماسیونی مورد نظر 
توجه داشت.
 
جنبش فوندامنتالیستی شیعی و سنی
ضد امپریالیسم
هستند
ولی
از موضع فرماسیونی و طبقاتی برده داری (صدر اسلام) 
و
در 
بهترین حال
از موضع طبقاتی و فرماسیونی فئودالی.
 
ادامه دارد.
 

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    انقلاب
    همیشه
    گذار از فرماسیون اقتصادی نازل به فرماسیون اقتصادی عالی است.
    نه،
    انقلاب مردمی معنی دارد،
    نه،
    انقلاب ضد سلطنتی
    و
    نه،
    انقلاب ضد امپریالیستی

    پاسخحذف