۱۳۹۷ مرداد ۲۲, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۷۲۵)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
عراجیف عیرانیان در عصر عرعر

سياست هاي ترامب نسبت به رزيم درست است
و در راستي حمايت از مردم ايران است
مشد هوشنگ

۱
مش دونالد
اگر خیلی تخفیف دهند
دیالک تیکی از باجگیر و جاکش است.

۲
جاکش و جنده و باجگیر
اصولا و اساسا
جزو لومپن پرولتاریا هستند.

۳
بسان گداها
قاچاقچی ها
جیب برها
زورگیرها
هرویین فروش ها
دزدها
رهزن ها
جاسوس ها
لات ها
لاشخورها

۴
از عجاب و غرایب قرن ۲۱
«معتبر گشتن لات ها و لاشخورها و لومپن ها» است

الف
در خاورمیانه
خلایق از فرط خریت
گداهای سنتی را
آخوندجماعت را
بر عریکه قدرت می نشانند.

ب
در طویله های امپریایلستی
نئوفاشیست ها را
به قدرت می رسانند
بی آنکه از خریت خود شرم کنند

۵
درد و دریغ هم همین جا ست.

یا رب
روا مدار
گدا (لومپن پرولتاریا) معتبر شود

گر معتبر شود
ز خدا بی خبر شود.

۶
بدبخت عیرانیانی که به گداها و جاکش ها و باجگیرها
دل می دهند
و
گونی گونی اسکناس نفت آلود می دهند
و
امید می بندند
 
اندکی اندر باب دیالک تیک ماده و روح و تجلیات لایتناهی اش

۱
کلمه ترجمه واژه لوگوس در انجیل
به فارسی است.

۲
احمد شاملو هم از انجیل آیدا اقتباس کرده و شعر مفصلی سرهم بندی کرده
بی انکه نامی از انجیل ببرد:
نخست کلمه بود
و
کلمه خدا بود
و
خدا کلمه بود

۳
لوگوس به معنی روح است.

۴
در قاموس مسیحیت
مسیح (کریستوس)
روح است.

۵
به زبان هگل
روح مطلق است
که
به صورت ارواح بیشمار تجزیه می شود:
مفهوم هم روح است
حکم و یا فکر و یا اندیشه و قضاوت و غیره هم روح است.

۶
بقیه ارواح
مشتقاتی از روح مطلق اند.

۷
عیسی بن مریم
هم
پس از تصلیب روحش از اندامش جدا می شود و به مسیح (روح مطلق) می پیوندد.

۸
غریو درد عیسی بن مریم در هنگام مرگ دال بر همین خروج روح از کالبد مادی برای وحدت مجدد با مسیح است.

۹
عیسی بن مریم
در قاموس تئولوژی مسیحی
مسیح تجسم یافته (جسمیت یافته) است.

۱۰
روح است که ( استخوانمند و) گوشتمند شده است.

۱۱
کلمه و جمله نیز تجسم روح اند.
چیزهای مادی اند.

۱۲
کلمه جفت دیالک تیکی مفهوم است
جمله جفت دیالک تیکی حکم

۱۳
کلمه و جمله به زبان مارکس
غلاف مادی خنجر روحی مفهوم و حکم اند.

۱۴
روح و یا مفهوم و حکم
به محض تشکیل جامه مادی کلمه و جمله می پوشند

۱۵
احتمالا
در این رابطه است که مارکس می گوید:
روح 
(مثلا مفهوم و حکم)
همیشه
سایه ماده (واژه و جمله) 
را
بالای سر خویش دارد.

۱۶
در غیر اینصورت کسی به وجود مفهوم و حکم پی نمی برد.

۱۷
دیالک تیک کلمه و مفهوم و یا جمله و حکم (اندیشه، قضاوت)
ضمنا
فرم هایی از بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا هستند.
۱۸
مفهوم و حکم
محتوا (مظروف، درونمایه)
هستند که در
فرم ( ظرف) کلمه و جمله پر می شوند
 
 
هماندیشی با بی سواد آنتی کمونیستی

۱
خوشامد و تأیید تو از چیزی مهم نیست.

۲
ما از ترس امثال تو
دست به استتار می زنیم.

۳
تا چند روزی زنده بمانیم و پارس کنیم.

۴
دستانت را از جیب هایت بیرون آر
تا لخته های خون در انها ببینی.

۵
بسان لیدی مکبث مش ویلیام شکسپیر.

۶
مش
ضمنا
برای دهقانان ایران ویران
احترامواژه است

۷
توهین نمی کنیم
تحلیل می کنیم.

۸
بابک خرم دین
از سر تا پا
کمونیست
 بوده است.

۹
نمایشنامه ای در زمان مش ممد رضا
در این زمینه
منتشر شده است.

۱۰
پس از گذراندن کلاس های اکابر
پیدا کن و بخوان
تا
بابک شناس شوی
 
بازی با کلمات را هیچگاه نپسندیده و نمی پسندم
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
سطل ننه ات طلب اسلام ستیز

۱
سگ ها برای پسند این و آن
تره
حتی خرد نمی کنند.

۲
اما دانستنش بی ضرر و ضرور است:
کلمه خدا بود
و خدا کلمه بود.

۳
حدس بزن از کیست؟

۴
بدون کلمه و جمله
فقط می توان عرعر کرد.
 
 
تأملی در اندیشه همنوعی

۱
این مسئله قابل بحث است
 
۲
عبور و معبر دیالک تیکی را تشکیل میدهند:
دیالک تیک معبر و عبور را.

۳
یکی بدون دیگری وجود ندارد
 
بی شرمان تاریخ

۱
تو از خارج نشینی شریف ترین اعضای جامعه
ننگ می سازی.

۲
ما
از مهلکه جنایت و خون شماها
جان بدر برده ایم.

۳
از خاوران بپرس که بر ما چه رفته است.

۴
خارج نشینی 
نه نعمتی
بلکه ذلتی است.

۵
تو از سخنرانی اربابت در شب خونین خاوران دفاع کن.
منتشرش کن.

۶
از او بپرس که
اگر خود جزو جانیان جماران نبوده است
چرا استعفا نداده است

۷
فتوای خون را جلاد جماران به شخص شخیص او داده است.
عکس دسته جمعی شان موجود است.

۸
میر حسین شیاد
بعد از کوسه جاکش
در تله ویزیون ظاهر شد.

۹
ضمنا کمونیسم کارگری نه کمونیسم است و نه کارگری است.

۱۰
به همان سان که مثلث مش زهرا و موسوی و کروب
بدترین دشمنان کمونیسم رهایی بخش و طبقه کارگرند.

۱۱
مگر موسوی طرفدار عصر طلایی
جلاد جماران نیست؟
 
فاشیست ها و هومانیست ها

همەی مسافرین شاهین دژی بودند
آزادی زنان

۱
تو انسان ها را بر اساس کدام معیار عینی
ارزیابی می کنی؟

۲
از کشته شدن مخالفینت شادمان می شوی
جشن می گیری
و هورا می کشی

۳
و
از کشته شدن کسانی در تصادفی
خبر می پراکنی
و
شعار می سازی
و
خود
را
جزو انسان ها جا می زنی

۴
به کجای این توحش
می توان آویخت
پالان را
 
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر